والی ننگرهار می گوید: در حالی که درگیری میان طالبان و داعش شدت گرفته، پس از شکست این گروه از سوی طالبان، یک گروه بزرگ از طالبان پاکستانی برای کمک به داعش به ننگرهار آمده است.
اخیرا سخنگوی وزارت داخله گفت که عملیات علیه داعش به شدت ادامه دارد و جمعه شب در نتیجه عملیات نیروهای امنیتی افغانستانی، ۲۲ عضو این گروه در ننگرهار کشته شدند.
ریاست عمومی امنیت ملی نیز روز شنبه گفت که حافظ سعید؛ رهبر «ولایت خراسان» و ۳۰ عضو داعش در ولسوالی اچین ننگرهار کشته شدند.
پیش از این گلزمان؛ فرد شماره دوم این گروه و جهانیار؛ معاون وی نیز در همین ولسوالی کشته شدند.
همچنین مولوی شاهدالله شاهد؛ سخنگوی پیشین تحریک طالبان پاکستان و اولین کسی که به گروه داعش در افغانستان پیوست، به روز پنجشنبه در ننگرهار کشته شد.
طالبان پاکستانی سال گذشته زمانی که شاهد به گروه داعش بیعت نمود، وی را از گروه شان بیرون نمودند.
با این حال چندی پیش گزارش شد که طالبان پاکستان اعلام کرده اند که نیروهای خود را برای کمک به داعش به هر نقطه ای که لازم باشد، اعزام می کنند اگر این گزارش درست باشد، نشان می دهد که گروه تروریستی طالبان پاکستان، یک تغییر موضع راهبردی و و ۱۸۰ درجه ای داده است.
اما شماری از کارشناسان می گویند که وضعیت سازمانی و تشکیلاتی داخلی گروه های تروریستی مانند طالبان پاکستان به اندازه ای آشفته و پرهرج و مرج است که نمی توان موضع گیری یکی از رهبران یا سخنگویان این گروه ها را به کانون اصلی تصمیم گیری این گروه ها، نسبت داد.
این تردید به ویژه زمانی قوت می گیرد که تصور کنیم طالبان پاکستان از متحدان اصلی و مهم طالبان افغانستان محسوب می شوند و رهبران این گروه خود را تابع «امارت» ملا عمر می دانند و در این سوی ماجرا نیز طالبان افغانستان با داعش در برخی از ولایت های ناامن کشور به ویژه ننگرهار و فراه و هلمند به شدت درگیر جنگ اند و اخیرا در سطوح رهبری مرکزی دو گروه تروریستی نیز پیام های تندی علیه همدیگر رد و بدل شده است.
با این حساب آيا بازهم می توان تصور کرد که رهبری و کانون اصلی تصمیم گیری طالبان پاکستان با داعش اعلام بیعت کرده است؟ پذیرش این امر حد اقل در حال حاضر، بسیار دشوار است.
با این وصف نمی توان انکار کرد که عوامل، رهبران و اعضایی از گروه طالبان پاکستان به داعش پیوسته اند و حتی تصور می شود شمار اعضای طالبان پاکستان که به داعش پیوسته اند بسیار بیشتر از تعداد اعضای طالبان افغانستان هستند که به این گروه تروریستی نوظهور در افغانستان، ملحق شده اند.
اینکه رهبری داعش در عراق و سوریه، مسؤولیت رهبری «ولایت خراسان» را به یک فعال تروریستی پاکستانی واگذار کرده بود نیز در نوع خود معنادار و دارای پیام مهمی است؛ اینکه این گروه تروریستی روی طالبان پاکستان بیشتر از طالبان افغانستان سرمایه گذاری کرده و به آینده این سرمایه گذاری امیدوار است؛ هرچند نمی توان نادیده گرفت که تعداد قابل توجهی از فرماندهان دون پایه و میان پایه طالبان افغانستان نیز به داعش ملحق شده اند، احتمالا همان هایی که روابط و زد و بندهای نزدیکی با طالبان پاکستان داشته اند.
در هر حال، این پرسش، در حال حاضر اهمیت دارد که به راستی چرا طالبان پاکستان بیشتر به داعش می پیوندند؟
پاسخ این پرسش ابعاد دوگانه دارد. یک بعد این پاسخ، مربوط به موضع اسلام آباد در قبال ظهور داعش در افغانستان است. هنوز به درستی روشن نیست که اسلام آباد به این گروه تروریستی نوظهور به مثابه یک تهدید نگاه می کند یانه با برقراری پیوندهای نظامی و استخباراتی و مالی با آن، در حالی که در این سو، محور گفتگوهای صلح میان دولت افغانستان و گروه طالبان را فعال کرده است، از آنسو همچنان در پی حفظ تروریزم به مثابه یک اهرم فشار و نفوذ و امتیازگیری در افغانستان است.
فعالیت داعش صرفا در افغانستان به جز هدف این گروه برای عبور به آسیای میانه و تهدید روسیه، احتمالا به معنای درست بودن گمانه دوم در خصوص موضع پاکستان در قبال داعش هم هست.
اما اگر چنین احتمالی را از اساس نادیده بگیریم، گرایش طالبان پاکستان به داعش، احتمالا به دلیل حملات نظامی سنگین ارتش پاکستان بر مناطق تحت سلطه این گروه صورت می گیرد و آنها با تغییر نام و پرچم و قلمرو فعالیت، سعی می کنند فعالیت های تروریستی خود را به جای پاکستان در افغانستان ادامه دهند.