کد خبر 55038
تاریخ انتشار: جمعه 24 قَوس 139117:46
- 0 نظر
- چاپ
ما و سنجه های قدرت ملی

در دنياي پيچيده و پرتوطئه کنوني،"حيات سياسي مستقل"، مستلزم داشتن مولفههاي قدرت ملي، عمق استراتژيک به عنوان اصلي ترين سرمايهاي بازدارنده است
فضای کنونی کشور و مواجهه با انواع تهدیدها و تهی دستیها ایجاب می کند، کمی به افق های دور دست تر نظری افکنده شود و تاملی دوباره به حال وآینده کشور گردد. برخورد پرسش برانگیز نیروهای امریکایی و ناتو در خصوص تروریسم، تجهیز نشدن اردوی ملی، نیازهای متعدد کشور، تداوم سیاست نفاق از سوی پاکستان، چند دستگی داخلی و نهایتاً فقدان شکل گیری گفتمان ملی در حوزههای کلان، اموری است که باید سال ها پیش فکر فردا می شد و نشد. ما در هر صلح، تعامل و تصادمی نیازمند قدرتی هستیم که در پرتو آن بتوان از حقوق، منافع ملی و پرستیژ بینالمللی خویش دفاع نمود. این همان چیزی است که از آن به "قدرت ملی" تعبیر می شود و دارای مولفه هایی است که در برخورد با سطوح مختلفی از مشکلات، سطحی خاصی از توانمندی ملی به مقابله فراخوانده می شود.
قدرت نرم، قدرت نیمه سخت و قدرت سخت، میزان توانایی و نوع تهاجم و تأثیر گذاری کشورها بردیگران، درمقابل مفاهیمی مانند، امنیت نرم، امنیت نیمه سخت و امنیت سخت قرار میگیرد که نشان دهنده سطوح توانمندی دفاعی و مقابله کشورها در برابر تهدیدات هم سطح پیش گفته است.
"قدرت ملی" به مجموعه تواناييهاي مادي و معنويی و ظرفيتهای يك كشور گفته میشود که دارای مولفههای چون قدرت علمی، قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است که سطوح نرم و سخت امنیت ملی را در برابر سطوح مختلف تهدیدات ایجاد مینماید.
حال اگر دولت بتواند با اتخاذ سياست هايي، افراد جامعه خودی یا بیگانه را با خود همراه كند و بدون اين كه از ابعاد سخت افزاری امنيت استفاده كند، "امنيت نرم" برای خود و "قدرت نرم" در "کشور هدف" به وجود آورده است. بنیادی ترین شاخصه های دست يابي به امنیت نرم، ایجاد قدرت ملی و توسعه و تعمیق مولفه های آن است که با رفاه و رضایت مردم به وجود میآید و بزرگترین منفذ "قدرت نرم" دشمن مسدود میگردد. عدم توفیق یک کشور درعملی سازی امور پیش گفته و ناتوانی در ایجاد انسجام و هم آوایی و همبستگی ملی و جلب رضایت عمومی که از مولفه های نامرئی قدرت ملی است، منجر به ایجاد نفوذگاه"قدرت نرم" دشمن میگردد.
از اینرو، در دنیای پیچیده و پرتوطئه کنونی،"حیات سياسي مستقل"، مستلزم داشتن مولفههای قدرت ملي، عمق استراتژیک به عنوان اصلی ترین سرمایهای بازدارنده است كه میتواند ملت و كشوري را در برابر تهديدات درونی و بیرونی مصئونیت ببخشد و منافع و مصالح ملی را محقق سازد. این موهبت، زمانی فراهم میگردد که منافع مردم کشور، در رأس اولويت های کاری قرار گیرد و مردم، خود را در آئینه سیاست و مشی سیاستمداران خود ببینند.
۱.مولفه سیاسی و اجتماعی: متاسفانه درعرصه سیاسی، اوضاع به موازات شرایط بد امنیتی به سمت بحران بیشتر، پیش میرود. انتخابات های پرچالش، وابستگی های امنیتی و اقتصادی در تامین بودجه های جاری، عمرانی و معاش اردو، فقدان اشراف و نظارت بر پایگاه ها و پلان های نیروهای خارجی، واسطه سالاری، عشیره گرایی، بی رمق شدن هویت ملی، کشور را به جغرافیای چهل تکه مبدل ساخته و بستر اعمال قدرت نرم و نیمه سخت دشمنان ما را مهیا میسازد.
۲. مولفه نظامی: علیرغم وجود نیروی انسانی شایسته، به دلیل فقدان تجهیزات مناسب روز، مشکل اساسی داریم. امریکا و ناتو تا کنون برخلاف وعدهها، هیچ توجهی به تجهیز اردوی کشور، نکرده و از این حیث "مولفه نظامی" قدرت ملی ما وضعیت خوبی ندارد.
۲. مولفه اقتصادی: ذخایر و معادن زیر زمینی، ظرفیت های تولیدی در عرصه زراعت، زیرساخت های صنعتی که مهمترین مولفه اقتصادی قدرت ملی است، اما کشور به سمت یأس صنعتی و مصرفی شدن و وابستگی در تامین نیازهای استراتژیک پیش میرود. بیکاری، فساد، اعتیاد و جرم افزایش یافته و پذیرش سیستم بازار آزاد به عنوان راهبرد کلان در عرصه اقتصاد، شکاف فاحش طبقاتی پدید آورده است.
۳. مولفه علمی: تربیت نيروي انساني با دانش و كارآمد، يكي دیگر از مولفه هاي قدرت در هر نظام و کشوری است و می تواند در عرصه های مختلف از جمله تولید تکنولوژی و صنعت و قطع وابستگی به خدمات فنی و تبعات آن گردد. وضعیت موجود سیستم تحصیلات پایه و عالی کشور، تامین کننده توان مورد نیاز کشور نیست و با کیفیت موجود آموزشی در کشور و خروجی های نظام آکادمیک، داستان قطور وابستگی و مصرفی بودن کشورهمچنان ناتمام خواهد بود.
۴. مولفه فرهنگی: این مولفه در تعامل با ديگر مولفه هاي قدرت ملي، به عنوان زيرساخت هويت ساز و جهت دهنده مولفههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و دفاعي امنيتي است و ميتواند در تامین امنیت نرم كشور تاثيرگذار و نقش آفرين باشد. متاسفانه رسانه هایی که بایستی مدافعان فرهنگ عفاف، آگاهی، سلامت و حامی باورها و ارزش های ملی و دینی باشند، برخی مروج فرهنگ مخرب برهنگی بوده و اسباب تضعیف باورهای دینی و پشتوانه های ایدئولوژیکی را فراهم می آورند. باساختن چنین فضایی نمیتوان با نیروهایی که جزبه دغدغه ها نمیاندیشند، وطن حفظ کرد.
بر این اساس، شرایط کنونی ما را به اذعان یک اعتراف درد آور وادار می سازد و آن اینکه با فقدان چنین مولفه هایی، در برابر سطوح مختلفی از تهدیدات خارجی، آسیب پذیر و در عرصه چانه زنی های بین المللی تهی دست و عاجز از حفظ تمامیت ارضی و سرمایه های ملی هستیم. نه پیمان با پیمانه های آنچنانی و نه کنفرانس های متکثر بیرونی و نه نظامیان خارجی، هیچ یک امنیت به ارمغان نیاورده و نمی تواند حقوق ما را تضمین کند. بدون داشتن قدرت ملی، هر توافق و تعامل دیگری با هر تضمینی که جانب مقابل بدهد، دست خالی خواهیم بود، مگر اینکه قدرت منطق از پشتوانه قدرت ملی و مولفه های آن برخوردار باشد.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد
قدرت نرم، قدرت نیمه سخت و قدرت سخت، میزان توانایی و نوع تهاجم و تأثیر گذاری کشورها بردیگران، درمقابل مفاهیمی مانند، امنیت نرم، امنیت نیمه سخت و امنیت سخت قرار میگیرد که نشان دهنده سطوح توانمندی دفاعی و مقابله کشورها در برابر تهدیدات هم سطح پیش گفته است.
"قدرت ملی" به مجموعه تواناييهاي مادي و معنويی و ظرفيتهای يك كشور گفته میشود که دارای مولفههای چون قدرت علمی، قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است که سطوح نرم و سخت امنیت ملی را در برابر سطوح مختلف تهدیدات ایجاد مینماید.
حال اگر دولت بتواند با اتخاذ سياست هايي، افراد جامعه خودی یا بیگانه را با خود همراه كند و بدون اين كه از ابعاد سخت افزاری امنيت استفاده كند، "امنيت نرم" برای خود و "قدرت نرم" در "کشور هدف" به وجود آورده است. بنیادی ترین شاخصه های دست يابي به امنیت نرم، ایجاد قدرت ملی و توسعه و تعمیق مولفه های آن است که با رفاه و رضایت مردم به وجود میآید و بزرگترین منفذ "قدرت نرم" دشمن مسدود میگردد. عدم توفیق یک کشور درعملی سازی امور پیش گفته و ناتوانی در ایجاد انسجام و هم آوایی و همبستگی ملی و جلب رضایت عمومی که از مولفه های نامرئی قدرت ملی است، منجر به ایجاد نفوذگاه"قدرت نرم" دشمن میگردد.
از اینرو، در دنیای پیچیده و پرتوطئه کنونی،"حیات سياسي مستقل"، مستلزم داشتن مولفههای قدرت ملي، عمق استراتژیک به عنوان اصلی ترین سرمایهای بازدارنده است كه میتواند ملت و كشوري را در برابر تهديدات درونی و بیرونی مصئونیت ببخشد و منافع و مصالح ملی را محقق سازد. این موهبت، زمانی فراهم میگردد که منافع مردم کشور، در رأس اولويت های کاری قرار گیرد و مردم، خود را در آئینه سیاست و مشی سیاستمداران خود ببینند.
۱.مولفه سیاسی و اجتماعی: متاسفانه درعرصه سیاسی، اوضاع به موازات شرایط بد امنیتی به سمت بحران بیشتر، پیش میرود. انتخابات های پرچالش، وابستگی های امنیتی و اقتصادی در تامین بودجه های جاری، عمرانی و معاش اردو، فقدان اشراف و نظارت بر پایگاه ها و پلان های نیروهای خارجی، واسطه سالاری، عشیره گرایی، بی رمق شدن هویت ملی، کشور را به جغرافیای چهل تکه مبدل ساخته و بستر اعمال قدرت نرم و نیمه سخت دشمنان ما را مهیا میسازد.
۲. مولفه نظامی: علیرغم وجود نیروی انسانی شایسته، به دلیل فقدان تجهیزات مناسب روز، مشکل اساسی داریم. امریکا و ناتو تا کنون برخلاف وعدهها، هیچ توجهی به تجهیز اردوی کشور، نکرده و از این حیث "مولفه نظامی" قدرت ملی ما وضعیت خوبی ندارد.
۲. مولفه اقتصادی: ذخایر و معادن زیر زمینی، ظرفیت های تولیدی در عرصه زراعت، زیرساخت های صنعتی که مهمترین مولفه اقتصادی قدرت ملی است، اما کشور به سمت یأس صنعتی و مصرفی شدن و وابستگی در تامین نیازهای استراتژیک پیش میرود. بیکاری، فساد، اعتیاد و جرم افزایش یافته و پذیرش سیستم بازار آزاد به عنوان راهبرد کلان در عرصه اقتصاد، شکاف فاحش طبقاتی پدید آورده است.
۳. مولفه علمی: تربیت نيروي انساني با دانش و كارآمد، يكي دیگر از مولفه هاي قدرت در هر نظام و کشوری است و می تواند در عرصه های مختلف از جمله تولید تکنولوژی و صنعت و قطع وابستگی به خدمات فنی و تبعات آن گردد. وضعیت موجود سیستم تحصیلات پایه و عالی کشور، تامین کننده توان مورد نیاز کشور نیست و با کیفیت موجود آموزشی در کشور و خروجی های نظام آکادمیک، داستان قطور وابستگی و مصرفی بودن کشورهمچنان ناتمام خواهد بود.
۴. مولفه فرهنگی: این مولفه در تعامل با ديگر مولفه هاي قدرت ملي، به عنوان زيرساخت هويت ساز و جهت دهنده مولفههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و دفاعي امنيتي است و ميتواند در تامین امنیت نرم كشور تاثيرگذار و نقش آفرين باشد. متاسفانه رسانه هایی که بایستی مدافعان فرهنگ عفاف، آگاهی، سلامت و حامی باورها و ارزش های ملی و دینی باشند، برخی مروج فرهنگ مخرب برهنگی بوده و اسباب تضعیف باورهای دینی و پشتوانه های ایدئولوژیکی را فراهم می آورند. باساختن چنین فضایی نمیتوان با نیروهایی که جزبه دغدغه ها نمیاندیشند، وطن حفظ کرد.
بر این اساس، شرایط کنونی ما را به اذعان یک اعتراف درد آور وادار می سازد و آن اینکه با فقدان چنین مولفه هایی، در برابر سطوح مختلفی از تهدیدات خارجی، آسیب پذیر و در عرصه چانه زنی های بین المللی تهی دست و عاجز از حفظ تمامیت ارضی و سرمایه های ملی هستیم. نه پیمان با پیمانه های آنچنانی و نه کنفرانس های متکثر بیرونی و نه نظامیان خارجی، هیچ یک امنیت به ارمغان نیاورده و نمی تواند حقوق ما را تضمین کند. بدون داشتن قدرت ملی، هر توافق و تعامل دیگری با هر تضمینی که جانب مقابل بدهد، دست خالی خواهیم بود، مگر اینکه قدرت منطق از پشتوانه قدرت ملی و مولفه های آن برخوردار باشد.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد