تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۷ ثور ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۱۹
کد مطلب : 126414
جنبش مردمی؛ مصادره به سود رهبران ممنوع!
حرکت و اعتراض مدنی حق هر شهروند در یک جامعه باز و مردم سالار است و این حق حتی در جوامعی که خیلی هم دموکراتیک نیست، تا حدودی مراعات می شود. بنا براین، در اصل راه اندازی جنبشهای مدنی در هر کشور و مملکتی، جای هیچ گونه سخن و حرفی نیست و هر ملتی در مواقعی که سران و رهبران آن لازم ببینند، از این نوع حرکتهای مدنی سود می برند.

استفاده از این گونه حقوق شهروندی و ابزار دموکراتیک، تنها منحصر به رهبران معین و مشخص مردم نیست و در این حق همه ی آحاد ملت، سهم یکسان و همگونی دارند و هر دسته و گروهی از ساکنان یک کشور جهت استیفای مطالب و مقاصد خویش می توانند دست به راه اندازی همایشها، گردهمائی ها و راه پیمائی هایی بزنند و نسبت به عملکرد حکومت و دولت انتقاد داشته باشند و اعتراض کنند.

اما باید توجه داشت که این گونه حرکتها چنانکه از نامش پیداست، بایستی "مدنی" و معقول و به دور از گونه اغتشاش و بحران آفرینی و هرج و مرج باشد و حقوق هیچ یک از شهروندان دیگر در آن تضییع نشود و به جان و مال احدی از شهروندان ضرر و آسیبی نرسد؛ به گونه ای که هیچ یک از ساکنان کشور از ناحیه تظاهرات و همایشها، احساس خطر و ناامنی نکنند.

نکته بعدی و مهم تر از قبل، هماهنگی این گونه حرکتهای مدنی با دولت و حاکمیت است؛ چرا که در صورت مخالفت جدی دولت با هر حرکتی، آن حرکت اغتشاش و شورش تلقی شده و حاکمیت این حق را برای خودش محفوظ می دارد که با برگزار کنندگان آن برخورد کند.

دو جنبش و حرکت مدنی مردمی که در طی این دو سال اخیر در افغانستان به راه افتاد، هر دو مردمی و مدنی بود و هر دو نیز شاخصه و ممیزه های یک حرکت دموکراتیک و مدنی را به گونه بسیار قابل ستایشی با خود داشتند؛ به گونه ای که رسانه های جهان اعم از دوست و دشمن، به شایستگی آنها اعتراف کرده و زبان به تمجید و تحسین آن چرخاندند.

اولی جنبش عدالت خواهی ۲۰ عقرب که مسما به انقلاب تبسم شد و دومی نیز جنبش روشنائی که آنهم با انگیزه عدالت خواهی در جهت توزیع عادلانه ودرست انرژی برق، در ۲۷ ثور سال جاری و در جاده های پایتخت و نیز سایر ولایات کشور برگزار شد.

بر اساس اخبار رسانه ها و چشم دیدها، هر دو جنبش به گونه منظم و دقیق برگزار گردید و در هر دو راهپیمائی و تظاهرات، کتله های میلیونی ملت افغانستان شرکت کردند و دو حماسه بزرگ و کم نظیر را در دو سال پی هم در افغانستان رقم زدند.

نکته اساسی و مهمی که باید به آن توجه کرد و مراقب بود که از آن نکته استفاده سوء در جهت منافع شخصی و حزبی و گروهی تعدادی از رهبران فرصت طلب و عوام فریب، صورت نگیرد؛ مصادره جنبش بزرگ و عظیم روشنائی و پیامدهای افتخار آمیز و ارزشمند آن است؛ جنبشی که با تلاش و کوشش و احساس مسئولیت پذیری مردم افغانستان بوجود آمد و پیام و پیامدهای مثبت آن هم طوق افتخاری خواهد بود برای همین مردم.

بر رغم جنبش تبسم که سران و رهبران مدعی پیشوایی و زعامت مردم در آن غائب بودند و مردم افغانستان به گونه خودجوش و سیل آسا در جاده های کابل سرازیر شدند؛ اما در جنبش روشنائی، این رهبران یک شبه به گونه غریبی متحول شدند و همراه با مردمان عادی کوچه و بازار، خاک نشین هر کوی و برزن شدند و همین تحول و خاکی شدن این رهبران لوکس و اتو کشیده، همگان را نسبت به آنان مشکوک و مردد کرده است و مردم به خصوص آگاهان از همدیگر می پرسند که چه شده و چه اتفاقی افتاده که آقایان به یکباره مدنی و مردمی شده اند؟!

سران و رهبرانی که در هیچ دوره ای از مشکلات و گرفتاری های طاقت فرسا و زجر دهنده مردم افغانستان با آنها نبوده و هیچ گاه رنج و درد و ناراحتی مردم برای آنان اهمیت نداشته و حتی در شبهای تاریک کابل که خانه های مردم غرق در سیاهی شب بود، کاخهای این سران غرق در چراغانی بود و صدای گوش خراش جنراتورهای شان، گوش جان مردم را آزار می داد، حالا چه اتفاقی افتاده که مردمی شده اند و دل شان بحال مردم مناطق مرکزی و تاریکی خانه های آنان می سوزد؟!

از دید بسیاری از کارشناسان و آگاهان، این تعداد از رهبران ابداً دچار تغییر و تحول مثبت شخصیتی نشده اند و همانی هستند که بودند؛ یعنی فرصت طلب و عوام فریب! اما اینکه چرا و آنهم در این مقطع زمانی به شکل صوری با مردم و خواسته های آن همراه و همگام شده اند، نوعی از شگرد آنان در استفاده سوء از چنین جنبش های عظیم و با شکوه مردمی است.

از دید آگاهان، رهبران کذایی با این ظاهر سازی ها به دو هدف نظر دارند. هدف نخست آنها مردمی نشان دادن خویش است تا به این طریق اعتماد مردم را بدست بیاورند و از آن در راستای اهداف حزبی و گروهی خویش بهره ها ببرند و هدف دومی که مهمتر از اولی است نیز امتیاز گیری از دولت و حاکمیت است و توجه دادن حکومت به این معنی که هنوز هم آنان سمت رهبری و پیشوائی بر کتله های بزرگ و گسترده مردم افغانستان را دارند و در صورت لزوم، می توانند دولت و حکومت را به چالش بکشند و از مردم و مطالبات بر حق آنها به عنوان چانس امتیازگیری و اهرم فشار علیه حکومت استفاده کنند.

دلیل بر این برداشت نیز کنار کشیدن یکی از همین رهبران به اصطلاح مردمی در آخرین دقایق برگزاری تظاهرات جنبش روشنائی است که ظاهراً به دلیل موافقت حکومت با خواسته هایش، پشت به مردم و جنبش مدنی آنان کرده و به اصل خویش که همانا سوداگری و معامله پذیری هست، برگشت!

در هر حال، با تاسف باید پذیرفت که این ضعف بزرگ مردم ما است که رهبرانی را در میان خود پذیرفته اند و به آنها مجال داده و می دهند که هر گاه که لازم باشد از مردم سوء استفاده می کنند و با زیرکی و چالاکی خاص، ماحصل جنبش ها و حرکت های مدنی آنها را به سود حزب و گروه خویش مصادره می کنند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcfyvdyjw6d0ja.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما