وزارت اطلاعات و فرهنگ اخیرا از تمام رسانهها خواست که از "استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات بازرگانی خودداری کنند."
در خبرنامه این وزارت آمده که "آگهیهای تجارتی که در آن حضور مفشن (پر زرق و برق) بانوان صرفاً جنبه تزئینی داشته و از آنان به عنوان ابزار کسب درآمد و شهرت استفاده میشود، در حقیقت تبلیغ تنزل جایگاه رفیع زن افغان است."
این نهاد افزوده که "آگهیهای تجارتی که کالای مادی را به قیمت تخریب فرهنگی و ترویج فرهنگ بیبندوباری تبلیغ میکند، افکار و اخلاق جوانان را به بیراهه میکشاند، نیز ممنوع است."
در رویدادی دیگر مرتبط با حقوق زنان، پرونده تجاوز گروهی به یک زن در ولایت بدخشان پس از هشت سال بار دیگر جریان یافته است.
جهانگیر از اهالی بدخشان میگوید که زیبا همسرش در سال ۱۳۸۵ مورد تجاوز هفت مرد قرار گرفت.
اشرف غنی با جهانگیر تلفنی صحت کرد و وعده داد که عدالت را اجرا کند.
قرار است آقای غنی با جهانگیر و همسرش در کاخ ریاست جمهوری دیدار کند.
این رویدادها از نظر صاحب نظران مسایل اجتماعی، آرزوی مردم مسلمان افغانستان در زمینه نگاه انسانی به زنان را به تحقق نزدیکتر می کند.
از نظر مردم افغانستان، زنان می بایست با حفظ حجاب و عفاف و شأن و شخصیت انسانی شان در جامعه حضور داشته باشند و دفاع از حقوق زن به جای آنکه محملی برای اشاعه فساد و فحشا و بی بند و باری و استفاده ابزاری و غیر انسانی از جنس لطیف زن برای تبلیغ و بازاریابی باشد، در راستای تامین و تحقق حقوق انسانی آنها و پایان دادن به وضعیت اسفبار حقوق انسانی و اسلامی زنان روستانشین در مناطق محروم و دوردست کشور، تعریف شود.
کشور ما از ۱۳ سال پیش تاکنون به دلیل بازشدن دروازه های کشور به روی جهان، تفاوت های زیادی را تجربه کرده است. یکی از این تفاوت ها ورود سیل آسای محصولات فرهنگی و ارزشی غربی به کشور است که بیشترین تاثیر آن روی زنان و کودکان کشور احساس می شود.
یکی از رهاوردهای غیر قابل انکار مدنیت مدرن که بر پایه اندیشه غربی مبتنی است، لجام گسیختگی و بی بند و باری اخلاقی است. زن به عنوان موجودی که به لحاظ جاذبه های جنسی و ساختمان ظاهری، بیشترین و بهترین بازدهی را در فرایند عرضه محصولات تجاری و کسب سود و رونق بیشتر تجارت و بازاریابی ارائه می کند، در این تمدن مورد سوء استفاده فراوانی قرار گرفته است.
اروپای پس از رنسانس که بنا به هر دلیلی، واکنشی در برابر استبداد و اختناق حاکم بر جوامع اروپایی در قرون میانه مسیحی بود، در خصوص آزادی های زنان نیز برخلاف سختگیری افراطی ارباب کلیسا، آزادی های گسترده و نامحدودی اعطا کرد و این امر، پیش و بیش از آنکه به تثبیت حقوق شایسته و مقام و منزلت بایسته زنان در اجتماع انجامیده و منجر شده باشد، موجب به راه افتادن و شکل گرفتن سوء استفاده های فراوانی از نام و عنوان زن گردید و در نتیجه، زن را به مثابه ابزاری تجاری و تبلیغاتی در سازوکار حیات اجتماعی تنزل داد.
این در حالی است که حضور زن در فعالیت های جمعی در نگره اسلامی، با حجاب تثبیت می شود. اصولا فلسفه وجوب و رعایت حجاب از نظر اسلام، ضرورت حضور مستقیم زنان در عرصه عمل جمعی را به روشنی تبیین می کند. در غیر آن، در حریم خصوصی و خانوادگی و در پشت حصارهای منازل، رعایت حجاب ضرورتی ندارد. این اجتماع است که ضرورت حجاب را ایجاب می کند.
با این حساب، تصمیم وزارت اطلاعات و فرهنگ، اگرچه دیر اتخاذ شده است؛ اما در راستای ارزش ها و الگوهای فرهنگی و ارزشی افغانستان و زنان مسلمان کشور ماست.
دفاع از حقوق زن باید شامل ایستادگی در برابر استفاده ابزاری از زنان در تلویزیون ها، سریال ها و فلم های مبتذل، شرکت های تجاری و برنامه های تفریحی نیز بشود؛ علاوه بر آنکه یک بخش عمده این مبارزه می بایست معطوف به تامین حقوق انسانی و اسلامی زنان محروم و تحت ستم در روستاهای کشور باشد؛ مانند پرونده ظالمانه تجاوز گروهی بر زنی محصنه در بدخشان که متاسفانه در پیچ و خم دستگاه عدالت ستیز و فسادگستر اداری کشور، ۸ سال تمام بدون هیچ نتیجه ای بلاتکلیف مانده است.
انتظار می رود ورود رییس جمهور به این پرونده و همچنین تصمیم وزارت اطلاعات و فرهنگ در خصوص ممنوعیت استفاده ابزاری از زنان، بتواند دفاع از حقوق زن را به جای ترویج فساد و بی بند و باری و انحراف به سمت نگاه انسانی و اسلامی به زنان و تامین واقعی حقوق آنان در دورافتاده ترین مناطق کشور، هدایت کند.