تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۷ عقرب ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۱۸
کد مطلب : 119198
افغانستان و بازی جدید پاکستان
زندگی صلح آمیز با همسایگان از آرزوهای همه ملت ها و کشورها در جهانست. یکی از مولفه های مهم توسعه در همه کشورها را داشتن روابط مستحکم و پایدار منطقه ای می شمارند.
بدون ایجاد امنیت منطقه ای و مصئونیت از تجاوز همسایگان نمی توان به توسعه پایدار مبادرت ورزید.
بویژه درعصر و زمانیکه امنیت و اقتصاد و سیاست کشورها بهم گره خورده و چنان پیوند یافته است که کوچکترین نا امنی و یا بحران اقتصادی،تاثیر خود را بر کل جهان بویژه بر همسایگان می گذارد.
لازمه مصئون ماندن از گزند همسایگان بد طینت و کج رفتار دو گزینه بیشتر نیست یا آن که چنان به تسلیح و تقویت بنیادهای دفاعی پرداخت و چنان چنگ و دندان نشان داد که همسایه دشمن منش همیشه در بیم زندگی کند و خیال حمله و تجاوز را در سر نپرورد.

گزینه دوم آنست که از چنان تدبیر و تدبری بهره گرفت و برخوردار بود و چنان عمل کرد که انگیزه های قوی و نیرومندی در میان فرد فرد مردم ایجاد شود و مردم پشتوانه مهم حکومت به شمار آید.
داشتن مردم آگاه، با انگیزه و خلاق در پرتو سیاست های مدبرانه و خردمندانه حکومت گران بوجود می آید. اگر این ویژگی برای تمام عصر ها مهم باشد برای افغانستان و شرایط دشوار کنونی یک امرواجب ویک اولویت استرایژیک سیاسی است، اما با تاسف که سیاست مداران کشور ما با واقعیت های کنونی دنیا زیست نمی کنند یا دشمنان خود را جدی نمی نگرند یا آن که با خیالات بریده از واقعیت زیست می کنند و با همین دید کوته نگرانه و سطحی است که سیاست های نا خردمندانه ای را اتخاذ می نمایند.

در این مورد مثال های فراوانی را می توان عنوان داشت. آنچه در این روزها نگرانی آفریده است، رویکرد جدید حکومت پاکستان در رابطه با طالبان است. حکومت ، مردم و کثیری از نویسندگان و تحلیل گران کشور ما با این ذهنیت زیسته اند( حق هم بوده) که حکومت پاکستان اهداف دراز مدتی در سر دارد و همیشه مترصد فرصت است که بتواند ساحه نفوذ خود را در افغانستان گسترش دهد، از طالبان تا وقتی حمایت خواهد کرد که به این اهداف خود دست پیدا کند.

از جمله سیاست خارجی افغانستان را در تحت کنترل و هدایت خود داشته باشد. قدرت تصمیم گیری در گماشتن برخی افراد در برخی سمت های مهم را بدست آورد. اما سیاست مداران و حکومت گران کشورما همیشه با خیالات خام خود زیسته اند ، سیاست ورزیده اند.

در ادامه دیدار اعضای جامعه مدنی افغانستان با پاکستانی ها،در این اواخر نیز جمعی از جوانان و وابستگان به جامعه مدنی افغانستان به پاکستان سفر کردند تا با اعضای جامعه مدنی آن کشور دیدار و گفت و گو کنند مشکلات خود را با آنها در میان گذارند، با تفاهم، حکومت های دو طرف را وادار سازند که به هر طریق ممکن راه مذاکره را در پیش گیرند تا تنش میان دو کشور کاهش پیدا کند، زمینه های صلح در افغانستان بیشتر فراهم گردد. اما این بار گویا با واقعیت های جدیدی مواجه شدند که هرگز انتظار نمی بردند. خاطرات و نوشته هایی که بعد از سفر منتشر شده ، بسیار قابل تامل و توجه است.مجموع گفته ها و نوشته ها می رساند که سیاست پاکستان در قبال افغانستان بسی پخته تر، آزموده تر از آنست که سیاست مداران ساده لوح ما تصور آن را می کردند.

اشرف غنی بعد از این که بر مسند ریاست جمهوری تکیه کرد، نخستین سفر خارجی خود را به پاکستان انجام داد. این سفر یک حرکت کارشناسی شده با عمق و درون مایه سیاسی و با شناخت پشت پرده های سیاست پاکستان همراه نبود، می شود عنوان کرد که یک سفر احساسی و پاسخ به خیالات خامی بود که وی در سر می پرورانید.

به سعودی رفت و در پیشگاه پادشاه آن کشور کرنش زبونانه کرد، پس از آن از سیاست های حکومت منفور سعودی در قبال یمن حمایت کرد، بدون آن که کمترین انعطاف سیاسی از سوی این دو حکومت نسبت به طالبان به دید رسیده باشد.
فقط به تصور این که با این حرکت ها می تواند سیاست های راهبردی پاکستان و حکومت ارتجاعی سعودی را در قبال طالبان تغییر دهد و رویکرد جدیدی از سوی آن حکومتها به منصه عمل برسد .
گذشت زمان نشان دهد که هنوز سیاست مداران کشور در خم یک کوچه هستند و دیگران هفت وادی سیاست را طی کرده اند.

هیئاتی که از جامعه مدنی افغانستان راهی پاکستان شده بودند نیز انتظار می بردند تا به اصطلاح  با اعضای جامعه مدنی و افراد خارج از حکومت پاکستان هم نوا وهم صدا شوند، با صدای واحد حکومت پاکستان را وادار سازند که دست از مداخله در امور داخلی افغانستان بردارد ، طالبان مستقر در پشاور و کویته را از آن کشور اخراج کند و زمینه و بستر ایجاد مذاکره میان حکومت افغانستان و طالبان را فراهم آورد.

اما بر خلاف انتظار، آن گونه که در رسانه های گروهی دیداری و برخی نشریه های چاپی بازتاب یافت،نه تنها کمترین وقعی به ذهنیت نمایندگان نهادهای مدنی افغانستان نگذاشتند بلکه همه یک صدا این باور را اذعان و اظهار کرده اند که حکومت پاکستان با تدبیری که اندیشده و با مبارزه ای جدی ای که در یک سال گذشته سامان داده توانسته امنیت نسبی را در خاک خود بوجود آورد.
آنچه در افغانستان می گذرد مربوط به حکومت و طالبان افغانستان است و پاکستان هیچ دخالتی نمی تواند بکند. بنابر این جنگی که در افغانستان جریان دارد یک جنگ داخلی میان افغان ها است.

نگارندگان گزارش می افزایند که آنچه برای ما تعجب آور بود این که، میان مواضع سازمان استخبارات پاکستان و اعضای نهادهای مدنی آن کشور هیچ تعارض و یا دوگانگی دیده نمی شد .همه یک صدا و یک سخن را بر زبان می راندند و دارای مواضع یگانه هستند. حتا این اتهام را بر حکومت افغانستان وارد آوردند که حملات پشاور از سوی طالبان که چندی قبل صورت گرفت از سوی طالبان پاکستانی صورت گرفته که مقر آنها در خاک افغانستان قرار دارد و به نحوی در کنف حمایت حکومت افغانستان قرار دارد .

مقامات پاکستان افزوده اند که اگر افغانستان می خواهد طالبان درآن کشور رخنه نکند، بهتر است به مرزهای خود توجه کند و نگذارد که طالبان وارد آن کشور شود.
گزارش کنندگان این موضع را با حیرت و تعجب بیا ن کرده اند. که پاکستان چنان موضع تهاجمی اختیار کرده که هم ذهنیت برخی کشورهای خارجی را تغییر داده و در حقیقت جایگاه متهم و مدعی را عوض کرده است.

اما دراین سوی مرز،آنچه به نظر می رسد،عدم انسجام در میان حکومت گران کشور است که به وضاحت دیده می شود.هر دو جناح حکومت هنوز بر سر تقسیم قدرت نزاع دارند.
قانون گریزی و حرکت های انارشیستی رویه های عادی در کشور است .یکی از وزارت های کلیدی کشور هنوز با سرپرست اداره می شود. نهادهای مهمی که نظارت بر کار کرد حکومت و قانون گذاری در کشور را به دوش دارند با فرمان رئیس جمهور به کار خود ادامه می دهند.
نهاد اصلاح گر کمیسیون انتخابات هنوز جایگاه و موقف خود را در میان حکومت گران احراز نکرده است. هر دو جناح حکومت تلاش می ورزند با اعمال سلیقه، طرز دید و تلقی خود را به کرسی بنشانند . در برخی مواقع افغانستان به صحنه رقابت های عنیف دو تیم انتخاباتی تبدیل شده است.

آنچه که محرز و مسلم است این که، سیاست مداران و حاکمان کنونی افغانستان قافیه را باخته اند و هیچ کارتی برای بازی کردن ندارند . حرکت های اجتماعی عدالت خواهانه در هفته گذشته نشان داد که مردم از اعمال حکومت و رهبران کنونی سخت دل آزرده و منزجر هستند. تنها تکیه گاه حکومت، قدرت ایالات متحده امریکا بود که بعد از امضای پیمان امنیتی تاکنون هیچ حرکت مثبت و موثری برای ایجاد امنیت از سوی آن حکومت دیده نشده است.
در یکی دو هفته اخیر مقامات امریکایی اعلام کردند که نیروهای امریکا هیچ عملیاتی را علیه طالبان انجام نخواهند داد و طالبان ر ا دشمن خود نمی دانند. بلکه می خواهند میان حکومت و طالبان میانجی باشند تا صلح برقرار شود!

دیدن این دو صحنه در دوسوی مرز درد ناک ترین صحنه هایی است که به چشم می آید و تاثیر منفی فراوانی در اذهان مردم افغانستان بر جای می نهد. یکی به فردای فرزندان خود می اندیشد و می خواهد فضای تنفسی فراخی برای آیندگان خود فراهم کند ولو با ترفند و باضایع ساختن حق دیگران؛ اما این سوی مرز همانند کودکان نوزاد به پستان مادر قبیله چسپیده اند بازی ها کودکانه انجام می دهند و برای تحکیم مواضع قبیلوی تلاش می ورزند.
اگر وضعیت تغییر نکند ،سیاست مداران کنونی و حکومت گران به باز تعریف کار ویژه های قانونی خود نپردازد،به شناخت کاستی های جدی حکومت داری خود همت نگمارد هیچ بعید نیست که حرکت های اجتماعی فراگیر تری ایجاد شود و عمر این حکومت با حرکت های خشونت ورزانه خاتمه پیدا کند. افغانستان به سرنوشتی دچار گردد که جمع کردن آن کار آسانی نخواهد بود.
https://avapress.com/vdcgyy9q7ak9qq4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما