کاردار سفارت سعودی در تهران بار دیگر به وزارت خارجه ایران احضار شده است.
پس از اصابت دو راکت به نزدیکی محل سفارت ایران در صنعا؛ پایتخت یمن که از جانب هواپیماهای ائتلاف تحت رهبری سعودی شلیک شده بود، ایران دوشنبه شب، اعتراض شدید خود را به اطلاع کاردار سعودی رساند.
به کاردار عربستان در مورد مسؤولیت های بینالمللی این کشور و سایر کشورهای درگیر در یمن نسبت به مصونیت و امنیت دیپلمات ها و اماکن دیپلماتیک ایران هشدار داده شده است.
وزارت خارجه ایران اخیرا چند بار دیگر نیز کاردار سفارت سعودی در تهران را احضار کرده و با او در ارتباط با تجاوز جاری در یمن صحبت کرده بود.
اعتراض به "جلوگیری جنگنده های سعودی از فرود هواپیمای کمک رسانی ایران در فرودگاه صنعا" و "حملات هوایی به اهداف نزدیک به محل سفارت ایران" از دلایل موارد احضار کاردار سفارت عربستان در تهران بوده است.
اما کارشناسان مسایل منطقه ای باور دارند که عربستان سعودی به رغم هشدارهای مکرر و جدی مقامات ایرانی به فرستاده دیپلماتیک خود در تهران مبنی بر رعایت قوانین و مقررات بین المللی در زمینه مصونیت اماکن دیپلماتیک در تجاوز نظامی به یمن، همواره تلاش کرده است، با تحریک جمهوری اسلامی به واکنش متقابل به اقدامات تجاوزکارانه و تهدیدآمیز ریاض در یمن، ابعاد این تجاوز را به فراتر از تجاوز معمول سعودی ها به حریم حاکمیت ملی و تمامیت ارضی یک کشور مستقل، گسترش دهند.
ایران یکی از قدرت های تاثیرگذار منطقه ای است و سلطه جویی یکجانبه و مأموریت های متجاوزانه و نیابتی رژیم سعودی برای بی ثبات سازی منطقه و راه اندازی نبردهای سنگین و خونین فرقه ای میان امت مسلمان را برنمی تابد و بارها نسبت به این امر، واکنش نشان داده و از طرق دیپلماتیک سعی کرده است جلو سیاست های تفرقه افکنانه و فتنه انگیزانه سعودی ها در یمن و سایر کشورهای اسلامی را بگیرد؛ با این حال، این اقدامات، مانع از تهدیدهای تحریک آمیز سعودی ها بر علیه منافع و اماکن دیپلماتیک جمهوری اسلامی در سرزمین های عربی و اسلامی نشده است و این کاملا روشن است که این اقدامات به تحریک و دیکته قدرت های خارجی به منظور گسترش دامنه های جنگ و طرف قرار دادن ایران در مناقشات فتنه انگیزانه و فرقه ای صورت می گیرد که رژیم سعودی، مستقیما و وسیعا به آن دامن می زند.
حمله اخیر به نزدیکی سفارت ایران در صنعا نیز در همین راستا انجام می شود و نشان می دهد که رژيم سعودی و هم پیمانان منطقه ای و حامیان بین المللی آن، پس از شکست در دستیابی به اهداف سلطه جویانه و متجاوزانه خود در برابر نیروهای مقاوم و مبارز انصارالله و سایر گروه ها و نیروهای انقلابی یمن، در صدد اند؛ تا ابعاد این شکست را با فرافکنی و فتنه انگیزی بیشتر و گسترش دامنه جنگ به فراتر از تجاوز نظامی به یمن و دخیل ساختن قدرت های اثرگذار دیگر مانند ایران در این نبرد، محدود کنند و به این ترتیب، بر تبعات سنگین سیاسی، استراتژیک و تبلیغاتی آن غلبه نمایند.
روشن است که بمباران یکجانبه و کورکورانه، بی هدف و بی دستاورد هوایی نمی تواند تا ابد ادامه پیدا کند؛ به ویژه در وضعیتی که این تجاوز، هیچ دستاورد قابل لمس و مؤثری نیز به همراه نداشته است و چیزی از قدرت نیروهای انقلابی یمن و جنبش مبارز انصارالله نه تنها نکاسته؛ بلکه پایگاه های مردمی، قدرت اجتماعی و اثرگذاری آن در معادلات سیاسی داخلی یمن را چندین برابر افزایش داده است.
با این حساب، رژیم سعودی، برای فرار از تبعات سنگین سیاسی و حیثیتی این شکست، ناگزیر است، ابعاد و اهداف این تجاوز نامشروع و سلطه جویانه را از آنچه ابتدا در نظر داشت و در خیال خام خود تصور می کرد، منحرف کند و با دخالت دادن قدرت های دیگر منطقه در این جنگ، به آن ابعاد و زوایای تازه ای ببخشد؛ تا به این ترتیب، هم بتواند از مهلکه و باتلاق مرگبار یمن، فرار کند و هم باداران و فرمان فرمایان واقعی این جنگ نیابتی را راضی تر سازد.
اما به عقیده ناظران مسایل خاور میانه، این تصور، از بنیاد غلط است؛ زیرا رژیمی که نمی تواند یک گروه کوچک و آموزش ندیده را مهار کند، چگونه می تواند از عهده مدیریت یک جنگ بزرگ در ابعاد منطقه ای برآید؟
به همین دلیل، به باور آنان، اگر این جنگ، روزی قرار شود براساس اقدامات تحریک آمیز رژیم سعودی، ابعادی فراتر از تجاوز به یمن پیدا کند، بدون تردید، سقوط آل سعود، کمترین نتیجه آن خواهد بود.