رسول اکرم (ص) ...تنهایی مبعوث شد، سيزده سال نقشه کشيد و ده سال جنگ کرد. نگفت که ما را چه به سياست، اداره کرد مملکتی را، نگفت ما چه کار داریم
امام خمینی(ره): روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر «من الأزل الی الأبد» روزی شریف تر از آن نيست، برای این که حادثه ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نيفتاده. حوادث بسيار بزرگ در دنيا اتفاق افتاده است، بعثت انبيای بزرگ، انبيای اولوالعزم و بسياری از حوادث بسيار بزرگ، لکن حادثه ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم (واقع) نشده است و تصور هم ندارد که بشود
پيامبر اعظم صلی الله عليه و آله در کلام امام خمینی و امام خامنه ای
این شب و روز ها متعلق به پیامبر بزرگوار اسلام است. چه اینکه در آستانه بعثت آن حضرت قرار داریم. حادثه ای که بر اساس آن حضرت محمد(ص) به پیامبری نایل گردیدند. پس واقعه بس مهم در تاریخ بشریت و بلکه کل عالم است. صحبت پیرامون بعثت و شخصیت شخیص پیامبر بزرگوار اسلام(ص) کارآسانی نیست و از عهده هرکسی نیز بر نخواهد آمد از همین رو است که به سراغ دو تن از بزرگترین شخصیت های معاصر رفتیم. آنانی که خود نیز سعی وافر داشتند و دارند طابق النعل بالنعل پا جای پای پیامبر بزرگوار اسلام بگذارند و ادامه دهنده حقیقی خط اصیل آن گرامی باشند. یعنی امام خمینی(ره) و امام خامنه ای(حفظه الله تعالی).
در این قسمت گزیده ای از سخنان آن عزیزان را گرد آوری نموده ایم. مطالعه این سخنان بسیار اثر بخش است و جهت دهنده و امیدواریم مخاطبان عزیز نیز متن را تا آخر مطالعه نمایند.
بخش اول: پيامبر اعظم صلی الله عليه و آله در اندیشه و کلام امام خمينی قدس سره
...........................................................................
در این بخش سخنان و اندیشه های تابناک امام خمينی ـ قدس سره ـ را در باره پيامبر اعظم ـ صلی الله عليه وآله ـ از ابعاد گوناگون،ذکر می کنيم:
...............................
1. حضرت ختمی مرتبت به قدری ریاضت کشيد و قيام در مقابل حق کرد که قدمهای مبارکش ورم کرد و از طرف ذات مقدس حق ـ
جل جلاله ـ آیه نازل شد: «طه، ما انزلنا عليک القرآن لتشقی»
2. «در حدیث است که رسول خدا، صلی الله عليه و آله، از هيچ مجلسی بيرون تشریف نمی برد مگر آن که بيست و پنج مرتبه
استغفار می کرد.»
3. در حدیث وارد است که جبرئيل کليد خزائن ارض برای خاتم النبيين، ـ صلی الله عليه و آله ـ آورد، از جانب حق تعالی، و آن حضرت تواضع فرمود و قبول نکرد و فقر را فخر خود دانست.»
4. «از بعضی از زن های رسول خدا ـ صلی الله عليه و آله ـ نقل شده است که رسول خدا ـ صلی الله عليه وآله ـ با ما صحبت می
کرد و ما با او صحبت می کردیم، چون وقت نماز حاضر می شد. گویی او ما را نمی شناخت و ما او را نمی شناختيم، برای اشتغالی که به خدا پيدا می کرد از هر چيز.»
5. «رسول خدا ـ صلی الله عليه و آله ـ تواضعش با بندگان خدا از همه کس بيشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پاخيزند. وقتی وارد مجلس می شد، پایين می نشست، روی زمين طعام ميل می کرد و روی زمين می نشست. در سيره آن سرور
است که با اهل خانه خود شرکت در کار خانه می فرمود و به دست مبارک، گوسفندان را می دوشيد و جامه و کفش خود را می
دوخت و با خادم خود آسيا [ب] می کرد و خمير می نمود... .»
6. «وضع زندگی پيامبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ بسيار ساده بود، از مقام و منصب خود به نفع زندگی مادی استفاده نکردند، تا چيزی از خود به جای گذارند.»
7. «پيغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود. با آن که مقامش آن بود ولی خدمتگزار بود، خدمت می کرد.»
8. «سران اسلام و پيغمبر اسلام و اميرالمؤمنين و ائمه ما، زندگی شان ساده و عادی بود بلکه پایين تر از عادی.»
9. «پيغمبر بزرگ اسلام ـ صلی الله عليه وآله ـ با آن زحمات و رنج های طاقت فرسا در راه هدف از جهاد ستمکاران تا آخر عمر دست نکشيد.»
10. «رسول الله پایه سياست را در دیانت گذاشته است، تشکيل حکومت داده است. تشکيل مراکز سياست داده است.»
11. «به اندازه ای که برای پيغمبر اکرم گرفتاری پيش آمد، برای هيچ کس پيش نيامد ولی ایشان تا آخر ایستادند و به تکليفشان عمل کردند.»
12. «اسلام آن قدر عزیز است، آن قدر بزرگ است که پيغمبر اسلام و اهل بيت آن بزرگوار، هستی خودشان را، همه چيز خودشان را
در راه اسلام فدا کردند.»
13. «پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ از همين جمعيت پایين بود، از همين بين جمعيت پاشد و قيام کرد، اصحاب او از همين مردم پایين بودند، از این طبقه سوم بودند؛ آن طبقه بالا، مخالفين پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه و آله ـ بودند.»
14. پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ در عين حال که یک موجود الهی بود، به او نسبت می دهند که فرمود:
«ليغان علی قلبی و انی لأستغفر الله فی کل یوم سبعين مرة.»
«گاه دلم را کدورتی می پوشاند و من به راستی هر روز هفتاد بار از خداوند در خواست آمرزش می کنم.»
همين معاشرت کردن با اشخاصی که ناباب بودند، موجب کدورت می شود.
15. «پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ این طور بوده است که حتی کفار را هم وقتی که ملاحظه می فرمود که این ها
مسلم(مسلمان)نمی شوند، غصه می خورد بر آنها که چرا اینها باید مسلم نشوند و بعد به آن شقاوت ها و به آن عذاب ها برسند.»
16. «صورت ظاهر نبی اکرم صلی الله عليه وآله، و سایر مردم فرقی نداشتند و لهذا بعضی از اعراب غریب که به حضور مبارکش
می رسيدند و آن حضرت با جمعی نشسته بودند، می پرسيدند: کدام یک پيغمبر هستيد؟ آنچه پيامبر ـ صلی الله عليه وآله ـرا از
غير ممتاز می کند، روح بزرگ، قوی و لطيف آن سرور است نه جسم مبارک و بدن شریفش.»
17. «در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شيطان بزرگ فریاد کرد و شيطان ها را دور خودش جمع کرد و این که
[گفت:] مشکل شد کار بر ما.»
18. «روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر «من الأزل الی الأبد» روزی شریف تر از آن نيست، برای این که حادثه ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نيفتاده. حوادث بسيار بزرگ در دنيا اتفاق افتاده است، بعثت انبيای بزرگ، انبيای اولوالعزم و بسياری از حوادث بسيار بزرگ، لکن حادثه ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم (واقع) نشده است و تصور هم ندارد که بشود.»
19. «آن چيزی که ما در روز بعثت باید به آن توجه کنيم این است که بعثت رسول خدا ـ صلی الله عليه وآله ـ برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرت های بزرگ مقابله کنند را به مردم بفهماند، بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد. ظلمات را به کلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند.»
20. «پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ، ختم همه پيامبران است و کاملترین دین را عرضه کرده است بر بشر، قرآن را که به وسيله وحی بر او نازل شده است، عرضه کرده است.»
21. «آن معارفی که به برکت بعثت رسول اکرم در عالم پخش شدـ کسانی که مطلع اند که این معارف چی است و تا اندازه ای که
ماها می توانيم ادراک بکنيم ـ می بينيم که از حد بشریت خارج است، اعجازی است فوق ادراک بشر.»
22. «پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ وقتی که به رسالت مبعوث شد، و شروع به تبليغ کرد، یک کودک هشت ساله (حضرت
علی ـ عليه السلام ـ) و حضرت خدیجه ـ عليهاالسلام ـ به او ایمان آوردند، جز این دو نفر کسی را نداشت و همه می دانند که چقدر آن حضرت را اذیت کردند و کارشکنی ها و مخالفت ها نمودند، ليکن مأیوس نشد و نفرمود کسی ندارم، ایستادگی کرد؛ و با قدرت روحی و عزمی قوی از، «هيچ» رسالت را به اینجا رسانيد که امروز (سال 1348 هجری شمسی) هفتصد ميليون جمعيت تحت لوای
او هستند.»
23.پيغمبر بزرگ اسلام، با یک دست قرآن را داشت و با دست دیگر شمشير، شمشير برای سرکوبی خيانتکاران و قرآن برای
هدایت.»
24. «اصل آمدن پيامبر برای "آموزش" و "پرورش" بوده است؛ آیات را تلاوت کند برایشان و تزکيه کند آنها را، آنها را تطهير کند، نفوس را تطهير کند، پرورش قبل از آموزش است، اگر هم قبل نباشد، همراه باید باشد و رتبه او مقدم است.»
25. «شما می دانيد که هر چه پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ رنج کشيد، که از همه هم بيشتر رنج کشيد، برای تربيت مردم
و برای نجات مظلومين از دست ظالمها بود.»
26. «در زمان پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ چه تهمت ها و ناسزاها به ایشان می گفتند، ولی ایشان از تبليغ دین اسلام دست بر نمی داشت.»
27. «رسول اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ که تاریخش را خوب می دانيد، تنهایی مبعوث شد، سيزده سال نقشه کشيد و ده سال
جنگ کرد. نگفت که ما را چه به سياست، اداره کرد مملکتی را، نگفت ما چه کار داریم.»
28.«رسول خدا ـ صلی الله عليه وآله ـ که در رأس همه است، هيچ وقت یک مطلبی، یک حکمی، یک قانونی نداشته است(که)در
مقابل قانون خدا(باشد)، مجری قانون خدا بوده است.»
29. «قيام برای خداست که خاتم النبيين ـ صلی الله عليه وآله ـ را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهليت غلبه داد و بت ها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن، توحيد و تقوا را گذاشت.»
30. «ذات مقدس حق تعالی که غيب است و در عين حال ظاهر است، مستجمع همه کمالات به طور غير متناهی است، در رسول
اکرم متجلی است به تمام اسماء و صفات.»
31. «هيکل مقدس و صورت جسمانی رسول اکرم، خاتم و نبی مکرم معظم ـ صلی الله عليه و آله ـ یکی از موجودات کوچک این
عالم بود و روح مقدسش محيط به ملک و ملکوت و واسطه ایجاد سماوات و أرضين بود.»
32. «آن حالی که برای رسول اکرم ـ صلی الله عليه و آله ـ دست می داده، برای أحدی از موجودات نبود، چنانچه در حدیث مشهور
است: «لی مع الله حال لایسعه ملک مقرب و لانبی مرسل» (مرا با خدا حالتی است که هيچ ملک مقرب و پيامبر مرسلی را توان
آن نيست).»
33. «عبودیت مطلقه از اعلی مراتب کمال و أرفع مقامات انسانيت است که جز اکمل خلق الله، محمد ـ صلی الله عليه وآله ـ
بالأصاله و دیگر اوليای کمل، بالتبعية، کسی دیگر را از آن نصيبی نيست و دیگران را پای عبودیت لنگ است.»
34. «آن چيزی که انسان را به ضيافتگاه خدا راه می دهد این است که غير خدا را کنار بگذارد و این، برای هر کسی ميسور نيست، برای افراد انگشت شماری که در رأس آنها رسول الله است، ميسور بوده است.»
35. «پيغمبر اکرم از باب این که دستش دستی بود که تخلف در تمام عمرش از کارهایی که خدا فرموده بود، نکرده بود، این دست،دست خدا می شود؛ بيعت، بيعت با خداست.»
36. «خدای تعالی، رسول اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ را در آخر سوره "توبه" به این نحو معرفی فرموده: «لقد جائکم رسول من
أنُفسُکم عزیز عليه ماَعنُِّتمَ حریٌصَ عليُکم بالمؤمنين رؤوٌفَ رحيم» [همانا رسولی از خودتان برای تان آمد که آنچه شما را به سختی می اندازد، بر او سخت دشوار است، بسيار هواخواه شما و بر مؤمنان دلسوز و مهربان است].»
37. «شاید ليلة القدر برای آن، صاحب قدر شده است که شب وصال نبی ختمی و ليله وصول عاشق حقيقی به محبوب خود است.»
38. «تمام دایره وجود، یک شب قدر محمدی است، اگر قدر بدانی؛ و یک یوم القيامة احمدی است، اگر قيام به خدمت کنی.»
39. «برکت وجود رسول اکرم برکتی است که در سرتاسر عالم، از اول خلق تا آخر، یک همچو موجود با برکت نيامده است و نخواهد
آمد. اشرف موجودات و اکمل انسانها و بزرگترین مربی بشر این وجود مبارک است.»
40. «رسول ختمی ـ صلی الله عليه و آله ـ اشرف موجودات و مظهر تام اسم اعظم است و نبوت او نيز اتم نبوات ممکنه و صورت
دولت اسم اعظم است که ازلی و ابدی است و کتاب نازل به او نيز از مرتبه غيب به تجلی اسم اعظم نازل شده است.»
41. «حضرت ابراهيم ـ سلام الله عليه ـ ولِّی وقت بود و ولِّی است برای همه نسل ها، و رسول اکرم، ولّی اعظم است و ولّی است
برای همه عالم و از راه این هاباید رسيد به آنجا که باید رسيد.»
42. «پيغمبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ برای این که اتقای ناس( با تقواترین مردم) بود، اکرم ناس (گرامی ترین مردم) بود.»
43. «در ليله معراج، رسول اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ به مشاهده هر جلوه از جلوات عظمت غش می کرد و پس از آن، از جلوه
های انس و رحمت به هوشش می آوردند.»
44. «نماز که حقيقت معراج مؤمنين و سرچشمه معارف اصحاب عرفان و ارباب ایقان است، نتيجه کشف تام محمدی ـ صلی الله
عليه و آله ـ است.»
45. «معنی جسمانی بودن معراج این است که روح مجرد تام حضرت خاتم ـ صلی الله عليه وآله ـ خواست تمام عالم را سير کند و
حضرت حق، تشریفات گردش او را فراهم کرد، جسم حضرت، مجذوب روح شریف او بود و به تبعيت آن و به جذبه آن، معراج
جسمانی اتفاق افتاد.»
46. «کيفيت وحی از اموری است که غير از خود رسول خدا و کسانی که در خلوت با رسول خدا بودند یا این که از او الهام گرفته اند،کسی نمی تواند بفهمد.»
48. «قرآن سری است بين حق و ولی اعظم ـ که رسول خداست ـ به تبع او نازل می شود تا می رسد به اینجا که به صورت حروف
و کتاب در می آید.»
بخش دوم: پيامبر اعظم صلی الله عليه و آله در اندیشه و کلام حضرت امام خامنه ای (حفظه الله)
...........................................................................
در این بخش، پای سخن ولی امر مسلمانان، حضرت آیة الله العظمی امام خامنه ای ـ مد ظله ـ در موضوع پيامبر اعظم ـ صلی الله عليه وآله ـ می نشينيم:
..........................
1. «اسلامی که رسول اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ و اوليای الهی برای آن جان دادند...اسلامی که به پایين دست های جامعه، قدرت
و عزت و آقایی می دهد... اسلامی که زورگویان و قلدران و قدرتمندان ظالم را از سریر قدرت به زیر می کشد... آن اسلام مورد نظر ماست.»
2. «هر کسی که به خط انقلاب و اسلام ناب محمدی ـ صلی الله عليه و آله ـ نزدیکتر است، به ضربات و حملات و تهمتها و هوچی
گری ها و سوء قصدها و بدجنسی ها و موذی گری های جناح استکبار هم نزدیکتر است.»
3. «نام مقدس پيامبر ـ صلی الله عليه وآله ـ یکی از پرجاذبه ترین پدیده های اسلامی برای کليه مسلمانان عالم است؛ چون
مسأله، مسأله عاطفه و ایمان با هم است. لذاقوت عملکرد این یاد و این نام برای صحنه های مربوط به مسلمين، از بسياری از
پدیده های دیگر اسلامی که فقط بر ایمان متکی است و عواطف در آن نقش ندارد، بيشتر است.»
4. «این حرف درستی است که ما ادعا کنيم بعثت خاتم الانبياء ـ صلی الله عليه و آله و سلم ـ عيد بشریت است ؛ چون در این
مقطع، با تعاليم اسلام، همه دردهای اصلی بشریت، با بهترین علاجها و تداویها، قابل تداوی شده است.»
5. «خدای متعال به ما مسلمانان دستور داده است ک از پيامبر تبعيت کنيم. این تبعيت، در همه چيز زندگی است، آن بزرگوار، نه فقط در گفتار خود، بلکه در رفتار خود، در هيأت زندگی خود، در چگونگی معاشرت خود با مردم و با خانواده، در برخوردش با دوستان، در معامله اش با دشمنان و بيگانگان، در رفتارش با ضعفا و با اقویا، در همه چيز اسوه و الگوست.»
6. «صحنه اول از زندگی پيامبر، صحنه دعوت و جهاد بود. کار مهم پيامبر خدا، دعوت به حق و حقيقت، و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنيای ظلمانی زمان خود، پيامبر اکرم دچار تشویش نشد، چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمين او را احاطه کرده بودند و در مقابل سران متکبر عرب، صنادید قریش و گردنکشان، با اخلاق های خشن و با دستهای قدرتمند قرار گرفته بودند، و یا عامه مردمی که از معرفت، نصيبی نبرده بودند، وحشت نکرد؛ سخن حق خود را گفت، تکرار کرد، تبيين کرد، روشن کرد، اهانتها را تحمل کرد، سختی ها و رنج ها را به جان خرید، تا توانست جمع کثيری را مسلمان کند، و چه آن وقتی که حکومت اسلامی تشکيل داد و خود در موضع رئيس این حکومت، قدرت را به دست گرفت.»
7. «پيامبر در صحنه دعوت و جهاد، یک لحظه دچار سستی نشد، و با قدرت، جامعه اسلامی را پيش برد تا به اوج عزت و قدرت
رساند و همان نظام و جامعه بود که به برکت ایستادگی پيامبر در ميدان های نبرد و دعوت، در سال های بعد توانست به قدرت اول دنيا تبدیل شود.»
8. «صحنه دوم از زندگی پيامبر، رفتار آن حضرت با مردم بود. هرگز خلق و خوی مردمی و محبت و رفق به مردم و سعی در استقرار عدالت در ميان مردم را فراموش نکرد؛ مانند خود مردم [در] متن مردم زندگی کرد؛ با آنها نشست و برخاست کرد؛ با غلامان و طبقات پایين جامعه، دوستی و رفاقت کرد، با آنها غذا می خورد، با آنها می نشست؛ با آنها محبت و مدارا می کرد، قدرت او را عوض نکرد؛ ثروت ملی او را تغيير نداد؛ رفتار او در دوران سختی و در دورانی که سختی بر طرف شده بود، فرقی نکرد ؛ در همه حال با مردم و از مردم بود؛ رفق به مردم می کرد و برای مردم عدالت می خواست. در جنگ خندق، پيامبر اکرم خودش در خندق کندن در برابر دشمن، با مردم مشارکت می کرد و مانند مردم گرسنگی می کشيد.»
9. «پيامبر ـ صلی الله عليه وآله ـ با غلامان نشست و برخاست می کرد و با آنها غذا می خورد او بر روی زمين نشسته بود و با عده ای از مردمان فقير غذا می خورد. زن بيابان نشينی عبور کرد و با تعجب پرسيد: یا رسول الله! تو مثل بندگان غذا می خوری؟ پيامبر تبسمی کردند و فرمودند: «ویحِک اُّیَعبٍدُاعُبد منّی» از من بنده تر کيست؟ او لباس ساده می پوشيد. هر غذایی که در مقابل او بود و فراهم می شد، می خورد؛ غذای خاصی نمی خواست؛ غذایی را به عنوان نامطلوب رد نمی کرد، در همه تاریخ بشریت، این خلقيات بی نظير است.»
10. «در عين معاشرت، او (پيامبر) در کمال نظافت و طهارت ظاهری و معنوی بود، که عبدالله بن عمر گفت: از او بخشنده تر و یاری کننده تر و شجاع تر و درخشان تر کسی را ندیدم. این، رفتار پيامبر با مردم بود. معاشرت انسانی، معاشرت حسن، معاشرت مانند خود مردم، بدون تکبر، بدون جبروت.»
11. «با این که پيامبر هيبت الهی و طبيعی داشت و در حضور او مردم دست و پای خودشان را گم می کردند، اما او با مردم ملاطفت و خوش اخلاقی می کرد. وقتی در جمعی نشسته بود، شناخته نمی شد که پيامبر و فرمانده و بزرگ این جمعيت است. مدیریت
اجتماعی و نظامی او در حد اعلی بود و به همه کار سر می کشيد.»
12. «صحنه سوم زندگی پيامبر ذکر و عبادت الهی آن حضرت بود. پيامبر با آن مقام و با آن شأن و عظمت، از عبادت خود غافل نمی شد؛ نيمه شب می گریست و دعا و استغفار می کرد.»
13. «ام سلمه یک شب دید پيامبر نيست؛ رفت دید مشغول دعا کردن است و اشک می ریزد و استغفار می کند و عرض می کند:
"اللهم و لاتکلنی الی نفسی طرفة عين" ام سلمه گریه اش گرفت. پيامبر از گریه او برگشت و گفت: این جا چه می کنی؟ عرض
کرد: یا رسول الله! تو که خدای متعال این قدر عزیزت می دارد و گناهانت را آمرزیده است ـ «ليغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما
تأخر» ـ چرا گریه می کنی و می گویی خدایا ما را به خودمان وا نگذار؟
فرمود: "و ما یؤمننی" ؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چيزی من را نگه خواهد داشت؟ این برای ما درس است.»
14. «در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختی، در روز راحتی، در روزی که دشمن، انسان را محاصره کرده است، در روزی که
دشمن با همه عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحميل می کند، و در همه حالات، خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش
نکردن، به خدا تکيه کردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پيامبر به ماست.»
15. «خدای متعال در همه صحنه ها به یاد پيامبر بود، و رسول اکرم در همه صحنه ها از خدا استمداد کرد، از خدا خواست و از غير خدا نترسيد و نهراسيد؛ راز اصلی عبودیت پيامبر در مقابل خدا این است؛ هيچ قدرتی را در مقابل خدا به حساب نياوردن، از او واهمه نکردن، راه خدا را به خاطر دیگران قطع نکردن.»
16. «بعثت نبی اکرم ـ صلی الله عليه و آله ـ یک حرکت عظيم در تاریخ بشر و در راه نجات انسان ها و تهذیب نفوس و ارواح و
اخلاق بشر و مقابله با مشکلات و مصایبی بود که بشر در همه دوران با آن رو به رو بوده و هنوز هم هست.»
17. «معنای این که غایت و هدف بعثت، نجات انسان است این است که آنچه پيامبر و اسلام به مردم دادند، یک نسخه شفابخش
برای همه ادوار است؛ نسخه ای است در مقابل جهل انسان ها؛ در مقابل استقرار ظلم، در مقابل تبعيض؛ در مقابل پایمال شدن
ضعفا به دست اقویا؛ در مقابل همه دردهایی که از آغاز خلقت، بشر از آن دردها ناليده است. مثل همه نسخه های دیگر، اگر عمل شد، نتيجه خواهد داد؛ اگر متروک شد، یا بد فهميده شد، یا جرأت و گستاخی اقدام به آن وجود نداشت، کأن لم یکن خواهد بود. بهترین أطبا اگر صحيح ترین نسخه ها را به شما بدهند، اما شما نتوانيد آن را بخوانيد یا بد بخوانيد، یا تحمل نکنيد و در نتيجه متروک بماند، چه تأثيری به حال بيماری خواهد داشت، و چه عيبی بر آن طبيب حاذق است؟»
18. «رسول خدا ـ صلی الله عليه وآله ـ نشانه حقيقی مؤمن را حفظ امانت ها و صدق لهجه و راستگویی معين فرمود.»
19. «پيامبر اسلام برای آن که ارزش ها و اخلاق اسلامی کاملا در جامعه جا نيفتد و با روح و عقاید و زندگی مردم مخلوط و ممزوج بشود. فضای زندگی را با ارزشهای اسلامی آغشته می کرد.»
20. «پيش پيامبر می آمدند و از یکدیگر بدگویی می کردند و چيزهایی را درباره یکدیگر می گفتند؛ گاهی راست و گاهی هم خلاف
واقع؛ پيامبر اکرم ـ صلی الله عليه وآله ـ به مردم فرمودند: «هيچ کس درباره اصحابم به من چيزی نگوید دایما نزد من نيایيد و از همدیگر بدگویی کنيد. من مایلم وقتی که ميان مردم ظاهر می شوم و به ميان اصحاب خود می روم، "سليم الصدر" باشم؛ یعنی با سينه صاف و پاک و بدون هيچ گونه سابقه و بدبينی به ميان مسلمانها بروم.»
21. «یکی از کارهای رسول الله ـ صلی الله عليه وآله ـ این بود که فضای جامعه را یک فضای مهربان و سرشار از مهر و محبت بسازد
تا همه مردم در آن، نسبت به یکدیگر محبت بورزند و به چشم حسن ظن و خوشبينی به یکدیگر نگاه کنند؛ امروز هم تکليف ما
همين است.»
22. «آن بزرگوار (پيامبر) تا آنجا که حضور داشت و در سعه وجودش بود، نمی گذاشت که در جامعه اسلامی، مسلمانها ـ حتی در
یک مورد ـ نسبت به کسی بغض و کينه و عداوت داشته باشند یعنی پيامبر ـ صلی الله عليه وآله ـ با حکمت و حلم خود، حقيقتا یک
محيط شيرین و سالم و فضای آغشته به محبت را به وجود می آورد.»
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ویرایش مجدد از خبرگزاری صدای افغان(وا)