- 0 نظر
- چاپ

حجت الاسلام امینی، عقیده دارد که طبق آیات قرآن، ما معتقد هستیم که خداوند به پیامبر خود حق تصرف داده است و نبی را بر مومنین برتری داده است و از دیدگاه ما، خداوند بعد از پیامبر این ولایت را به 12 امام داده است. در رابطه با غیبت امام زمان (ع) و هدایت جامعه در این موقعیت زمانی نیز برای جلوگیری از هرج و مرج و اخلال در نظام، وجود حاکم ضروری است و عالیترین مرتبهی حاکم معصوم بودن وی است. اما حالا که معصوم در دسترس نیست و مطلوب عالی را در دست نداریم، باید مصلحتی که نزدیکتر به مصلحت اعلای ما است را بر گزینیم که در مرتبهی بعد از معصوم برای ما قرار دارند و آنها فقهای پارسا و متقی هستند.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) ـ قم: طی نشست علمی پژوهشی که روز پنجشنبه(13 قوس) از طرف مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی #تبیان_در_قم با همکاری انجمن علمی پژوهشی فقه و اصول مجتمع آموزش عالی فقه برگزار شد،حجت الاسلام میر عزیز امینی کارشناس این نشست به موضوع "نقش ولایت فقیه در سازماندهی جامعه اسلامی" پرداخت.
حجت الاسلام امینی در ابتدای سخان خود به تشریح "ولایت فقیه" پرداخت و عنوان کرد که عبارت ولایت فقیه از دو واژهی ولایت و فقیه تشکیل شده است و منظور از معنای واقعی ولایت در این عبارت، قرب و نزدیک بودن است وفقیه را نیز میتوان کسی عنوان کرد که توانایی و قدرت استباط احکام خود را از منابع اربعه که شیعه به آنها رجوع میکند و شامل( عقل و کتاب و سنت و اجماع) میباشد را داشته باشد.
امینی، تصریح کرد: نظریهی #ولایت_فقیه، نظریه شیعه میباشد و در این مورد تنها شیعه هست که این نظریه را پذیرفته است و قائل به این امر است که حاکم شرع باید منصوب از جانب خدا باشد و این مهم گاهی بوسیله پیامبران انجام میشود و گاهی توسط خود آنها؛ یعنی فقها برای اجرای قوانین و حدود شرعی در جامعه منصوب میشوند.
وی، در رابطه با لزوم وجود حاکم در جامعه خاطرنشان کرد که در این مساله جز عدهی اندکی از مردم، بقیه بر ضرورت وجود یک حاکم در جامعه یقین دارند که امام علی (ع) نیز در این رابطه معتقد است که وجود حاکم در جامعه الزامی است و با حاکم فاجر میتوان کنار آمد ولی با حاکم ظالم خیر.
او، ادامه داد که از نظر قرآن و اسلام هیچ کس حق ولایت بر دیگری ندارد و تنها ولی و حاکم حقیقی که میتواند در اموال و انفاس انسانها تصرف کند، خداوند است؛ چون خداوند مالک حقیقی است و اکنون اگر کسی بخواد در آنها تصرف کند باید اذن از جانب خداوند داشته باشد، در غیر این صورت این تصرف حرام و نابجا خواهد بود.
امینی، ادامه داد: در بحث جدایی دین از سیاست نیز دو نوع دیدگاه وجود دارد و در میان اکثر مکاتب در مورد آن بحث شده است و حتی در میان شیعیان نیز عدهای عقیده دارند که باید مقولهی دین از سیاست جدا شود و دلیل این امر نیز آن است که آنها تعبیر اشتباهی از سیاست دارند و آن را معادل با نیرنگ و فریب میدانند که این دو مورد در دین جایی ندارد؛ در حالی که بر دوش حاکم و فقیه است که باید اجرای احکام اسلامی در جامعه را رقم بزند و به تعبیر امام قابل تصور نیست که کسی احکام و عقاید اسلامی را تصور کند و بعد بگوید دین از سیاست جدا است، چون احکام وقواعدی وجود دارد که برای اجرای آن در جامعه باید کسی باشد که آنها را به اجرا در بیاورد.
حجت الاسلام امینی، تصریح نمود که طبق آیات قرآن ما معتقد هستیم که خداوند به پیامبر خود حق تصرف داده است و نبی را بر مومنین برتری داده است و از دیدگاه ما خداوند بعد از پیامبر این ولایت را به 12 امام داده است.
وی، در رابطه با غیبت امام زمان(ع) و هدایت جامعه در این موقعیت زمانی ابراز داشت که برای جلوگیری از هرج و مرج و اخلال در نظام، وجود حاکم ضروری است و عالیترین مرتبهی حاکم معصوم بودن وی است. اما حالا که معصوم در دسترس نیست و مطلوب عالی را در دست نداریم، باید مصلحتی که نزدیکتر به مصلحت اعلای ما است را بر گزینیم که در مرتبهی بعد از معصوم برای ما قرار دارند و آنها فقهای شیعه هستند.
فقهای شیعه به دلیل علم و تقوی و درایت خود بعد از معصومین برای ما ارجحتر هستند.
امینی، در ادامهی صحبتهای خود اظهار داشت: در زمان غیبت بین علما اختلافی در رابطه با لزوم وجود ولی فقیه نیست و فقط در بحث اختیارات ولی فقیه با هم اختلاف دارند.
#فقهای_شیعه در زمان غیبت، چه در زمان حکام طاغوتی و چه تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اگر در نجف و دیگر جاها بودند، بشدت تحت نظارت بودند وی با وجود آن در مواردی که نیاز بود مردم را هدایت میکردند، بطور مثال میرزای شیرازی که چنان نفوذی در بین شیعیان یافت که حتی در خانهی شاه و حاکم و کسانی که تدینی نداشتند، باعث شد تا به فتوای عدم استعمال دخانیات و تنباکو احترام بگذارند.
در رأس اینها حضرت امام خمینی (ره) بود که با دست خالی توانست جامعه را سازمان و سامان بدهد، بنحوی که تا زمان حال حاضر نیز جهانیان مبهوت این کار شدهاند و اکنون نیز که انواع فشارها وجود دارد، ولی فقیه و رهبر انقلاب توانسته است تا جامعه را اداره کند و توانسته است از عهدهی آن بر بیاید.
وی، افزود در کشور ما بعد از 40 سال جنگ هر روز وضع خرابتر میشود و امنیت ما نیز بدتر میشود و دلیل این امر هم این است که ولی فقیه در رأس هدایت ما نبود تا ما را راهنمایی بکند و ما اثر آن را امروز میبینیم. پس نقش ولایت فقیه در ساماندهی نظام بیبدیل است و حتی آنهایی که مخالف ولایت فقیه هستند نیز اعتراف میکنند که فقها توانستهاند که در زمان غیبت جامعه را درست هدایت بکنند.