- 0 نظر
- چاپ
اکمال دنیا و آخرت با نهادینه کردن ایمان قلبی،زبانی و عملی میسر میشود

حجتالاسلام والمسلمین سید جواد موسوی طی برنامهای که در دفتر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد، اظهار داشت: باور قبلی، بیان زبانی و عمل در اعضا و جوارح سه جزء مهم ایمان هستند که اگر انسان این نوع از ایمان را در وجود خود نهادینه کند، به کمالات دنیایی و اخروی دست پیدا میکند.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) ـ مشهد مقدس: حجتالاسلام والمسلمین سید جواد موسوی، در مراسم معنوی دعای توسل که سهشنبه شب (5 دلو) از سوی متوسلین به امام صادق (ع) در دفترمرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد، با بیان این مطلب که سه نوع ایمان داریم، اظهار داشت: باور قبلی، بیان زبانی و عمل در اعضا و جوارج سه جزء مهم ایمان هستند که اگر انسان این نوع از ایمان را در وجود خود نهادینه کند، به کمالات دنیایی و اخروی میرسد.
موسوی ادامه داد که برای نهادینه کردن ایمان در وجود خودمان، باید تهذیب نفس کنیم؛ او در قدم اول، کنترل زبان را برای انسانها پیشنهاد کرد.
حجتالاسلام والمسلمین سید جواد موسوی در بخش دیگری از صحبتهای خود به نصحیت فردی اشاره کرد و با بیان این که هر انسانی نیاز به موعظه دارد، گفت: پیامبر بزرگ اسلام (ص) با آن عظمت، به جبرئیل میگوید: مرا موعظه کن، با توجه به مشکلات دنیایی که وجود دارد، نیاز شدید به موعظه داریم؛ موعظه خصوصا برای علما ضروری میباشد.
این عالم دینی با توجه به مطلب فوق بیان کرد: هارون الرشید کسی است که به امام کاظم (ع) نامه نوشت که مرا موعظه کنید. امام در جوابش نوشت: هر آن چیزی که دو تا چشمت میبیند در آن موعظه است.
وی در ادامه اظهار داشت: دنیا ارزشی ندارد که از خدا و اعتقادات اسلامی و اجتماعی فاصله بگیریم و افزود: خداوند بسیار مهربانی داریم که بسیار راه را حتی برای گناهکاران باز کرده است. بیان شده است که گناهکاران هم ناامید نشوند؛ چرا که ناامیدی، یکی از گناهان کبیره محسوب میشود.
این آگاه مسائل دینی با بیان این که خداوند راه توبه را باز گذاشته است، اظهار داشت: امام سجاد (ع) مناجاتی به نام مناجات خمسه عشر که در مفاتیح هم وارد شده است؛ اولین مناجات اسمش مناجات تائبین است؛ انسانها باید دائما بیدار باشند، اما متأسفانه خواب هستیم ولی راه میرویم .
او افزود: امام کاظم (ع) در اینباره میفرماید: عقل ما خوابیده و هوای نفس ما بیدار است، این هوای نفسی که عرفا از شر او به خداوند پناه بردهاند.