سازمان ملل در گزارشی درباره جنگ سال گذشته غزه، گفته است که «احتمالا» هم نیروهای اسرائیلی و هم گروه های مسلح فلسطینی در جریان این درگیری ها مرتکب جنایات جنگی شدهاند.
در جنگ ۵۰ روزه رژیم اسرائیل با گروههای فلسطینی در غزه، ۲۱۸۹ فلسطینی کشته شدند.
طبق آمار سازمان ملل ۱۴۸۶ غیرنظامی فلسطینی در میان کشتهشدگان بودند. ۱۱ هزار فلسطینی نیز زخمی شدند.
در اسرائیل نیز ۶۷ نظامی و تنها شش غیرنظامی کشته شدند.
تیمی از سازمان ملل که پس از تحقیقاتی یکساله این گزارش را منتشر کرده گفته که شواهدی از "نقض جدی" حقوق بشر و قوانین بین المللی از سوی هر دو طرف درگیر در این جنگ دیده شده است.
رژیم اسرائیل که در تهیه این گزارش با سازمان ملل همکاری نکرده، از قبل این گزارش را رد کرده بود.
به گفته این رژیم، نتایج این گزارش از پیش معلوم بود!
گروه حماس از بخش هایی از این گزارش استقبال کرده؛ اما گفته که جلاد و قربانی در این گزارش برابر دانسته شده اند.
انتشار این گزارش سازمان ملل پس از یکسال تحقیق، شاید تنها اقدامی باشد که جامعه بین المللی در قبال یکی از مخوف ترین جنایت های ضد بشری دوران معاصر انجام داد؛ زیرا جز انتشار این گزارش، هیچ تمهید دیگری در برابر رژٰیم کودک کش اسراییل از سوی جامعه و جهان متمدن(!) روی دست گرفته نشد؛ بلکه در مواردی حتی این رژيم، بیش از پیش مورد حمایت و تقویت نیز قرار گرفت.
با این حساب، نفس تهیه و انتشار این گزارش، در دنیای به شدت ناعادلانه ای که قرار داریم، غنیمت بزرگی است.
اما محتوای این گزارش، به همان میزان که قابل قدر است، غیر عادلانه و جانبدارانه نیز است؛ زیرا اول اینکه در این گزارش، با وجود هزاران شاهد آشکار و صریحی که در این زمینه وجود دارد، بازهم از «احتمال» ارتکاب جنایات جنگی از سوی ارتش متجاوز، سرکوبگر، جنایتکار و کودک کش رژیم اسراییل، یاد شده است و با این حساب، احتمال می تواند نادرست باشد؛ همانگونه که خود رژیم اسراییل باور دارد که این گزارش، نادرست است و مبتنی بر حقیقت نیست.
بنابراین، گزارش یادشده به یک معنا، نظر رژیم اسراییل در زمینه ارتکاب یا عدم ارتکاب جنایت های جنگی به وسیله ارتش کودک کش این رژیم را نیز بازتاب می دهد و آن، احتمال نادرست بودن یافته های این گزارش است.
نکته دوم که به نحو عجیبی در این گزارش، ادعا شده است، احتمال ارتکاب جنایت های جنگی به وسیله گروه های مبارز فلسطینی است. یعنی بر اساس یافته های این گزارش، هردو طرف جنگ، مقصر بوده اند و اگر جنایتی هم واقع شده باشد، این هردو سوی این جبهه بوده اند که در آن نقش داشته و مرتکب شده اند.
این در حالی است که آمارهای مورد تایید خود این سازمان، کاملا همه چیز را توضیح و نشان می دهد که موقعیت گروه های مبارز فلسطینی در برابر تجاوز گسترده و همه جانبه ارتش رژيم اسراییل، چگونه بوده و آنها بر چه اساسی مرتکب جنایت جنگی شده اند و حتی اگر ادعای اولیه در این زمینه را قبول کنیم، بازهم این تردید، بی پاسخ باقی می ماند که به راستی گروه های مبارز فلسطینی اگر مرتکب جنایت جنگی شده اند، این جنایت را علیه چه کسی مرتکب شده اند: مردم خود یا ساکنان اسراییل؟
در اسراییل، ۶۷ نظامی و ۶ غیر نظامی کشته شده اند؛ اما در فلسطین ۲۱۸۹ نفر کشته شدند که ۱۴۸۶ شان غیرنظامی بودند و افزون بر آن، ۱۱ هزار فلسطینی نیز زخمی شدند.
با این حساب، کدامیک از اطراف جنگ، مرتکب جنایت جنگی شده اند و با وجود آمار و شواهد میدانی زنده ای که در این خصوص وجود دارد، سخن گفتن از «احتمال» ارتکاب جنایت جنگی از سوی رژيم کودک کش اسراییل چه معنایی دارد و بدتر از آن، چگونه می توان ادعا کرد که گروه های مبارز فلسطینی که در مقام دفاع از خود، سرزمین و مردم خویش قرار داشته اند نیز احتمالا مرتکب جنایت جنگی شده اند؟ اصولا تعریف جنایت جنگی در نزد سازمان ملل چیست؟
بار دیگر باید تاکید کرد که این گزارش، حتی اگر گروه های فلسطینی را نیز در این جنایت جنگی احتمالی مورد نظر سازمان ملل، مقصر نمی شناخت، بازهم هیچ پیامدی برای رژيم کودک کش اسراییل نداشت و نخواهد داشت؛ اما محتوای این گزارش به گونه ای تدوین شده است که آشکارا تلاش می کند افکار عمومی به شدت ضد اسراییلی جهان را از مسیر حقیقت منحرف کند و به نحوی، رژیم متجاوز و جنایتکار اسراییل را در ارتکاب این جنایات، ناگزیر و کم تقصیر نشان دهد.
این گزارش متاسفانه یکبار دیگر ثابت کرد که سازمان ملل، ابزاری برای اعمال نظر قدرت های بزرگ و اهرمی برای عملیاتی کردن نقشه ها و ایده های آنها برای مدیریت جهان و مهندسی ذهنیت های مردم به نفع نظام جهانی سلطه است.