تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۴ اسد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۱
کد مطلب : 129664
اینجا کابل است؛ جمهوری چک چک!

آنچه که در حال حاضر مرسوم و معمول شده، کف زدن و یا چک چک کردن به رسم تشویق و قدردانی از عملکرد و یا سخنان مفید و مثمر افراد در اجتماع است. طبیعی است وقتی انسانی به وظیفه خویش درست عمل می کند و یا سخن درست و سودمندی بر زبان جاری می کند، دوست می دارد تا از سوی خانواده، دوستان و جامعه مورد تشویق و ترغیب قرار گیرد.
بر اساس روانشناختی انسانها، هر انسانی طالب و خواهان تشویق و به خصوص قدرشناسی است که این خواسته از سوی افراد موجود دیگر در اجتماع باید به رسمیت شناخته شود و به قول معروف سعی شود تا در مورد هر شخص، ارگان و نهادی حق مطلب ادا شده و ستم و اجحافی در حق هیچ یک از اجزای بهم پیوسته جامعه صورت نگیرد.
اما نکته ای که مهم است و لازم است تا مد توجه دقیق قرار بگیرد، آنست که تشویق و ترغیب و قدرشناسی، محمل و بستر خود را دارد و هر کس یا نهاد و ارگانی را نمی شود بدون دستآورد و دلیلی، تشویق کرد و قدر آنها را دانست؛ حتماً باید عمل و حرف و سخن مفید و کارآمدی وجود داشته باشد و این رفتار و سخن سودمند و به درد بخور از جانب افراد و ارگانهایی به منصه بروز و ظهور رسیده باشد؛ تا مورد تشویق و قدردانی قرار بگیرد؛ وگر نه کار مفید نکرده و سخن سودمند نزده را هیچ عاقلی مورد تحسین و قدرشناسی قرار نمی دهد و بیهوده و بدون دلیل برای آن کف نمی زند و هورا نمی کشد!
اما گویا در کشور ما افغانستان خیلی از هنجارها می شکند و بسیاری از اصول و ضابطه ها رنگ می بازد! انسانها بدون دلیل و بی هیچ دستآورد و سود رسانی و خدمتی، به شدت تشویق می شوند و از کارهای نکرده آنان قدردانی و تمجید می شود؛ حالانکه برخی دیگر از افرادی که بواقع شایسته هر گونه تشویق و قدرشناسی هستند، و چه بسا با عملکرد و اندیشه و حرف و سخنان ارزشمند شان، به کشور و مردم و دولت خویش خدمت ها کرده و می کنند، مغفول و فراموش واقع می شوند و جماعتی محدود و معدودی از مردم، تشویق و تحسین های فراوان و تعجب برانگیز شان را نثار کسان یا نهاد و ارگانهایی می کنند که ابداً لایق آن نیستند.
حدود دو سال از عمر بی خیر و برکت حکومت وحدت ملی می گذرد و بسیاری از منتقدان این دولت و حکومت بر این باوراند که سران دولتی و حکومتی در عرض و طول این دو سال، به اندازه دو کار اساسی و اصولی و بنیادی هم برای مردم و کشور انجام نداده اند و با همه ی این کاستی ها و کمی ها که مردم و سرنوشت آنها را در ورطه هلاکت و نابودی همه جانبه قرار داده، هر زمان که سران حکومتی به خصوص رئیس محترم جمهور جناب محمد اشرف غنی، عزم و اراده سخنرانی و حرف زدن می کنند، تعدادی از عناصر معلوم الحال که از صدقه سر کرسی ریاست جمهوری به پست و مقامی تکیه زده اند و به نوعی بقای خویش را در بقای رئیس جمهور می دانند، هنوز حرف از میان دو لب اشرف غنی به جهان خارج پرتاب نشده که صدای رسای و غرای کف زدنهای ممتد و بلند آنان، گوش دیوارهای بلند و سمتی هر سالنی را کر می کند!
به وضوح دیده شده که پس از هر جمله و بعضاً برخی از کلمات رئیس جمهور اشرف غنی، غرش و لرزش چک چک های چند ثانیه ای حضار، فضای مجالس را آکنده از آلودگی مفرط صوتی کرده است.
تاسف و اشمئزاز انسان از تماشای یک چنین منظره هایی وقتی بیشتر می شود که می بیند در میان آن همه موجودات حاضر در پای سخنان ریاست جمهوری، یکی پیدا نمی شود تا با دو پرسش، رئیس جمهور و هواداران عاشقش را به چالش بکشد؛ یکی نیست تا از ریاست محترم جمهور سوال کند که این جماعت چرا این چنین با کف و چک چک از شما استقبال می کنند و نیز از حضار بپرسد که کدام عملکرد نیک و سخن مفید سران حکومت وحدت ملی شماها را این گونه ذوق زده و خوشحال ساخته است؟!
به نظر می رسد یگانه برداشتی که از این گونه کف زدنها و چک چک کردنهای جنون آمیز و آنهم در شرایطی که در اثر سوء تدبیر سران حکومت وحدت ملی، کارد به استخوان مردم رسیده و همگی دچار امراض مزمن و گوناگون روانی شده اند، می توان داشت، این واقعیت است که کسانی که چشم بر حقایق کشور بسته و این گونه مدهوش و مسحور عملکرد و سخنان بدون پشتوانه سران حکومتی هستند، قطعاً کسانی اند که سود و فائده ای از این دولت و حکومت به آنان رسیده است؛ وگر نه این گونه بی دلیل کف نمی زدند و بی مهابا چک چک نمی کردند.

https://avapress.com/vdcfv1dyjw6d0va.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما