تاریخ انتشار :شنبه ۸ قوس ۱۳۹۳ ساعت ۰۱:۳۱
کد مطلب : 103013
از کابوس های مرگبار پایتخت تا استراتژي تازه امنیتی
خواب پایتخت نشین ها این روزها با کابوس بمب های انتحاری های پاکستانی آشفته می شود. حدود ده انفجار در ده روز، آمار تکان دهنده ای است.
حوالی ساعت هفت و نیم شب جمعه، بار دیگر منطقه دیپلمات نشین کابل را انفجار مهیبی تکان داد.
به دنبال این انفجار، حدود یک ساعت صدای تیراندازی در محل شنیده ‌می‌شد.
جنرال ایوب سالنگی؛ معاون وزارت امور داخله، به رسانه ها گفت که دو تن از مهاجمان که وارد ساختمانی در محله وزیر اکبرخان شده بودند، کشته شده و اجساد آنها در محل درگیری باقی مانده است.

او گفت یک شهروند نپالی که ظاهرا کارمند یک سازمان امداد بین‌المللی بوده، در این حادثه مجروح شده است.
مهاجمان به دفتری موسوم به نهاد آسایش بین‌المللی(آی. آر. دی) حمله کردند.
گروه طالبان با ارسال ایمیلی به رسانه‌ها مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتند.

صدیق صدیقی؛ سخنگوی وزارت داخله که پس از پایان درگیری به محل حادثه رفته بود گفته است که ابتدا یک مهاجم انتحاری خود را در ورودی ساختمان محل اقامت شهروندان خارجی منفجر کرد و بعدتر دو فرد مسلح دیگر سعی کردند وارد ساختمان شوند و شروع به تیراندازی کردند.

آقای صدیقی افزود که نیروهای امنیتی به محل حادثه رسیدند و در درگیری با مهاجمان دو فرد مهاجم نیز کشته شدند.
این معمول ترین شیوه مورد استفاده تروریست هاست؛ حملاتی که غالبا مرگبار و خونین است؛ اما این بار فقط یک زخمی بر جای گذاشت و به نیروهای امنیتی و مردم محل آسیبی نرسید؛ ولی برای آشفته کردن آرامش پایتخت، تاثیر خود را داشت و این مایه
نگرانی اصلی است.
شماری از دفاتر خارجی، مهمانخانه‌ها و اقامتگاه شماری از مقام‌های دولتی و سفارت تاجیکستان در خیابان پانزدهم محله وزیر اکبرخان و در نزدیک محل حادثه قرار دارد.

محله وزیر اکبرخان، از مناطقی است که به شدت تحت حفاظت نیروهای امنیتی قرار دارد و نفوذ تروریست ها تا قلب این منطقه، برای شهروندان پایتخت، پیام خوشایندی نیست؛ زیرا آنها تصور می کنند وقتی وزیر اکبرخان نشین ها امن نباشند، دیگر هیچ جای پایتخت، امن نیست!
پس از انفجار، تدابیر امنیتی در سایر نقاط شهر کابل افزایش یافت؛ اما از نظر کارشناسان امنیتی، این راه حل خوبی نیست؛ زیرا نمی تواند پایدار و همیشگی باشد. نمی توان پایتخت را به یک اردوگاه نظامی تبدیل کرد.

مردم باید به آرامش روانی برسند. حضور سنگین نیروهای مسلح در گلوگاه ها، ورودی ها و چهارراه های پایتخت، این نیاز را تامین نه؛ بلکه تشدید می کند.
به نظر می رسد جای یک استراتژی جامع امنیتی، هنوز خالی است؛ چیزی که اشرف غنی در نخستین روزهای کاری، وعده ایجاد آن را داده بود؛ اما این استراتژی هنوز تدوین نشده است؛ شاید به این دلیل که سرنوشت کابینه هنوز مشخص نیست.

انفجار شب جمعه، دومین انفجار در یک روز و نهمین انفجار در ده روز گذشته در کابل بود.
صبح همان روز یک مهاجم انتحاری، دو موتر متعلق به سفارت بریتانیا در کابل را هدف قرار داد که در نتیجه آن پنج نفر کشته و ۳۲ تن دیگر مجروح شدند.
یکی از کشته شدگان، شهروند بریتانیا و دیگران غیرنظامیان افغان هستند.

اما این تنها کابل هم نیست که چنین وضعی دارد. ناامنی ها در سراسر کشور افزایش چشمگیری یافته است. پس از فاجعه مهیب پکتیکا، نگاه مردم نسبت به امنیت، به شدت بدبینانه شده است.
در یکی دیگر از رویدادها در قندوز در شمال کشور مخالفان مسلح ۱۶ کارمند ریاست شیرخان بندر وزارت تجارت را ربودند.

غلام سخی بغلان؛ والی قندوز می گوید که این افراد زمانی که از شیرخان بندر به سوی شهر قندوز می آمدند، در منطقه دوراهی دشت ارچی ربوده شدند.
به گفته وی، ربایندگان، مخالفان مسلح دولت هستند و کارمندان شیرخان بندر را به ولسوالی دشت ارچی این ولایت انتقال داده اند.

نیروهای
مخالف دولت افغانستان در ولایت قندوز حضور گسترده ای دارند و در ماه‌های گذشته تا دروازه‌های شهر پیشروی کردند.
شیرخان بندر از بندرهای تجارتی مهم افغانستان در ولسوالی امام صاحب ولایت قندوز در شمال کشور است. این بندر میان افغانستان و تاجیکستان موقعیت دارد.

این تنها یک نمونه از بسیار است. به این ترتیب، انتقاد و انتظارها از حکومت وحدت ملی و رویکرد این حکومت نسبت به امنیت، همچنان رو به افزایش است.
مجلس نمایندگان ازدیاد تهدیدهای امنیتی را در کابل با امضا و تصویب توافقنامه های امنیتی با امریکا و ناتو ربط داده می گوید که دشمنان افغانستان به خصوص کشورهای همسایه نمی خواهند؛ تا حکومت وحدت ملی کارهای خود را به درستی به پیش برد.

این در حالی است که به باور منتقدان، پیمان امنیتی اگر واقعی است خود باید موجب تامین امنیت شود؛ نه تشدید ناامنی.
براساس شعارها و وعده هایی که داده می شد قرار بود پس از امضای این پیمان ها، وضعیت امنیتی به سرعت بهبود یابد و افغانستان، یکشبه به جاپان یا کوریای جنوبی دیگری تبدیل شود؛ اما نه تنها این اتفاق نیفتاد؛ بلکه موج ناامنی ها به صورت بی سابقه ای تشدید شده است.

اگر پیمان امنیتی چنین پیامدی داشت، آیا بهتر نبود از امضای آن خودداری می شد؟ پیمان امنیتی، قاعدتا نباید پیمان ناامنی باشد!
محمد صالح سلجوقی؛ معاون دوم ولسی جرگه اما می گوید که ضعف در بخش کشفی قوای امنیتی در کابل سبب افزایش تحرکات و حملات مخالفان مسلح دولت در پایتخت شده است.
آقای سلجوقی گفت که به هدف تامین امنیت شهر کابل، بخش های کشفی باید تقویت گردد و تدابیر تازه امنیتی روی دست گرفته شود.

معاون دوم ولسی جرگه در ادامه برخی از افراد و حلقات در نهادهای امنیتی و اداری کشور را در ناامنی ها دخیل دانست و گفت که به همین علت سطح آسیب پذیری افزایش یافته است.
کارشناسان مسایل نظامی نیز می گویند که ضعف در کشف و ردیابی پیش از وقوع این حملات، بخشی از مشکل است؛ اما آیا به رغم حضور سنگین نیروهای نظامی ده ها کشور غربی با سازمان های جاسوسی پیشرفته، این منطقی
است؟

پیش از آقای سلجوقی، جنرال دوستم نیز گفته بود که شماری از حلقات در ناامنی های پایتخت دست دارند و به زودی آنها شناسایی و مجازات خواهند شد. به نظر می رسد هیچ زمانی بهتر از حال حاضر، مقتضی برخورد با این عناصر نیست.

وقتی تروریست ها می توانند حمله کنند، ویران کنند، بکشند و مسئولیت آن را نیز بر عهده بگیرند، چرا حکومت نمی تواند در قبال آنها موضعی مستحکم و روشن اتخاذ کند، همدستان شان را دستگیر و مجازات کند و در راهبرد جنگ و صلح با طالبان، از بنیاد تجدید نظر کند؟
در همین حال، ریاست عمومی امنیت ملی امیدوار است که با ایجاد یک استراتژی جدید، وضعیت امنیتی در سراسر کشور بهبود یابد.

سخنگوی ریاست امنیت ملی گفت:"در این استراتژی در مورد تعریف مشخص دشمن، صلاحیت ها و برنامه های خاص برای مبارزه با تروریزم توضیحات مفصل گنجانیده خواهد شد."
حسیب صدیقی؛ سخنگوی ریاست امنیت ملی افزود:"دشمن در نخست می خواست با حمله بر بعضی قریه ها و ولسوالی ها برای خود پایگاه دایمی بسازد؛ زمانی که با نیروهای افغان روبرو شد، این تاکتیک برای دشمن گران تمام شد و آنها شیوه جنگی شان را تغییر دادند و خواستند تاسیسات دولتی را هدف قرار دهند که در آن نیز کامیاب نشدند. اکنون با استفاده از منابع کمتر حملات انتحاری را در شهرهای بزرگ به خصوص کابل انجام می دهند؛ تا بتوانند پوشش مطبوعاتی را به دست آورند."

در درستی مواضع ریاست امنیت ملی در زمینه علت تشدید ناامنی های پایتخت، تردیدی وجود ندارد. تروریست ها از فرط ناتوانی، تاکتیک خود را تغییر داده اند؛ تا جنگ تبلیغاتی و نظامی را همزمان به پیش ببرند. از سوی دیگر، ضرورت به تدوین یک استراتژی امنیتی هم امری بدیهی است.

اما آنچه مایه ابهام و ناامیدی است، برخورد سرد و بی تفاوت حکومت تازه در قبال ناامنی های جاری است.
رییس جمهور غنی، برای هر امری یک تقسیم اوقات و جدول زمانی چندماهه یا چندساله دارد به جز امنیت که اصلی ترین نیاز آنی و فوری کشور و مردم افغانستان است.

او حتی نسبت به تحرکات تروریست ها نیز واکنشی نشان نمی دهد و این بر ابهام و سرخوردگی عمومی ناشی از وضعیت موجود افزوده است.
https://avapress.com/vdcfymdymw6dxxa.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما