تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۴ قوس ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۲۶
کد مطلب : 53341
پارلمان استیضاح نکند، سنگین تر است!
جلسه اخیر مجلس نمایندگان که به ریاست عبدالرؤوف ابراهیمی برگزار شد، به استیضاح وزیر انرژی و آب اختصاص یافته بود.
شماری از نمایندگان مردم، وزیر انرژی و آب را به دلیل عدم توازن در مصرف بودجه انکشافی، به مصرف نرساندن بودجه، بی توجهی به آب دریاهای افغانستان و نیز توزیع سلاح در هرات، استیضاح کردند.
یکی از اعضای مجلس نمایندگان، اسماعیل خان را به کم کاری متهم کرده گفت:"در ولایت غور مردم هنوز از چراغ های موشک استفاده می کنند و حتی چغچران که مرکز ولایت غور است تاهنوز از برق محروم است". 

نماینده دیگر، مصرف بودجه انکشافی وزارت انرژی و آب را نامتوازن خوانده گفت:"ما بودجه شش سال گذشته را در اختیار داریم و در بودجه انکشافی شش سال گذشته، بودجه ولایت دایکندی صفر بوده است و در بودجه سال ۱۳۹۲ هم توازن در نظر گرفته نشده است". 

به گفته این نماینده، در این بودجه ولایات محروم، محروم تر شده است.
دیگر عضو مجلس نمایندگان نیز در این مورد اظهار نگرانی کرده گفت:"افغانستان با وجود داشتن دریاها و آب های زیاد باید برق صادر کند؛ اما بدبختانه ما هنوز برق وارد می کنیم و وزارت انرژی و آب ما بودجه شان را همه ساله نمی تواند به مصرف برساند". 

وی نداشتن سیاست درست بهره برداری از آب از سوی این وزارت را نگران کننده دانسته گفت که به جای اینکه برق از راه های دوری مثل تاجیکستان آورده شود، باید بندهای برق خود افغانستان ساخته شود.
همچنین شماری دیگر از نمایندگان مردم، وزارت انرژی و آب را به بی توجهی متهم کرده گفتند که "تعداد زیادی از مردم، سالانه در کنار دریاهای افغانستان متضرر می شوند و زمین های شان زیر آب می رود؛ اما تاهنوز هیچ تدبیری برای حل این مشکل روی دست گرفته نشده است". 

در کشور ما افغانستان، در کنار سایر پدیده هایی که هر از گاهی مُد می شود، یکی هم استیضاح هر از گاهِ برخی از مقامات بلند پایه دولتی است. این یک واقعیت است و دیگر همگان بدان به خوبی واقف اند که استیضاح مقامات در مجلس نمایندگان، مانند بسیاری اقدامات دیگر در کشور، صرفاً جنبه فرمالیته و نمایشی دارد.
دلیل بر سمبولیک بودن استیضاح های از این دست در مجلس نمایندگان نیز آن است که اکثر این به اصطلاح استیضاح ها، به ابقای استیضاح شدگان کم کار و سهل انگار، منجر می شود. البته می دانیم که در کشوری مانند افغانستان که با تاسف از عدالت اجتماعی در آن خبری نیست و هیچ چیزی سر جای خودش قرار ندارد، نمی شود صرفاً انگشت انتقاد را به سمت پارلمان و نمایندگان آن دراز کرد. 

در افغانستان سیستم و نظام اداری کل کشور دچار چالش و بیماری است و به همین دلیل، تمامی گزینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی- اخلاقی از آن متاثر شده، رنج می برند!. افغانستان به دلیل عدم وجود کادر متخصص تقریباً در همه ارگان ها و دوایر دولتی و خصوصی، با میزان و راندمان بسیار پایین کیفیت و بازدهی لازم کار و فعالیت روبرو است.
حضور و وفور مقامات و کارمندان غیرمسلکی و ناشی در وزارت خانه ها و سایر ادارات دولتی و خصوصی، چیزی نیست که قابل انکار و کتمان باشد. جالب است که برخی از استیضاح شدگان در مجلس نمایندگان، ده سال فرصت را، وقت کم و نامناسبی می دانند برای اجرایی شدن برخی از برنامه های خدماتی!. 

از این واقعیت نمی شود گذشت که اگر هدف و انگیزهِ خدمت به کشور و مردم مطرح باشد، ده سال زمان، فرصت مناسبی است برای اجرایی کردن بسیاری از خدمات اجتماعی و راه اندازی پروژه های کلان و ترمیم و تعمیر زیرساخت های اقتصادی در حد توان و امکانات در دست داشته. 

اما جان کلام در این است که اولاً وجود انگیزه خدمت رسانی به این کشور و ملت، جای تردید است و در ثانی و بر فرض وجود انگیزه در برخی از مقامات، با مدیریت ضعیفی در کشور مواجه هستیم. پس از گذشت ده سال، هنوز نتوانسته ایم توربین ها و بندهای آبی برقی را که خود داشتیم، بازسازی کرده و به بهره برداری برسانیم و آیا ده سال زمان برای یک چنین پروژه کوچک هم کافی نبوده است؟!
امروزه در افغانستان رسم شده است که هر جناح و گروهی، مهره ها و عناصر خود شان را در بدنه قدرت و حکومت، حفظ و ابقاء کند که پارلمان و نمایندگان آن نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برای آنان خدمت به کشور و مردم، در درجه بسیار پایینی از اهمیت قرار دارد؛ آنچه مهم است، حفظ در قدرت و بقای در آن است و خدمت به وطن و مردم نیز حکمِ "شد آبی و نشد للمی را دارد"!. 

سیل کمک هایی که در طول این ده سال در افغانستان سرازیر شد، در جای خودش که همانا سرمایه گذاری و به کارگیری برای بازسازی و آبادانی این آب و خاک می باشد، مصرف می شد، به جرئت می توان گفت که امروزه ما مجبور نبودیم تا از کشورهایی چون ایران، تاجکستان و ازبکستان، برق وارد کنیم!. 

چنانچه بارها یادآور شده ایم ما مردم افغانستان یک واقعیت تلخ و زجردهنده را با جان و دل باید بپذیریم و آن عدم وجود مقامات و مسئولان دلسوز و خدمتگذار برای میهن و ملت است. در بسیاری از کشورها شاهد بوده ایم که پس از ختم جنگ و برقراری صلح و آرامش، دولت و ملت آنان، با عشق و علاقه به سازندگی و بالندگی همه جانبه میهن خویش رو آورده اند و به خصوص دولتمردان آن، در راه رشد و شکوفایی ملت و کشور خویش از جان شان مایه گذاشته اند. 

اما با تاسف در کشور ما افغانستان، با وجود انبوهی از مشکلات و گرفتاری هایی چون فقر، بیکاری و فساد گسترده ی اداری و اخلاقی، مسئولان طراز اول و دوم کشور، به جای توجه به نیازمندی های ملت و میهن، بسیاری از آنان، غم روز مبادای خویش و خانواده خود را خورده و به پر کردن حساب های بانکی شان در دبی، سویس و بانک های امریکایی و اروپایی مشغولند!.

 نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری آوا- کابل
https://avapress.com/vdcfymdt.w6dmjagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط