- 0 نظر
- چاپ
طالبان و شیعیان؛ نیازها و خواستهها

خبرگزاری صدای افغان(آوا) - نگاه روز: ایجاد آدرسهای گوناگون برای اهل تشیع نه به نفع طالبان است و نه به نفع جامعه بزرگ شیعیان افغانستان. لازمه اولیه ایجاد وحدت و وفاق ملی و اجتماعی میان اقوام و مذاهب افغانستان، تقویت بنیان های وحدت و ایجاد بسترها و زمینه های لازم برای همبستگی و همدلی است. شیعیان کشور یک جامعه همبسته، متحد، همسرگذشت و همسرنوشت است. آنها خواسته های مشترکی دارند، دغدغههای واحد، دردهای یگانه و نگرانیهای همسان. آنها به عدالت نیاز دارند.
انس حقانی؛ از رهبران شبکه حقانی و عضو ارشد تشکیلات طالبان میگوید که دولت اسلامی طالبان اجازه برهم زدن اتحاد شیعه و سنی را نمیدهد.
او در یک گردهمایی شیعیان در غرب کابل گفت که کشورهای بیرونی به هیچ وجه طرفدار خودکفا شدن افغانستان نیستند.
او در بخش دیگر صحبتهای خود از اعلام حمایت مجمع علمای شیعه از دولت اسلامی طالبان، قدردانی کرد و گفت که این افراد در حقیقت نمایندگان اصلی اقوام تشیع اند که دردهای خود را با ما شریک ساختند و همچنین از حکومت ما اعلام حمایت کردند.
او همچنین گفت که امروز در افغانستان شیعیان و سنیها باهم برادرانه زندگی میکنند و حکومت به هیچ فرد و یا گروهی اجازه برهم زدن این اتحاد را نمیدهد.
حقانی با بیان اینکه «افغانیت» و «اسلامیت» میان شیعه و سنی مشترک میباشد، تاکید کرد که بر همهافغان ها لازم است تا از افغانستان به عنوان خانه مشترک شان حفاظت و پاسداری کنند.
انس حقانی در همایش یادشده به نکات و موضوعات مهمی اشاره کرد. او از وحدت شیعه و سنی گفت، از دشمنان مشترک، از نیاز افغانستان به همبستگی و اتحاد، از لزوم حمایت از دولت جدید، از زندگی برادرانه در خانه مشترک، از دردهای شیعیان، از ضرورت حفاظت و پاسداری از حکومت نوبنیاد، از اصولی مانند «افغانیت» و «اسلامیت» که وجه مشترک شیعه و سنی به حساب می آید.
همه این محورها از اهمیت حیاتی برخوردار است، برای ساختن مشترک همه مردم افغانستان، تعیین کننده به حساب می آید و برای عبور از چالشها و بحران ها، برای غلبه بر دشمنان دور و نزدیک، برای تامین اقتدار و تضمین حاکمیت و استقلال افغانستان، برای اعمال و اجرای عدالت، برای مهار خودسری و قانونشکنی و سرکوب و سانسور، برای مشارکت معنیدار اقوام و مذاهب کشور در ساختار جدید سیاسی، برای برابری همگان در برابر قانون و شریعت، برای به رسمیت شناختن حقوق مشروع همه اقوام و افشار و استیفای واقعی و عادلانه آن.
با این وجود، شعار و سخنرانی و برگزاری همایش و گرفتن عکس های مشترک کافی نیست. گامهای عملی باید برداشت. افغانستان امروز نیازمند مشارکت معنیدار، مؤثر و صادقانه همه جریان ها، اقوام و قبایل، مذاهب و ملیت ها برای عبور از بحران است؛ بحرانی که سراسر کشور را فراگرفته و جز با همبستگی و وحدت و اخوت و همدلی قابل مهار نیست.
عدالت حلقه مفقوده ۴۳ سال جنگ و بحران در افغانستان بوده است. این سال های طولانی نبردهای جنونآمیز داخلی همه اقوام و اقشار کشور را متاثر ساخته است. هیچ برنده ای وجود ندارد. علیرغم ادامه ناامیدکننده برخی سیاست های تبعیض آمیز و تعصب آلود از سوی شماری از چهره ها و جریان ها واقعیت این است که فاجعه فراگیری که اکنون در سراسر کشور جولان می دهد شیعه و سنی نمی شناسد پشتون و تاجیک و هزاره و ازبک را تفکیک نمیکند و از همه به طور یکسان و همزمان قربانی میگیرد. این فاجعه علیه افغانستان است و حیات و بقای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را در معرض تهدیدهای ویرانگر و خطرات بنیان برانداز قرار داده است.
پس اکنون زمان تعامل و مشارکت و همکاری عادلانه و مبتنی بر قانون و شریعت است. همه مردم افغانستان به ویژه شیعیان که همواره تحت ظلم و ستم و سرکوب و محرومیت و تبعیض سیستماتیک قرار داشته اند انتظار دارند که در دولت جدید که بر بنیاد شعارهای اسلامی و از جانب روحانیون مسلمان تشکیل شده به حقوق انسانی و اساسی خویش دست یابند که این یکی از نمادها و نمودهای واقعی مشارکت همگانی در ساختار قدرت و تشکیل دولتی مشروع و فراگیر و همه شمول خواهد بود.
نکته مهم دیگر اینکه ایجاد آدرسهای گوناگون برای اهل تشیع نه به نفع طالبان است و نه به نفع جامعه بزرگ شیعیان افغانستان. لازمه اولیه ایجاد وحدت و وفاق ملی و اجتماعی میان اقوام و مذاهب افغانستان، تقویت بنیان های وحدت و ایجاد بسترها و زمینه های لازم برای همبستگی و همدلی است.
شیعیان کشور یک جامعه همبسته، متحد، همسرگذشت و همسرنوشت است. آنها خواسته های مشترکی دارند، دغدغههای واحد، دردهای یگانه و نگرانیهای همسان. آنها به عدالت نیاز دارند، به نظامی که بتواند در شعاع شریعت اسلامی به آنها حقوق انسانی و اسلامی شان را اعطا کند، به تبعیض و سرکوب و ارعاب و ظلم و ستم خودسرانه عوامل سرکش و قانون گریز پایان دهد، به محرومیت تاریخی شان دامن نزند، تبعیض سیستماتیک را از بنیان براندازد و زمینه های زندگی امن و آرام را در افغانستان به مثابه خانه مشترک همه اقوام و مذاهب کشور فراهم سازد.
این دردها، خواسته ها، نیازها و نگرانیها هرگز شخصی نیست و هیچکس نمیتواند با استفاده از آن به منافع شخصی، گروهی، جناحی و خانوادگی خود بپردازد.
مساله مهم دیگر این است که هم طالبان و هم جامعه بزرگ شیعیان کشور به همدیگر نیاز داشته و خواسته های مشترک و مشابهی از یکدیگر دارند.
طالبان برای ثبات و استقرار حکومت خود نیاز به مشروعیت ملی دارند. چیزی که بدون مشارکت و حضور معنیدار شیعیان در ساختار قدرت و دستیابی آنان به مطالبات مشروع و تاریخی خویش هرگز محقق نخواهد شد.
با این حال ذکر این نکته نیز لازم است استیفای حقوق و تحقق مطالبات جامعه شیعیان کشور صرفاً از رهگذر رایزنی و برگزاری همایشهای مختلف با چهره های گوناگون به دست نمی آید. همانگونه که در بالا نیز اشاره شد نیازها و خواسته های جامعه تشیع، همسان است و تنها در صورت در نظر گرفتن و تحقق آن است که می توان سخن از حمایت حداکثری شیعیان از دولت اسلامی طالبان به میان آورد و مشروعیت ملی آن را دست کم از جانب این اقلیت بزرگ قومی و مذهبی تامین شده دانست.