کد خبر 132740
تاریخ انتشار: پنج شنبه 29 قَوس 139708:00
- 0 نظر
- چاپ
، کمک امريکا به مجاهدين، انتقام از روسها نبود، بلکه انتقام از مجاهدان بود و پيامد بدي که چنين برداشتي دارد، اين است که پيروزي مجاهدان در چنين تحليلي بايد به نام امريکا در تاريخ نوشته شود؛ يعني امريکا بايد پيروز جنگ افغانستان تلقي شود و نه مجاهدان؛ دقيقا چيزي که اگر ما برنامههاي رسانههاي غربي را در سالگرد پيروزي مجاهدان افغانستان در ? ثور بنگريم، دقيقا در راستاي همين تحليل حرکت ميکنند؛ پس مصادره انقلاب اسلامي افغانستان است و من تقاضا ميکنم از اين تحليل دفاع نکنيم و پس از اين، افتخارات را به مجاهدان افعانستاني بدهيم.
سرانجام صلح با طالبان و تغییر چهره جنگ افغانستان توسط امریکا/ حضور رهبران جهادی در بورد مشورتی صلح یک نیرنگ است

آيتالله سيد محمود هاشمي ارزگاني، از چهرههاي جهادي و فعال سياسي در کشور با اشاره به سخنان مقامهاي امريکايي در مورد ماهيت حضور داعش در افغانستان و تلاشهاي اين کشور براي به سرانجام رساندن گفتوگوهاي صلح با گروه طالبان، از عوض شدن چهره جنگ در کشور خبر ميدهد. وي در عين حال با اشاره به حضور رهبران جهادي در بورد مشورتي صلح، آنرا يک نيرنگ خواند و تأکيد کرد که ميخواهند با اين اقدام، انگيزه مقابله با طالبان را از مجاهدين بگيرند.
آیتالله سید محمود هاشمی ارزگانی، از چهرههای جهادی و فعال سیاسی در کشور با اشاره به سخنان مقامهای امریکایی در مورد ماهیت حضور داعش در افغانستان و تلاشهای این کشور برای به سرانجام رساندن گفتوگوهای صلح با گروه طالبان، از عوض شدن چهره جنگ در کشور خبر میدهد.
وی در عین حال با اشاره به حضور رهبران جهادی در بورد مشورتی صلح، آنرا یک نیرنگ خواند و تأکید کرد که میخواهند با این اقدام، انگیزه مقابله با طالبان را از مجاهدین بگیرند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، آیتالله سید محمود هاشمی ارزگانی در نشست گفتمان "افغانستان و آرامش عمومی؛ نقش مجاهدان و سهم منتفذان اجتماعی"، به مناسبت تجلیل و یادبود از مقام والای مرحوم سید خانآقا حسینی چمتالی، که با حضور علما، نخبگان، فرهیختگان و اندیشمندان مهاجر افغانستانی از سوی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد، با اشاره به برخی از دیدگاه ها پیرامون دلایل حضور امریکا در افغانستان، دو نقد را مطرح کرد.
وی در نقد این سخن که امریکاییها پس از جنگ ویتنام، برای انتقام گرفتن از روسها از مجاهدین در افغانستان حمایت کردند، گفت: در حملهای که امریکا به افغانستان کرد، انتقامگیری از روسها مسأله اساسی نبود، بلکه عامل اساسی انتقام گرفتن از مجاهدان افغانستان بود؛ دقیقا به همان دلیلی که خودشان گفتند برای جلوگیری از صدور یک الگو در دنیا؛ مجاهدان توانایی تشکیل حکومت اسلامی را نداشته باشند و با بزرگتر از خود بیادبانه و جسورانه برخورد نکنند، بلکه باید مطیع باشند".
به گفته این فعال دینی و سیاسی، گویا این پند را ما هم کم و بیش شنیده و آویزه گوش قرار دادهایم، زیرا امروز کاملا در برابر امریکاییان رام هستیم.
به باور ایشان، کمک امریکا به مجاهدین، انتقام از روسها نبود، بلکه انتقام از مجاهدان بود و پیامد بدی که چنین برداشتی دارد، این است که پیروزی مجاهدان در چنین تحلیلی باید به نام امریکا در تاریخ نوشته شود؛ یعنی امریکا باید پیروز جنگ افغانستان تلقی شود و نه مجاهدان؛ دقیقا چیزی که اگر ما برنامههای رسانههای غربی را در سالگرد پیروزی مجاهدان افغانستان در ۸ ثور بنگریم، دقیقا در راستای همین تحلیل حرکت میکنند؛ یعنی جهاد و ارزشها و فداکاریها و یک میلیون شهید و 5 میلیون آواره و صدها هزار معلول را همه ناشی از حرکت و اراده امریکا میدانند؛ پس مصادره انقلاب اسلامی افغانستان است و من تقاضا میکنم از این تحلیل دفاع نکنیم و پس از این، افتخارات را به مجاهدان افعانستانی بدهیم.
.jpg)
سود مواد مخدر و ایجاد دژ برای کنترول منطقه؛ دو هدف امریکا برای حضور در افغانستان
آیتالله هاشمی ارزگانی در نقد دوم خود به بررسی عوامل بسیار مهم در جهت منافع امریکا برای حضور در افغانستان پرداخت و در ادامه گفتههای سخنران قبلی این نشست، دو هدف دیگر را نیز در محور منافع امریکا برای حضور در افغانستان مطرح کرد.
به گفته وی، در یک هدف، امریکا و انگلیس، دو کشوری اند که از صدور مواد مخدر در دنیا بیشترین سود را میبرند و با تأسیساتی که در هلمند و جاهای دیگر در افغانستان دارند، از کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در کشور نیز نفع میبرند؛ مخصوصا اینکه هیچ شخصیت بلدپایهتری در کشور ما نسبت به مقامات امریکایی وجود ندارد که بگوید چه به افغانستان میآوری و چه میبری؟! داعش میآوری و مواد مخدر میبری!
به گفته این چهره شناختهشده جهادی افغانستان، هدف دوم حضور امریکاییان درافغانستان، ایجاد یک دژ نگهبانی در کشور برای کنترول بر تمام منطقه است؛ کنترول روسها که به تعبیری امروز بیدار شدهاند، قدرت اقتصادی چین و همچنین حضور پر رنگ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و دنیا.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان یک تفکر جدید، میطلبد که امریکا در افغانستان حضور داشته باشد و این حضور، گاه در چهره جنگ و حمله به طالبان است و گاهی در چهره صلح. گمان میرود صلح امروز مقدمهای برای نوع و توجیه دیگری از حضور در افغانستان باشد.
بورد مشورتی صلح؛ مجاهد به استقبال طالب برود!
آیتالله هاشمی ارزگانی با اشاره به ایجاد بورد مشورتی صلح با حضور چهرههای جهادی کشور میگوید: "چرا بعد از شورای عالی صلح، بورد مشورتی صلح با ترکیب اکثرا جهادی تشکیل میشود؛ این دو معنای نه چندان خوشآیندی میتواند داشته باشد. این اقدام ممکن این این معنا را داشته باشد که بدون مجاهدان نمیشود به سر کرد، اما یک معنای تلختر این است که بگویند ای مجاهدانی که دیروز با طالب میجنگیدی، امروز باید به استقبال طالب بروی و از طالب التماس کنی".
وی ادامه داد: "زمانی که مجاهدی به استقبال طالب میرود، سهمی را که طالب در گفتگو خواستار است، باید به نام مجاهد تقدیم شود، نه امریکا. از طرف دیگر، مجاهدین خود این هزینه را به دوش بگیرند و بعد از این نه انگیزه و نه بهانهای برای مقابله با طالبان داشته باشند. به این دلایل ما بایستی حضور اکثریت مجاهدین را در بورد مشورتی صلح، یک نیرنگ و پردهپوشی نسبت به هویت مجاهدین بدانیم، نه یک عمل نیکاندیشانه و خیر برای ملت افغانستان".
تفاوت دشمن و سنگر از دوران جهاد تا 19 سال اخیر؛ امروز برای چه فعالیت میکنیم؟
وی در ادامه با بیان اینکه از سال 1357 و ابتدای جهاد در افغانستان به اینسو 40 سال را گذراندهایم؛ ۲۰ سال را در دوره جهاد و 19 سال دیگر در حضور امریکاییان، گفت: در دوره ۲۰ سال گذشته مخصوصا در ۱۴ سال مجاهدت با روسها، جهاد آسان و راحت بود، چون چهره دشمن روشن بود همه او میشناختند که به غرض تجاوز و اشغال آمده، در نتیجه مبارزه در برابر اشغالگران یکدست بود و بحث قومیت، زبان و مذهب مثل امروز مطرح نبود.
این فعال دینی سیاسی، ویژگی سوم جهاد علیه روسها را باور به تقدس مبارزه یا ایمان راسخ به اهداالحسنیین خواند؛ بر همین اساس بود ک
وی در عین حال با اشاره به حضور رهبران جهادی در بورد مشورتی صلح، آنرا یک نیرنگ خواند و تأکید کرد که میخواهند با این اقدام، انگیزه مقابله با طالبان را از مجاهدین بگیرند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، آیتالله سید محمود هاشمی ارزگانی در نشست گفتمان "افغانستان و آرامش عمومی؛ نقش مجاهدان و سهم منتفذان اجتماعی"، به مناسبت تجلیل و یادبود از مقام والای مرحوم سید خانآقا حسینی چمتالی، که با حضور علما، نخبگان، فرهیختگان و اندیشمندان مهاجر افغانستانی از سوی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد، با اشاره به برخی از دیدگاه ها پیرامون دلایل حضور امریکا در افغانستان، دو نقد را مطرح کرد.
وی در نقد این سخن که امریکاییها پس از جنگ ویتنام، برای انتقام گرفتن از روسها از مجاهدین در افغانستان حمایت کردند، گفت: در حملهای که امریکا به افغانستان کرد، انتقامگیری از روسها مسأله اساسی نبود، بلکه عامل اساسی انتقام گرفتن از مجاهدان افغانستان بود؛ دقیقا به همان دلیلی که خودشان گفتند برای جلوگیری از صدور یک الگو در دنیا؛ مجاهدان توانایی تشکیل حکومت اسلامی را نداشته باشند و با بزرگتر از خود بیادبانه و جسورانه برخورد نکنند، بلکه باید مطیع باشند".
به گفته این فعال دینی و سیاسی، گویا این پند را ما هم کم و بیش شنیده و آویزه گوش قرار دادهایم، زیرا امروز کاملا در برابر امریکاییان رام هستیم.
به باور ایشان، کمک امریکا به مجاهدین، انتقام از روسها نبود، بلکه انتقام از مجاهدان بود و پیامد بدی که چنین برداشتی دارد، این است که پیروزی مجاهدان در چنین تحلیلی باید به نام امریکا در تاریخ نوشته شود؛ یعنی امریکا باید پیروز جنگ افغانستان تلقی شود و نه مجاهدان؛ دقیقا چیزی که اگر ما برنامههای رسانههای غربی را در سالگرد پیروزی مجاهدان افغانستان در ۸ ثور بنگریم، دقیقا در راستای همین تحلیل حرکت میکنند؛ یعنی جهاد و ارزشها و فداکاریها و یک میلیون شهید و 5 میلیون آواره و صدها هزار معلول را همه ناشی از حرکت و اراده امریکا میدانند؛ پس مصادره انقلاب اسلامی افغانستان است و من تقاضا میکنم از این تحلیل دفاع نکنیم و پس از این، افتخارات را به مجاهدان افعانستانی بدهیم.
.jpg)
سود مواد مخدر و ایجاد دژ برای کنترول منطقه؛ دو هدف امریکا برای حضور در افغانستان
آیتالله هاشمی ارزگانی در نقد دوم خود به بررسی عوامل بسیار مهم در جهت منافع امریکا برای حضور در افغانستان پرداخت و در ادامه گفتههای سخنران قبلی این نشست، دو هدف دیگر را نیز در محور منافع امریکا برای حضور در افغانستان مطرح کرد.
به گفته وی، در یک هدف، امریکا و انگلیس، دو کشوری اند که از صدور مواد مخدر در دنیا بیشترین سود را میبرند و با تأسیساتی که در هلمند و جاهای دیگر در افغانستان دارند، از کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در کشور نیز نفع میبرند؛ مخصوصا اینکه هیچ شخصیت بلدپایهتری در کشور ما نسبت به مقامات امریکایی وجود ندارد که بگوید چه به افغانستان میآوری و چه میبری؟! داعش میآوری و مواد مخدر میبری!
به گفته این چهره شناختهشده جهادی افغانستان، هدف دوم حضور امریکاییان درافغانستان، ایجاد یک دژ نگهبانی در کشور برای کنترول بر تمام منطقه است؛ کنترول روسها که به تعبیری امروز بیدار شدهاند، قدرت اقتصادی چین و همچنین حضور پر رنگ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و دنیا.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان یک تفکر جدید، میطلبد که امریکا در افغانستان حضور داشته باشد و این حضور، گاه در چهره جنگ و حمله به طالبان است و گاهی در چهره صلح. گمان میرود صلح امروز مقدمهای برای نوع و توجیه دیگری از حضور در افغانستان باشد.
بورد مشورتی صلح؛ مجاهد به استقبال طالب برود!
آیتالله هاشمی ارزگانی با اشاره به ایجاد بورد مشورتی صلح با حضور چهرههای جهادی کشور میگوید: "چرا بعد از شورای عالی صلح، بورد مشورتی صلح با ترکیب اکثرا جهادی تشکیل میشود؛ این دو معنای نه چندان خوشآیندی میتواند داشته باشد. این اقدام ممکن این این معنا را داشته باشد که بدون مجاهدان نمیشود به سر کرد، اما یک معنای تلختر این است که بگویند ای مجاهدانی که دیروز با طالب میجنگیدی، امروز باید به استقبال طالب بروی و از طالب التماس کنی".
وی ادامه داد: "زمانی که مجاهدی به استقبال طالب میرود، سهمی را که طالب در گفتگو خواستار است، باید به نام مجاهد تقدیم شود، نه امریکا. از طرف دیگر، مجاهدین خود این هزینه را به دوش بگیرند و بعد از این نه انگیزه و نه بهانهای برای مقابله با طالبان داشته باشند. به این دلایل ما بایستی حضور اکثریت مجاهدین را در بورد مشورتی صلح، یک نیرنگ و پردهپوشی نسبت به هویت مجاهدین بدانیم، نه یک عمل نیکاندیشانه و خیر برای ملت افغانستان".
تفاوت دشمن و سنگر از دوران جهاد تا 19 سال اخیر؛ امروز برای چه فعالیت میکنیم؟
وی در ادامه با بیان اینکه از سال 1357 و ابتدای جهاد در افغانستان به اینسو 40 سال را گذراندهایم؛ ۲۰ سال را در دوره جهاد و 19 سال دیگر در حضور امریکاییان، گفت: در دوره ۲۰ سال گذشته مخصوصا در ۱۴ سال مجاهدت با روسها، جهاد آسان و راحت بود، چون چهره دشمن روشن بود همه او میشناختند که به غرض تجاوز و اشغال آمده، در نتیجه مبارزه در برابر اشغالگران یکدست بود و بحث قومیت، زبان و مذهب مثل امروز مطرح نبود.
این فعال دینی سیاسی، ویژگی سوم جهاد علیه روسها را باور به تقدس مبارزه یا ایمان راسخ به اهداالحسنیین خواند؛ بر همین اساس بود ک