تا جایی که عمر استعمار و استکبار نشان می دهد، این دو پدیده شوم همواره به دنبال اسارت و به گروگان گرفتن ملتها بوده اند. هر جا کشور و ملتی بوده، سایه نحس استعمار و استکبار نیز در آنجا پهن و گسترده بوده و تلاش داشته تا به هر شیوه ممکن، سایه رقت انگیز خویش را بر سر کشور و ملتها تحمیل کنند.
تاریخ قدرتهای بزرگ استکباری پر است از استعمار و به گروگان گرفتن ملتهایی که نتوانسته اند وحدت و یکپارچگی را در میان آحاد مردم خویش بوجود آورده و نهادینه کنند. بر عکس ملتها و دولتهایی که توانسته اند با سعی و تلاش مدنی و فرهنگی، اهمیت و ضرورت با هم بودن را به ساکنان کشورهای خویش تفهیم کنند، در واقع دولت و ملت و کشور خویش را در برابر هر گونه دخالت استعماری جهان خواران، بیمه و صیانت کنند.
بیشتر دولت و کشورهایی که امروزه توانسته اند بر روی پاهای خویش بایستند و امنیت و رفاه و آسایش را برای ملتهای خویش فراهم کنند و نیز در حیطه پیشرفت و تکنالوژی حرفی برای گفتن داشته باشند، آنهایی هستند که وحدت و یکپارچگی ملی در سرزمین های شان نهادینه شده و با وجود اقوام و نژادهای گوناگون در کشورهای شان، همه آنها بر یک اصل باور و ایمان کامل دارند و آن اصل عبارت است از "همدلی و همپذیری ملی ولو با هر فکر و اندیشه ای ولو ناهمسو و حتی متضاد"!.
امروزه با نگاه به هر کشوری که توانسته در ابعاد مختلف خود را بجایی برساند و دولت وملتش از گزند دخالت دیگران در امور داخلی اش مصون مانده است و گاها حتی خودش به این و آن کشور دست درازی می کند، یکی از علل مهم و خدشه ناپذیر آن چیزی نیست جز نهادینه شدن وحدت و همدلی و همپذیری معقول در میان فرد فرد مردمان آن سامان و دیار.
کشورهای بزرگ و از جمله همین کشورهای قدرتمند استکباری- استعماری، روی گزینه وحدت میان ملتهای خویش کار کرده اند و برای همین هم هست که چند سر و گردن بالاتر از سایر ملل و در بسیاری از زمینه ها و بسترها، پیش و بالاتر ایستاده اند.
بد نیست این نکته را همینجا یادآور شد که دولت و ملتهای جهان سوم اگر قصد و اراده تقلید از امریکا و غرب و سایر کشورهای پیشرفته را دارند، بدل از تقلیدهای منفی و کورکورانه، لااقل درس اتحاد و همبستگی را از آنها بیاموزند و همانطور که به تعبیر قرآن مجید، کفر ملت واحده است، سعی کنند تا جوامع دینی نیز با کنار زدن موارد اختلاف و دوئیت ها، همه با هم متحد و یکپارچه باشند.
امروزه پدیده شوم تفرقه و دوئیت ها چون خوره بر پیکره جوامع اسلامی لانه کرده و چون موریانه زیربناهای وحدت و یکدلی آنها را در حال ویران کردن است. با تاسف در این حادثه تباه کننده و وخیم تعدادی از دولتهای عربی که بقا و ادامه حیات ننگین و خیانتبار خویش را در دامن زدن تفرقه و نفاق میان امت اسلامی می بینند، همگام با قدرتهای استکباری و استعماری شرق و غرب، آتش جنگ و برادرکشی های دامنه دار را در کشورهای اسلامی شعله ور ساخته اند.
به جرئت می توان گفت که عامل عدم وحدت مسلمانان و نیز عامل بسیاری از نابسامانی های مانند جنگ، فقر و تسلط قدرتهای استکباری بر کشورهای اسلامی، وجود همین دولتهای پادشاهی و خاندانی در برخی از بلاد اسلامی است که نسل اندر نسل، حکومت و قدرت را برای خود و دنباله های خویش، نهادینه کرده اند و قدرتهای استکباری غیر مسلمان نیز به دلیل همسویی این دولتهای خائن با آنها، کاری به کار آنان ندارند.
این واقعیت تلخ و دردناک را نمی توان انکار کرد که تا دولتهای خائن و نفاق افکنی چون دولتهای عربستان، قطر، ترکیه و امثال آنها از همدستان استکبار و استعمار جهانی در زمام امور را بدست دارند و جفاکارانه بر سرزمین های اسلامی حکم می رانند، یک چیزی شبه محال می نماید که امت اسلامی بتوانند به آن اتحاد و اتفاقی که مورد نظر اسلام و قرآن است، برسند.
وجود همین دولتهای خائن است که هر یک از کشور و دولتهای اسلامی، بر دور خویش یک خط قرمز کشیده و با این مرزبندی های اهریمنی و استعمارپسند، سرنوشت ملتهای خویش را از یکدیگر جدا می پندارند و روز تا روز دلهای شان از یکدیگر دور و دور تر می گردد و این به گونه دقیق همان چیزی است که استکبار و استعمار و در راس آنها امریکا و شرکای آن به دنبال آنند و از ملتها و دولتهای مسلمان انتظار دارند.
تفرقه و پراکندگی موجود میان ملل مسلمان، گزینه ای است اهریمنی و دشمن پسند که کتاب وحی همواره آن را مردود دانسته و امت اسلامی را شدیدا از آن برحذر داشته است. شاید بشود گفت که قرآن مجید در سوره ای نیست که مسلمانان را از دوئیت و تفرقه بر حذر داشته و به اتحاد و برادری تشویق و ترغیب نکرده باشد.
اصرار و تاکید برخی از دول عربی بر دور نگهداشتن ملتهای مسلمان از یکدیگر، تنها یک انگیزه و دلیل را در برابر هر انسان منصف و آزاده ای، برجسته می کند و آن نیست جز عدم اعتقاد و باور سران دولتهای مذکور به اسلام و قرآن و در نتیجه پیروزی و سربلندی امت اسلامی در میان سایر ملل جهان!.
در هر حال، نتیجه اینکه ملل اسلامی باید بخود بیایند و تا دیر نشده نگذارند اختاپوسهای تفرقه و نفاق، شیرازه حیات امت اسلامی را بپای خودکامگی های خود و نیز منافع اهریمنی دشمنان اسلام، از هم بپاشند.