تاریخ انتشار :جمعه ۲۱ دلو ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۴۴
کد مطلب : 36053
بر سر ما هم فریاد "قم فانذر" می باید!
امروز در میان امت آن رسول بزرگ، اختلافاتی افکنده‏ اند که امت واحده تبدیل به خرده‏کشورهایی شده که توان مقابله با استعمارگران را در خویش نمی‏بینند و قدرت انقلاب و حرکت را از جان خویش رخت بربسته می‏دانند!

مکه در خفقان جهل و اوهام فرو رفته و ندایی که به عدالت برخیزد از هیچ حنجره‏ای حتی به زمزمه شنیده نمی‏شود، صحرای عرب از صدای ناله‏های دخترکانی که به جرم "دختر بودن" زنده در گورهای جهل پدران‏شان مدفون شده‏اند، هر شب به خود می‏پیچد. صدای چکاچک شمشیرها که برای به دست آوردن غنیمت جنگ‏ها با یک‏دیگر درآمیخته‏اند به گوش می‏رسد و رجزخوانی‏هایی که شعله‏های انتقام را در آتش دل جنگاوران صحرای سوزان عرب سوزان‏تر می‏کند، آهنگ خوش زندگی مردان این سرزمین شده است.

عربستان یک‏سر در جنگ، شراب و شعر خلاصه شده و چشمه رحمتی در نگاه‏ها نمی‏جوشد و لاله‏ای در دل‏های صحرایی مردمان صحرا نمی‏روید، اعتماد تنها چیزی است که سال‏هاست از میان این مردم رخت بربسته و جنگ تنها افتخاری که "عرب‏بودن" شان را ثابت می‏سازد!

اما در دیگر نقاط جهان وضعیت چندان بهتر از عربستان نیست، اروپا در تاریک‏ترین عصر زندگانی خویش به سر می‏برد و هر صدای ضعیفی را که به بیان مساله‏ای جدید و علمی بپردازد در نطفه خفه می‏کنند و هیچ کس حق ندارد در برابر قدرت کلیساهایی که آیین مسیح را مسخ کردند، به پا خیزد و فریاد عدالت‏خواهی برآورد، که این فریاد، جرم ثابت خواهد شد و مجوزی برای اعدام بی‏چون و چرای فریاد کننده‏اش!

امپراطوری‏های دنیا غرق در عیش و نوشی‏اند که بهایش را مردمان فرودست پرداخته و خود به نان جوینی هم دست‏رسی ندارند، چه این‏که آنان عبد و اربابان‏شان خداهای سرزمین‏شان‏اند و اطاعت‏شان تا سرحد مرگ واجب!
قیصرها و خسروها پروردگار امپراطوری‏های‏شان و مردمان‏شان رعیتی که اگر خدایگان‏شان نمی‏خواستند حتی مجوزی برای نفس کشیدن‏شان نبود!

سال‏ها از ظهور و عروج مسیح می‏گذرد، پیروان آیین مسیح در حقیقت کلام وجود ندارند و اربابان کلیسا آیینش را وارونه و در راستای منافع خود عیار کرده‏اند! تا هر ندای حقیقتی جان نگرفته بمیرد و هر موجودی وجود نیافته، عدم گردد!
آتشکده‏ها در فارس مردم را در آتش جهل‏شان می‏سوزانند تا هر موجودی که احتمال دارد، نمو یافته و فریادی به عدالت برآورد، وجود نیابد!

بناهای عظیم قبیله‏ای سر به فلک برده و افتخارات نژادی هفت آسمان را خراشیده‏اند! اما...
اما پایه‏های همین بناهای عظیم لرزان شده‏اند و سکوت غم‏بار مردمان عربستان در آستانه شکسته شدن است و در حال فرو ریختن و طبقات نژادی در حال به خود لرزیدن!
آری!
مردی آسمانی باز هم در راه است! مردی از تبار خورشید و از سرزمین نور که تیشه ابراهیم در دست گرفته و به سوی شکستن بت‏های خرافات و اوهام در حرکت است، شتابان می‏آید تا رسالتی عظیم را که خدای یگانه بر دوشش نهاده به انجام رساند و به بشر خسته، قوت هدیه دهد و امید ارزانی دارد!

در تاریخ انسان‏ها رد پای ظلم بزداید و بر گرده‏های مظلومینی که خدانماهای دروغین ستمگر نشان بندگی حک کرده‏اند، مرهمی نهد تا مصداق رحمه‏للعالمین قرار گیرد و نام نامی‏اش برای همیشه در تاریخ بشریت عجین شده با مهربانی و رحمت، تلالو کند و بر همه عصرها و نسل‏ها بتابد تا مرگ سیاه را از شهادت تشخیص دهند!
مردی می‏آید امی اما با سینه‏ای مملو از علم لدنی و اسراری که سر دنیا را خواهد گشود و بر سینه تاریخ، نام محمد رسول خاتم(ص) را حک خواهد نمود!

آری!
و امروز، سال‏روز همان روز بزرگی است که آتش‏کده عظیم فارس را فرو نشاند و طاق کسری را بر خاک مذلت، همان روزی که سپاه فیل‏سوار یمنی را به برکت قدوم پیامبر آخرین با ابابیل‏هایی کوچک، آن سربازان و فرمان‏بران خدای محمد، شکست تا "عام‏الفیل" در تاریخ حک گردد و هر قدرتی بداند که توان ستیز با خدای یگانه در هیچ موجودی به قدر ذره‏ای نیست!
و نیز!

امروز زادروز فرزند محمد(ص)، آن صادق راستین آل رسول نیز هست! همو که دین جدش را گسترش داد و مظهر صفات و خلق پیمبری اوست! مردی که با تربیت هزاران شاگرد، اسلام را مترقی‏ترین دین در میان ادیان شناساند، مگر نه آن است که مدعیان علم و صنعت امروز همان برهنگان از جامه علمی دیروزاند که جنگ‏های صلیبی، داشته‏های علمی ما را غارت نموده و امروز بدان می‏بالند!

محمد‌ (ص) در روزگاری چشم به جهان گشود که بشر در تاریک‏ترین نقطه زندگی خویش به سر می‏برد و او آمد و انسان را به سوی مقام شامخ انسانی‏اش رهنمون گشت، اما اینک در سرزمین‏های اسلامی، پیروان محمد (ص) آن‏چنان که باید در مقابل استکبار جهانی باشند، نیستند و آن‏چنان که باید بایستند نمی‏ایستند!

امروز در میان امت آن رسول بزرگ، اختلافاتی افکنده‏ اند که امت واحده تبدیل به خرده‏کشورهایی شده که توان مقابله با استعمارگران را در خویش نمی‏بینند و قدرت انقلاب و حرکت را از جان خویش رخت بربسته می‏دانند!
در افغانستان اسلامی نیز ارزش‏های آیین محمد (ص) کم‏رنگ شده و یا مناسب‏تر آن است که بگوییم کم‏رنگ ساخته‏اند! هزاران دست خراب‏کار در این سرزمین اسلامی به کارافتاده اند تا آن ارزش‏های اسلامی را از ما بگیرند و جوانان ما نیرویی منفعل باشند نه مبتکر!
امروز در این خاک، صدها رسانه را "تمویل" کرده‏اند تا "تحقیرمان" کنند!
کاش در این روزگار نیز به برکت ولادت مبارک نبی آخرین، منجی آخرین و ستاره ششمین آسمان ولایت وامامت، بر سر خفتگان به اصطلاح مسئول دیارمان فریاد می‏زد:
"قم فانذر"!

نویسنده: مرضیه جعفری
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل
https://avapress.com/vdcgwz9w.ak93n4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما