تاریخ انتشار :جمعه ۱۰ سنبله ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۲۵
کد مطلب : 47835
جنبش غیر متعهدها؛ از تشریفات تا واقعیت!
در روابط سیاسی و دیپلماتیک دولت ها، تظاهر و تشریفات بیش از واقعیت ها و ضرورت های موجود در جهان، برجسته شده است. در جهان کنونی و به تبع آن در خط و مشی تمامی کشورهای موجود در روی کره زمین، سیاسی کاری و دوری از واقعیت، حرف اول و آخر را می زند. پیش از آنکه برخی از اعضای جنبش عدم تعهد را زیر ذره بین نقد قرار بدهیم به تاریخچه ی مختصری از این جنبش و اصول پذیرفته شده آن توجه می دهیم:
"جنبش کشور‏های غیر متعهد، جنبش عدم انسلاک یا جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۶۱ میلادی برابر با ۱۳۴۰ خورشیدی در اوج جنگ سرد و فضای دوقطبی بین غرب و شرق با هدف وحدت میان کشورهایی که نه در اردوگاه کمونیسم و نه در اردوگاه سرمایه‌داری (امپریالیسم)، قرار داشتند، تشکیل شد.
نام جنبش ابتدا "Non-Commitment" به معنی "غیرمتعهد" بود اما سریعاً به نام جدید تغییر یافت؛ با این حال، در فارسی این جنبش به همان نام "غیرمتعهد" شناخته می‌شود. با اتمام دوران جنگ سرد، هم اکنون اعضای این جنبش را اکثراً کشورهای در حال توسعه تشکیل می‌دهند. 

نخستین تلاش برای ایجاد همگرایی میان کشورهایی که بعدها به غیرمتعهدها معروف شدند، در سال ۱۹۵۵ در کنفرانس باندونگ در شهر باندونگ اندونزیا انجام شد. جواهر لعل نهرو، جمال عبدالناصر و احمد سوکارنو رؤسای وقت حکومت کشورهای هند، مصر و اندونزیا در این اجلاس اندیشه تشکیل چنین سازمانی را مطرح کردند. چون این اتفاق کمی بعد از استقلال هند رخ می‌داد، تحت تأثیر جهان بینی ماهاتما گاندی نیز قرار داشت.
در ۱۹۶۱ اولین اجلاس سران عدم تعهد با حضور مارشال یوسیپ بروز تیتو رهبر یوگسلاوی، قوام نکرومه رهبر غنا، جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند و احمد سوکارنو رهبر استقلال اندونزیا در کنفرانسی که در شهر بلگراد در کشور یوگسلاوی برگزار شد و این سازمان موجودیت خود را اعلام کرد.
۱۲۰ کشور جهان از جمله ایران که تقریباً بیش از دو سوم اعضای سازمان ملل متحد را تشکیل می‌دهند، عضو جنبش عدم تعهد می‌باشند. هم‌اکنون کشور ایران ریاست دوره‌ای این جنبش را بر عهده دارد. گفتنی است که سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد هر ۳ سال یکبار در اجلاسی با همین نام گرد هم می‌آیند.
اصول:
احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت یکدیگر،
برابری و منافع متقابل،
عدم تجاوز به یکدیگر،
همزیستی مسالمت آمیز،
عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر.
اجلاس باید کاری کند که اصول آن جدی گرفته شود، از دیگر اصول این جنبش ندادن پایگاه نظامی به کشورهای دیگر است. جنبش باید ساختاری نسبتا الزام آور تبیین کند تا این کشورها خود را در یک بازه زمانی تصحیح کنند و این کشورها به اصول جنبش بازگردند. جنبش باید خود را جدی بگیرد و به سوی ساختارهای جدی الزام آور حرکت کند و با روند معقولی برای ایفای نقش در اهداف اساسی جهانی گام بردارد".
چنانچه از تاریخچه جنبش مذکور بر می آید، علت ایجاد و راه اندازی آن را وجود دوران جنگ سرد میان دو ابر قدرت غرب و شرق شکل می داده است و اینک پس از فروپاشی یکی از قدرت های برتر و البته حضور پس لرزه های آن، این 120 کشور عضو جنبش عدم انسلاک، توانسته اند با حفظ تعهدات خویش با همدیگر، بر اصول و فروع خویش ثابت بمانند؟
بر خلاف تصور موجود مبنی بر علت تشکیل جنبش مذکور، گمان نمی رود که دلیل ادعا شده تنها علت باشد؛ بلکه روابط این کشورها با یکدیگر، آنهم در شرایطی که جهان را به سمت و سوی تک قطبی شدن سوق می دهند، می تواند گزینه و دلیلی باشد که جنبش غیر متعهدها را از آنچه بی هویتی می خوانند نجات داده و به آن هویت و اصالت ببخشد.
وجود 120 کشور که دوسوم اعضای سازمان ملل متحد را شکل می دهد، رقم قابل توجهی است که در صورت جهت گیری دقیق و درست و وجود انگیزه استقلال و تعهد در میان اعضاء، خود می تواند به حضور و بروز قطبی قوی و صاحب حرف در جهان قد برافرازد. 

اما با تاسف باید اعتراف کرد به وجود آفت هایی در این جنبش و به خصوص پس از فروپاشی قطب سوسیالیزم و حتی پیش از آن. اصولی که در میان کشورهای جنبش عدم انسلاک الزام آور می نمود، با گذشت زمان به فراموشی سپرده شده و برخی از کشورهای عضو، با تخطی های آشکار و بی پرده آن را زیر پا گذاشتند! پس از شکست اعراب در جنگ با اسرائیل و حامیان غربی و امریکایی آن، بسیاری از دول عربی راه سازش با اسرائیل و سیاستهای امریکا و غرب را در پیش گرفتند که در این چرخش، دو تخطی از اصول، بارز گردید؛ یکی نرمش در برابر نظام تک قطبی و دیگری زیر پا نهادن اصول پنجگانه در مواجهه با ملت و کشور فلسطین. 

اگر چه دول عرب به صورت آشکار و مستقیم از اصول پنجگانه نسبت به قدس شریف و ملت فلسطین، عدول نکردند، اما با سازش با اسرائیل و باز گذاشتن دست تجاوز و اشغال آن در قبال فلسطین و ملت آن، در واقع از همگی آن اصول به یکباره دست کشیدند. تخطی بعدی به وسیله سردمداران دولت سعودی و برخی از دول دیگر عرب، در برابر دولت قانونی و رسمی سوریه انجام گرفت. 

دولت سعودی با قرار گرفتن در صف دشمنان کشور و مردم سوریه، بر تمامی اصول پذیرفته شده در جنبش عدم انسلاک، خط بطلان کشید. تخطی بعدی از اصول پنجگانه، توسط سران دولت پاکستان علیه دولت و مردم افغانستان صورت گرفت. تجاوز عراق به ایران و عراق به کویت، موارد دیگری از تخطی از اصول در جنبش عدم تعهد می تواند به شمار آید. صد البته که رد پای امریکا و غرب در ایجاد تفرقه و شکاف میان کشورهای عضو عدم انسلاک را نباید نادیده گرفت؛ چرا که در نبود ابرقدرت شرق، وجود جنبش غیر متعهدها می توانست به عنوان خطر بالقوه ای برای منافع امریکا و غرب مطرح باشد. 

اما تاثیرپذیری اعضای جنبش عدم تعهد از اغواهای سیاسی غرب و در نتیجه ایجاد شکاف میان برخی از اعضاء، به روشنی ثابت کرد که سران کاخ سفید و همفکران اروپایی و منطقه ای آن، خطری از این ناحیه احساس نمی کنند. اما تخطی ای که در واقع بحران آفرین و خطرسازتر از همه به نظر می رسد، اجازه ساخت پایگاههای نظامی برای دولتهای دیگر در برخی از کشورهای عضو عدم تعهد است. 

به نظر می رسد جنبش عدم انسلاک از اهداف اولیه ای که برای آن ها پایه گذاری شده بود، دور افتاده است و این جنبش اگر می خواهد به عنوان یک جنبش مشروع و مستقل، جایگاه خویش را در میان اعضاء و جهان حفظ کند، باید به اصلاحات اصولی و بنیادین روی بیاورد وگر نه صرف عنوان عدم تعهد، در حالی که بسیاری از اعضای آن گرایشات تک قطبی داشته باشند، دردی از کشورها و ملت های آنان را دوا نخواهد کرد. 

اکنون که جمهوری اسلامی ایران عنان ریاست سه ساله این جنبش را به دست گرفته، با توجه به انگیزه بالای رهبربزرگوار و مسؤلین رده بالا و دولت وملت ایران، این امیدواری خواهدرفت که جنبش از این رکود وانفعال وچه بسا انحراف از برنامه ها واهداف، رهایی یافته و گام های درست واساسی در جهت پیمودن هدف های ازپیش تعیین شده بردارد و بلکه بیشتر از آن به ایجادانسجام میان اعضای خود و فراهم سازی خط درست هدایت ورهبری جنبش غیرمتعهدهارا به سوی رسیدن و دستیابی به اهداف متعالی، توفیق جدی پیدانماید.

منبع : خبرگزاری آوا- کابل- سرویس تحلیل و پژوهش اخبار
https://avapress.com/vdcgn79t.ak9uw4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما