تاریخ انتشار :جمعه ۱۶ میزان ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۱۱
کد مطلب : 131709
کمک های بروکسل یا تیغ های دو دم؟

    نشست دو روزه  در بروکسل پایتخت بلژیک(بلجیم) به پایان رسید. گفته می شود که در این نشست بیش از هفتاد کشور و بیست سازمان غیر دولتی حضور یافته بودند. این نشست با سخنرانی رئیس جمهور غنی آغاز یافت و وی نیز به برخی گام هایی که برای بهبودی وضعیت کشورانجام داده است، شروع به سخنرانی کرد. خارجی ها نیز پرداخت کمک هایی را برای دولت افغانستان وعده سپردند.

موعد این کمک ها تاسال ۲۰۲۰ عنوان گردید وهم چنان از دولت افغانستان خواسته شد که به خواسته های جامعه جهانی که  برقراری عدالت، مبارزه با فساد و دولت سازی درافغانستان است، ادامه دهد.

     آنچه از سیمای حکومت گران افغانستان آشکارا دیده می شود آنست که حکومت افغانستان در این نشست دست آورد هایی خوبی حاصل کرده است، هم پشتیبانی سیاسی خارجی ها را با خود همراه کرده و هم از کمک های مالی این  کشورها بهرمند شده است. اما این خوش بینی در میان سایر اقشار جامعه افغانستان کمرنگ و گاهی با بدبینی نگریسته می شود.

   نخست، از این جهت که این اولین کمک ازاین نوع نیست که به حکومت افغانستان سرازیر شده است. مردم افغانستان تا هنوز شاهد بوده اند که بعد از هر نشست بین المللی که تاکنون برگزار شده، سیلی ازکمک های خارجی به افغانستان گسیل داشته شده است.

دوم، آنکه این کمک ها نه در بخش امنیت افغانستان تاثیری بر جای نهاده و نه هم وضعیت زندگی روزمره مردم را بهبود بخشیده و نه هم چشم اندازی روشنی را بعد از هر کمک توانسته اند مشاهده کنند.     

     آنچه مردم مشاهده کرده اند، تغیر زندگی حکومت گران افغانستان بوده که با موترهای با مدل های جدید در گشت و گذار پرداخته اند، یا مهمانی های مفصلی از سوی حکومت گران برگزارشده، یا هم سرمایه گزاری هایی که در خارج از کشور توسط اراکین حکومتی صورت گرفته است.

  آنچه مردم افغانستان به چشم دیده اند و بر زندگی مردم تاثیر منفی برجای نهاده است، اختلافاتی است که میان سران حکومت وجود دارد و گاه چنان تشدید می شود که زندگی مردم عادی را زیر تاثیر شدید قرار می دهد.

   حال  که کمک های بیش از پانزده میلیارد دالری به حکومت افغانستان وعده سپرده شده است. هیچ معلوم نیست که این کمک ها در کجا به مصرف خواهد رسید و تاثیرات کوتاه مدت یا بلند مدت آن بر افغانستان چه خواهد بود؟

    گرچه  مردم ما مدرک تخصصی نه گرفته اند و نمی دانند، ولی به تجربه دریافته اند که دل خوش داشتن به کمک های خارجی در نهایت جز به وابستگی بیشتر کشور نمی انجامد.

    آنچه کمک های خارجی را می تواند در جهت مثبت به کار اندازد، یکی  وجود مدیریت قوی و توانمند در کادرهای بلند حکومتی است، دوم این که این مدیریت توانسته باشند طرح و برنامه هایی زیر بنایی برای کشور تهیه و تدارک دیده باشند.

   مردم افغانستان از دولت انتظار دارند که نیکو عمل کنند که ثمره های آن به حال مردم تاثیر گزارباشد. اما این عمل هرگاه با دانش، تخصص و بینش درست وانسانی توام نه باشد، دور نمایی نیکویی به همراه نه خواهد داشت.

آنچه که وزارت خانه های کشور فاقد آنست، تعهد انسانی و تخصص کاری است. اگر کابینه حکومت کرزی نمی توانست بودجه های انکشافی خود را به مصرف برساند، بیشترین توجیهی که صورت می گرفت این بود که این وزارت خانه ها فاقد نیرو های متخصص و کارآزموده هستند، از این جهت در مصرف بودجه های انکشافی با عدم توفیق مواجه می شوند، ولیکن حال این بهانه ها به هیچ وجه پذیرفته نیست. اگر وزارت خانه ها فاقد نیروهای متخصص است باید علت را در جای دیگر جست و جو کرد. یکی از عمده علت ها نبود قانون مدون برای استخدام متخصصان از یک طرف، فساد و خویشاوند سالاری  در اداره های حکومتی ازسوی دیگر است.

     امروز نه تنها نیروی متخصص کافی در سطح کشور وجود دارد که ما شاهد جوانان بیکاری هستیم که وجود فساد در دستگاه های حکومت مانع جذب آنها می شود.

     در هفته های گذشته از سوی وزارت کار و امور اجتماعی اعلام شد که بیش از پانزده هزار پست خالی دولتی وجود دارد در حالی که هزاران جوان  جویای کار از سوی اداره های حکومتی پاسخ مثبت دریافت نمی دارند.

به هرحال، در میان خوش بینی ها و بدبینی های مطلق انگارانه ای که وجود دارد  به نظرمی رسد که نباید از مطلق ها سخن گفت؛ کمک های خارجی  به ذات خود نه خوب اند و نه  بد. اگر توان و ظرفیت مصرف کمک های خارجی در کشور به وجود آید، دولت از رخوتی که برآن حاکم است برون آورده شود، طرح و پلانی برای مصرف کمک ها بریزد و با نگاه ملی به اولویت مصارف ها بپردازد، حتما این کمکها در جهت بهبود وضعیت مرم به کار خواهد رفت و زندگی مردم را متحول خواهد کرد.

   وقتی به حجم وسیع این کمک ها نگریسته می شود برای کثیری باعث شعف و شورمی شود، اما وقتی به ظرفیت های  حکومت و فساد حاکم در دستگاه های حکومتی نگریسته می شود، امیدی برای آینده باقی نمی ماند.

      به هر روی، تناسب کمک های جامعه جهانی و حکومت افغانستان یک نسبت معکوس است، یعنی به همان میزان  که کمک ها هنگفت است به همان میزان نا کارآمدی، فساد، خویش خوری، قوم گرایی وده ها مشکل ریز و درشت دیگر در درون حکومت افغانستان وجود دارد که باعث می شود این گونه کمک ها حیف و میل شود یا به جایی که باید به مصرف برسد به، مصرف نمی رسد.

    تا وقتی مجموع مولفه های منفی از درون حکومت کاسته نشود،  بی تردید  این کمک ها نه تنها درد مردم افغانستان را درمان نه خواهد کرد که مشکلی بر مشکلات گذشته افزده خواهد شد.

      بسیاری از کسانی که با تاریخ جنگ های یک قرن گذشته آشنایی دارند، نیک می دانند که آنچه کشورها را از ویرانی بعد از جنگ نجات بخشیده و توانسته روی پای خود ایستاده شوند کمک های خارجی نبوده بلکه وجود حکومت های متعهد، دلسوز و کار آمد بوده است. اگر این گونه باشد - که بی گمان چنین است - به حجم کمک ها نباید دلخوش کرد، بلکه به حکومت گران نگریست که توانایی ایجاد تحول درونی خود را دارند یا نه؟

https://avapress.com/vdciuzaz3t1apy2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما