افغانستان از دیر زمانی است که سال نو را همراه با رخدادهای تلخ آغاز می کند، سال گذشته خبرنگاری با همسر و فرزندانش در هوتل سرینای کابل توسط طالبان به قتل رسید.
چشم های زیادی پرنم شد و دل های فراوانی به غم نشست . امسال نیز روزهای اخر سال همراه شد با کشته شدن زن بی گناهی که موجی از خشم و انزجار را به همراه آورد، مردم کابل، نهادهای گوناگون این حادثه را محکوم کردند و انزجار خود را از عاملان و توجیه گران و مفتیان آن حادثه اعلام داشتند.
در جریان سال نیزرخدادها وحوادث ریزو درشتی نا گوارهم چنان تکرار می شود. اما عمده ترین رخداد سال گذشته که شاید درکتاب رکورد های گنس نیز ثبت شود رخداد انتخابات ریاست جمهوری بود.
تصور نمی رود که انتخاباتی از نوع افغانی آن در هیچ کجای جهان وبه این مدت زمانی تا حال رخ داده باشد. استثنایی بودن این انتخابات باعث می شود که از چند منظر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
یکی از جنبه ها ی مهم وقابل تامل آن مدت زمان آنست.نزدیک به یکسال پیش اولین دور انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردید. دور دوم آن بعد از دو ماه تدیر یافت، بررغم گذشت نزدیک به یک سال هنوز پی آمدها و عواقب آن برمردم و نهادهای گوناگون،سنگینی می کند. کابینه حکومت برآمده از انتخابات هنوزکامل نشده است.
به طبع بسیاری از کارهایی که مربوط به حضور وزیر مربوطه می شود هنوز روی دست گرفته نشده است. انتخابات سال گذشته افغانستان،شاید یکی از جنجالی ترین انتخابات هایی باشد که در حیات سیاسی کشورها وحکومت ها اتفاق فتاده است.
منظردوم کیفیت انتخابات بود که نشان داد بر رغم شعار هایی که درسیزده سال گذشته همواره تکرار شد، سخنانی فراوانی که در مدح وستایش حکومت دموکراتیک ، جامعه مدنی، انتخابات ، حق مردم و... درچهارچوب حکومت کرزی برزبان جاری گشت ، متاسفانه در عرصه عمل هیچ کدام از آن شعارها به شعور اجتماعی تبدیل نگشته بودند و در اذهان مردم به بار ننشسته و در عرصه عمل به ظهور نرسیدند و در کنش های اجتماعی خود را نشان ندادند.
انتخابات سال گذشته،بر رغم ظاهر دموکراتیک و ارزش مدارانه بر محور قومیت چرخید و شعار قومی پررنگ تر و غلیظ تر از گذشته شد. نامزدهای انتخابات و طرفداران آنها از حساسیت های قومی سود بردند تا بتوانند از رای بیشتری بهره مند شوند.
برخی از رخداهایی که به ذهن تاریخی مردم سپرده شده بود کمتر یادی ازآنها صورت می گرفت ، در سطح اجتماعی زنده شد، مورد استفاده قرار گرفت.
منظرسوم، انتخابات سال گذشته آزمونی برای حکومت کرزی بود،حکومت آقای کرزی در سیزده سال گذشته با فساد، رشوه ستانی وکشت تریاک در جهان شناخته می شد.
یکی از کار نامه های سیاه حکومت او نا کامی در عرصه حکومت داری خوب بود. او در طول سیزده سال گذشته هرگز تلاش نکرد تا یک حکومت با حداقل استانداردهای بین المللی به وجو آورد تا مطالبات بر حق و قانونی مردم را پاسخ گو باشد.
او در آخرین سال های حکومت سیزده ساله خود کوشید تمام ناکامی ها و حتا بدنامی های حکومت خود را به خارجی ها نسبت دهد و آنها را مقصر اصلی معرفی کند ، او نیروهای بین المللی را در کشتار مردم مقصر دانست وتا توانست ازنقطه ضعف های نیرو های بین المللی سود برد تا هم احساسات مردم را تحریک کند،هم حکومت خودرا تبریه کرده باشد وهم نا کامی های خودرا کتمان کرده ویک چهره ی کاریزمایی ضد خارجی از خود به نمایش بگذارد.
وی همیشه از کمک های مجامع بین المللی از طریق حکومت افغانستان سخن گفت، اما برای ایجاد ظرفیت مصرف کمک ها،وزارت خا نه های معیاری به وجود نیاورد. برگزاری انتخابات اما کارنامه سیاسی حکومت کرزی رابیش از پیش به محاق فرو برد و از او یک چهره ناپاک و ناسالم و بد اخلاق به جهان معرفی کرد.
حکومتی که به هیچ یک ازهنجارهای اخلاقی وانسانی پای بند نبود و نشان داد که او به هیچ یک از شعارهایی که می دهد باور ندارد، هرآنچه بتواند انجام دهد روی گردان نیست و بدون هیچ ضابطه ومعیار ی انجام می دهد. گماشتن افراد مجهول در راس کمیسیون انتخابات و آزاد گذشتن دست آن کمیسیون درسامان دادن به تقلب ها وتخلف های گسترده نشان داد که حکومت اوبرای تقلب برنامه ریزی کرده بود.
او با عضویت افراد خارجی در کمیسیون انتخابات مخالفت کرد تا بتواند یک کمیسیون صددرصد مطابق میل و خواست خود به وجود آورد.
عملکرد حکومت کرزی در عرصه انتخابات سبب شد که کودک ناقصی به نام حکومت وحدت ملی متولد شود. یک سال از اولین دور انتخابات می گذرد ونزدیک به ششماه از تشکیل حکومت وحدت ملی سپری شده است ؛هنوزگام ها ی اول را در جهت برآورده شدن خواسته های مردم نگذاشته است.
فیزیولوژی های ناقص نمی تواند شکل و هنجار قانونی به خود بگیرند وجامه حقوقی مناسب بپوشند وحکومت افغانستان نیز باهمین سرنوشت مواجه است .
بخشی از ساختارحکومت کنونی در قانون اساسی افغانستان تعریف نیافته وظایف آن مشخص نشده است. بسیاری از آگاهان بدین باورهستند اگر چنانچه این ساختار ناقص بدون پشتوانه قانونی به کار خود دوام دهد با دشواری های زیادی مواجه خواهد شد.
از این جهت است که سرنوشت آن با ابهام جدی مواجه است. حکومت کنونی افغانستان بی هیچ تردیدی مشارکتی برای خدمت نیست بلکه گرد آمدن برای تقسیم امتیازهای بیشتر حکومتی است. در نهایت عرصه حکومت داری به رقابت های ناسالم و ناصالح امتیاز گیری هردو تیم قدرت تبدیل خواهد گشت.گماشتن مشاوران بیش از حد ورقابت درتعین مشاوران بیشتر ادعای ما را ثابت می کند. به هر روی در هر جمعی وقتی هدف ها بزرگتر نباشد ،توان ها برای بدست آوردن امتیاز های بیشتر صرف شود، بی گمان با تنش ها ی زیادی مواجه خواهد شد وحکومت افغانستان متاسفانه در چنین وضعیتی قرار دارد.
راه حل هایی هم که ارایه داده اند در نخستین گام تغییر قانون اساسی افغانستان و گنجاندن تشکیلات جدید در قانون اساسی است تا بتواند صورت و سیرت مشخص حقوقی پیدا کند.
البته این خود نیازمند یک فرایند زمانی است که می تواند هزینه های مادی بی شماری داشته باشد و هم هزینه های مالی کلانی را بر حکومت تحمیل کند. به هر حال سال جدید وقتی آغاز یافت که هنوز از بار مشکلات و چالش های حکومت آقای کرزی و نهاد های وابسته به آن رهایی نیافته ایم.
اگر حکومت کنونی بررغم دشواری های ساختاری ای که با آن مواجه است بتواند مشکلات را پشت سر بگذارد یکی از پیروز ی های مهم را کمایی کرده ویکی از عمده ترین چالش هارا پشت سر گذاشته است.