تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۷ حمل ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۱۲
کد مطلب : 109949
حکومت وحدت ملی ازتئوری تا عمل!

بزرگی می گفت دریک کنفرانس جهانی شرکت جسته بودم که در آن سخن از تلفیق دموکراسی و سوسیالیزم گفته می شد. از یکی از مهمانان آن نشست،پرسیدم که میان این هر دو نظام فکری و سیاسی، چگونه می توان پیوند برقرار کرد ؛کمی درنگ کرد و گفت: واقعیت آنست که میان این دو سیستم حکومتی که یکی بر آزادی های فردی تکیه دارد و دیگر در صدد سلب آنست،یکی مالکیت فردی را به رسمیت می شناسد و دیگر می ستاند .یکی باورمند به قدرت متمرکز است دیگری انتخابات آزاد را برای گزینش حاکمان بهترین راه می داند، در ذهن شاید بتوان میان هر دو پیوندی یافت. اما درعمل چنین امری نا ممکن است. اگر این پیوند ایجاد گردد و توازنی میان این دو سیستم فکری به وجود آید کاری نهایت زیبا و دل پسند خواهد بود.
ازدموکراسی و سوسیالیسم که بگذریم به همین حکومت وحدت ملی نیمه مستقر در افغانستان نگاه ژرفتر بیاندازیم. درتئوری همانند پیوند دموکراسی و سوسیالیسم بسیار دل فریب و زیبا است که دو تیم در کنار هم قرار گیرند و حکومتی را به وجود آورند که هر دو سهم مساوی در قدرت داشته باشند،هردو از امتیازهای، مساوی برخوردار باشند، هر دو مسئولیت مشترک داشته باشند، هردو بدون مشورت هم کاری انجام ندهند، هر دو با هم راه بروند وهر دو باهم سفر کن، هر دو از گارد تشریفات سان ببینند و  هردو بر سر یک سفره بنشینند.هردو هم زمان از در وارد شوند هر دو هم زمان از  دروازه بیرون روند!! وقس علیهذا... می شود یک حکومت مطلوب ویک تیپ ایده ال به قول امروزی ها!
اما در عمل دیده شد که این دو تیم حکومت به جای آن که حکومت وحدت ملی شود، وحدت ملی را تجسم بخشد و چنگی به دلها بزنذ و دلی را برباید،گرهی از مشکلات کشور بگشاید،به تدریج خود به یک معضل تبدیل شده است. حکومت وحدت ملی یعنی یک معضل ملی.
اولین تجربه عملی حکومت وحدت ملی، تقدیم مدال به سفیر ایالات متحده امریکا درکابل بود.بسیاری از شهروندان این صحنه را در رسانه های تصویری و یا درصفحات اجتماعی مشاهده کرده اند که سران هر دو تیم حکومتی برای نصب مدال حکومتی به یقه(یخن یا گریبان) سفیر چسپیده بودند تاهر دو سهم مساوی در نصب مدال داشته باشند. ازاین نمایش مضحک، خنده برلبان هر دو نشست هر دو احساس لذت وشادی کردند که چنین افتخاری را کمایی کرده اند!. اما دیدن این صحنه برای مردم افغانستان سخت درد ناک وهم خنده آور بود. این نمایش یک نمونه بسیار کوچک این وحدت ملی بود.

صحنه دیگر از نمایش خنده آور،در روز های گذشته اتفاق افتاد. اعلام شد که سفر سران حکومت وحدت ملی به کانادا لغو شده است. علت لغو سفر،کمیت زیاد اعضای هیئات عنوان شده است .اعضای هیئات چنان زیاد بوده که سفارت کانادا ویزای آن کشور را نداده است .یعنی هر دو تیم خود را دارای سهم مساوی برای رفتن به سفر های خارجی می دانند. در سفر به ایالات متحده امریکا نیز گفته شده بود که تمام هیئات با هواپیمای اختصاصی امریکا منتقل نشدند زیرا تعداد هیئات تعیین شده بیش ازآن بوده که ازسوی امریکا در خواست شده بود.
تنش هایی که در هفته های اخیر میان هردو تیم به وجود آمده است عرصه دیگری از ناکارآمدی تئوری حکومت وحدت ملی درعرصه عمل است. تنش هایی بر سر تعیین ریاست اصلاح کمیسون انتخاباتی و یا اختلافی که برسر نامزد وزارت دفاع به وجود آمده است، اختلاف برسرتعیین مشاوران ، همه بیانگر بن بستی است که حکومت وحدت ملی با آن مواجه است. بی هیچ گمانی اگر در سایر نقاط جهان،حکومت ها با این گونه بن بست ها مواجه شوند حتما استعفا خواهند کرد و عطای حکومت رابه لقای آن خواهد بخشید. اما در افغانستان پوست حاکمان به اندازه ضخیم است که هیچ یک از نا کامی ها و نا کارآ مدی را به حساب خود نمی گذارند تا استعفا دهند. درهفته ها ی اخیر اتفاق های ناگواری در گوشه و کنار کشور افتاد که سخت دردناک بود،مجلس نمایندگان مسئولان امنیتی کشور را به مجلس فرا خواندند تا علت تشدید حملات انتحاری را توضیح دهند. این که چرا حملات انتحاری افزایش یافته و چرا فرزندان این کشور قربانی می شوند؟
برخی از نمایندگان مردم با صراحت و قاطعیت اعلام کردند که اگر حکومت نمی تواند امنیت مردم را تامین کند باید از سمت خود استعفا دهند .البته این لحن و گفته متوجه یکی ازهر دو تیم حکومت نبود بلکه خطاب نمایندگان عنوان هر دو تیم بود هر دو را در رخداد های اخیر مقصر یافته اند. وقتی هر دو تیم حکومت در کوچکترین تا بزرگترین کار سهم مساوی داشته باشند، درهر رخدادی، هردو نیز مقصر هستند. زیرا تقسیم وظایف میان هردو تیم صورت نگرفته است، سهم هر کدام در بدنه قدرت مشخص نشده است. میزان قدرت هر دو تیم حکومت تعیین نگردیده است. اگر از رئیس جمهور دعوت می شود که در فلان نشست شرکت کند، سران هر دو تیم خود را مستحق شرکت می دانند.
داکتر عبدالله در هفته های اخیر گفته بود که کسی ریاست اجرائی را به او تحفه نداده بلکه هر دو تیم توافق کرده اند که قدرت را میان خود تقسیم کنند در نتیجه ریاست اجرائی  سهم و قسمت او از قدرت است.
اظهار این سخنان عمق اختلاف میان هر دو تیم را به نمایش می گذارد و پرده از این راز بر می دارد که بسیاری از تئوری ها وقتی به منصه عمل می رسند کار آیی خود را از دست می دهند و به تئوری های بی پشتوانه و فاقد سویه عملی تبدیل می شوند که باید به عنوان فرضیه های متروکه از حیز انتفاع خارج گردد.
حکومت وحدت ملی نیز از همان فرضیه هایی بود که توسط سیاست مداران امریکایی و شخص جان کری وزیر خارجه امریکا پیشنهاد شد و هر دو تیم یا آزروی نا گزیری یا نداشتن بدیلی برای برون رفت از بن بست های انتخاباتی،آن طرح را پذیرفتند و حکومت وحدت ملی را ایجاد کردند. هیچ نیاندیشیدند که تئوری مطرح شده می تواند کار آیی عملی داشته باشد یا خیر؟
حال که بیش از شش ماه از تشکیل حکومت می گذرد، اما کوچک ترین گام عملی در راه گره گشایی مشکلات مردم برداشته نشده است، تجربه تلخی برای هر دو تیم حکومت است که بن بست ها را پیش بینی نکرده بودند یا بهتر است گفته شود که توان پیش بینی برای هر دو تیم وجود نداشته یا آن که باده رسیدن به قدرت چنان هر دو را مست کرده بود که تصوری از بن بست نداشتند.
البته این بدین معنا نیست که بن بست در کار حکومت وحدت ملی در کار سایر نهادها تاثیر نخواهد گذاشت یا راندمان عمل آنان را دچار اختلال نخواهد کرد.
با تصور ساده اگر یک حکومت بر سه پایه(سه قوه) استوار باشد اما یک پایه آن از کار افتاده باشد و یا چنان ناتوان باشد که نتواند کار کرد مطلوب خود را داشته باشد دو دیگر نیز نخواهد توانست به کار خود تداوم بخشد در نتیجه یا ازکار می افتد یا میزان کار آن به شدت کاهش می یابد.
داکتر عبدالله قبل از انتخابات بیشترین انتقاد را بر حکومت کرزی صورت داده بود و بارها از فساد حکومت کرزی سخن گفت؛ اما حال که خود بر سریر قدرت تکیه زده است، کدام اقدام عملی در راه محو و یا کاهش فسا دانجام داده است .
هر فردی وقتی از یک کاستی سخن می گوید به معنای آنست که حداقل راه حلی برای از میان بردن آن کاستی در ذهن خود دارد. اما متاسفانه آن گونه که دیده شده است هر دو تیم حکومت نه توان حل معضلات کشور را دارند و  نه هم توانسته اند مشکلات میان هر دو تیم را حل کنند. تناقض هایی که درسیاست خارجی حکومت دیده می شود و موضع گیری های غیر عقلانی ای که اتخاذ می گردد بیانگر ناکارآ مدی و خامی هر دو بازوی حکومت است.
https://avapress.com/vdcjxhevhuqeyhz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط