کشیش تندوری کاتولیک، در اظهاراتی افراطگرایانه، اسلام را ذاتا خشن و بی رحم معرفی کرد و از مردم جهان خواست تا چشم خود را بر حقیقت اسلام باز کنند.
به نقل از ابنا، جیمز وی شال که تاکنون کتب و مقالات متعددی در موضوعات مختلف به رشته تحریر درآورده است، در آخرین مقاله خود با نام "واقع بینی و اسلام"، با حمله به این دین الهی، آن را دین خشونت و افراطگرایی معرفی کرد.
این کشیش تندرو کاتولیک، در جایی از این مقاله، اعتقاد به الله را که با هیچ وصفی قابل توصیف نیست دلیل ارتکاب برخی جنایات توسط گروه های تندرو و افراطگرای مسلمان خوانده است.
شال اعتقادات و احکام اسلامی را سازگار با خشونت معرفی کرده و مدعی شده است:" کسانی که در صدد جلوه دادن اسلام به عنوان دینی مدافع صلح و حقوق بشر هستند، با مشکلات زیادی مواجه اند و نمی توانند شواهد تاریخی را کتمان کنند ولی مسلمانانی که مدعی خشونت در اسلام هستند و آن را به کار می برند، در واقع چهره واقعی اسلام را نشان می دهند."
این بار نخست نیست که زنگ کلیساهای عاری از تقوا و پارسایی در غربِ خالی از اخلاق و معنویت به صدا در میاید و مرغی بد صدایی، ناوقت به آذان بر می خیزد! پیش از این نیز کشیشان و خاخام های دین به دنیا فروخته یهودی و مسیحی در غرب سرشار از خشونتهای متنوع در همه ی عرصه های اخلاقی، اقتصادی و نظامی و...، هر از گاه و بیگاهی سر از کنیسه و دیر و صومعه ای بلند کرده و علیه آئین پویا و انسانی اسلام، یاوه ها بافته و تهمت ها بسته اند!
صد البته که اسائه ادب و جسارت توام با گستاخی و وقاحت هر از گاه این سلسله کشیشان بدون پاسخ های نقضی و حلی نمانده و اندیشمندان معقول و متفکران خردمند جامعه اسلامی، قانع کننده ترین جواب ها را به آنها داده اند که به قول معروف:" اگر در خانه کس هست، یک حرف بس است"! اما گویا در غرب به آن پهناوری و مدعی انسانیت و مدنیت که آوازه رعایت حقوق انسانها و آزادی بیان و باورها، گوش فلک و ملک را کر کرده، اما در برابر ندای رسای حقائق و واقعیت های آشکار و آفتابی، گوش شنوایی وجود ندارد و به خصوص که این نداها در قالب استوار ترین استدلالهای معقول و منطقی و بوسیله قلم بدستان و دانشمندان مسلمان بیان و ارائه شود.
اگر چه اظهارات کشیش جیمز وی شال در حدی از سخافت و سستی و وارفتگی دست و پا می زند که اگر فردی، آشنائی مختصری هم با آموزه های دین انسان ساز اسلام داشته باشد، می داند که اظهارات وی جز تهمت و افترا به آئین برگزیده ی الهی، چیزی دیگری نیست و اظهارات وی شال و امثال او فقط و فقط از سر عقده مندی های هدفمند و حساب شده و طراحی شده در مراکز استخباراتی و تبلیغاتی قدرتهای استعماری غربی می باشد و لا غیر.
می دانیم که جهان غرب در دشمنی با اسلام و مسلمانان، دیر زمانی است که شمشیر را از رو بسته است و در همه ی جبهه ها اسلام و امت اسلامی را مورد حمله و هجمه قرار داده اند و یکی از این جبهه ها جبهه رسانه ای و تبلیغاتی است و غرب به خصوص دولتهای غربی، پس از فروپاشی نظام شوراها در شوروی سابق، نوک تیز جنگهای روانی خود را به سمت اذهان و افکار امت اسلامی نشانه گرفته اند و هر آنچه از تهمت و دروغ و افتراء به ذهن های بیمار و علیل شان می رسد به اسلام و مسلمانان نسبت می دهند.
دقیقاً شبیه کاری که این کشیش اما در واقع کارمند استخبارات یکی از دولتهای غربی انجام داده است و به گمان و پندار واهی خودش اسلام را تشریح کرده و ذات و کنه خشونت آمیز آن را به جهانیان نمایانده است! این مرغ بد آذان از شواهد تاریخی وجود خشونت در اسلام حرف می زند؛ اما گویا شواهد تاریخی وجود خشونت در غرب و در جنگهای خونینی که میان غربیها در طول قرنها به وقوع پیوسته است را یا از یاد برده است و یا مامور به فراموش کردن آنها شده است!
غیر از وجود بالفعل خشونت در رگ رگ انسان غربی و غیر از کشتارهای وحشیانه و فجیعانه که در غرب در عرض و طول قرنها و سالها میان کشورهای غربی و ملتهای آنها اتفاق افتاده؛ تاریخ جانکاه و اسفبار برخی از کشورها مانند جاپان که شاهد بمبارانهای وحشیانه اتمی بوسیله دولت وقت امریکا بود، خود نوعی از پیشرفته ترین شکل وجود خشونت در جوامع را فریاد می زند.
امثال این کشیش از اسلام و آموزه های انسان ساز آن همان اندازه خبر و اطلاع دارند که مراکز استخباراتی غربی و دولتهای شان در اختیار آنان قرار می دهند و نمونه هایی از داعش و القاعده و طالبان و بوکوحرام را که در واقع دست پروردگان استعمار غرب هست را به عنوان مسلمان برای آنها به معرفی می گیرند! گروههای وحشی و تروریستی ای که حتی خود سران استعمار غربی به خوبی می دانند که هیچ میانه و نسبتی با اسلام و آموزه های آن و با مسلمانان ندارند.
وی شال؛ کشیش کاتولیک نام متعالی و بلند مرتبه "الله" را مرکز و محور خشونت ذاتی در اسلام معرفی می کند و با این مغلطه آشکار، حقانیت همه ی ادیان الهی از جمله یهودیت و مسیحیت راستین و تحریف نشده را زیر سوال می برد. بر رغم آنکه این کشیش قلم بدست است و گویا کتابهای بسیاری نیز به رشته تحریر در آورده است؛ اما به نظر می رسد دچار فتور در اندیشه و بیان گشته و قدرت تفکیک میان مسائل را از دست داده است و طوطی وار هر آنچه اسخبارات دولتش می گوید و به او دیکته می کند، تکرار می کند!
در هر حال، به نظر می رسد تعرضات هر از گاه برخی از نویسندگان و کشیشان غربی نسبت به اسلام و آموزه های آن و نیز جامعه اسلامی، فقط در یک کته گوری قابل ارزیابی و گنجایش است و آن همان جنگ تمدنها است که بدل از گفت و گوی تمدنها بوسیله برخی از به اصطلاح فلاسفه غربی مانند " ساموئل هانتینگتون" مطرح شده و دولتهای غربی و در راس همه ایالات متحده امریکا از آن الگو می گیرند.
به نقل از ابنا، جیمز وی شال که تاکنون کتب و مقالات متعددی در موضوعات مختلف به رشته تحریر درآورده است، در آخرین مقاله خود با نام "واقع بینی و اسلام"، با حمله به این دین الهی، آن را دین خشونت و افراطگرایی معرفی کرد.
این کشیش تندرو کاتولیک، در جایی از این مقاله، اعتقاد به الله را که با هیچ وصفی قابل توصیف نیست دلیل ارتکاب برخی جنایات توسط گروه های تندرو و افراطگرای مسلمان خوانده است.
شال اعتقادات و احکام اسلامی را سازگار با خشونت معرفی کرده و مدعی شده است:" کسانی که در صدد جلوه دادن اسلام به عنوان دینی مدافع صلح و حقوق بشر هستند، با مشکلات زیادی مواجه اند و نمی توانند شواهد تاریخی را کتمان کنند ولی مسلمانانی که مدعی خشونت در اسلام هستند و آن را به کار می برند، در واقع چهره واقعی اسلام را نشان می دهند."
این بار نخست نیست که زنگ کلیساهای عاری از تقوا و پارسایی در غربِ خالی از اخلاق و معنویت به صدا در میاید و مرغی بد صدایی، ناوقت به آذان بر می خیزد! پیش از این نیز کشیشان و خاخام های دین به دنیا فروخته یهودی و مسیحی در غرب سرشار از خشونتهای متنوع در همه ی عرصه های اخلاقی، اقتصادی و نظامی و...، هر از گاه و بیگاهی سر از کنیسه و دیر و صومعه ای بلند کرده و علیه آئین پویا و انسانی اسلام، یاوه ها بافته و تهمت ها بسته اند!
صد البته که اسائه ادب و جسارت توام با گستاخی و وقاحت هر از گاه این سلسله کشیشان بدون پاسخ های نقضی و حلی نمانده و اندیشمندان معقول و متفکران خردمند جامعه اسلامی، قانع کننده ترین جواب ها را به آنها داده اند که به قول معروف:" اگر در خانه کس هست، یک حرف بس است"! اما گویا در غرب به آن پهناوری و مدعی انسانیت و مدنیت که آوازه رعایت حقوق انسانها و آزادی بیان و باورها، گوش فلک و ملک را کر کرده، اما در برابر ندای رسای حقائق و واقعیت های آشکار و آفتابی، گوش شنوایی وجود ندارد و به خصوص که این نداها در قالب استوار ترین استدلالهای معقول و منطقی و بوسیله قلم بدستان و دانشمندان مسلمان بیان و ارائه شود.
اگر چه اظهارات کشیش جیمز وی شال در حدی از سخافت و سستی و وارفتگی دست و پا می زند که اگر فردی، آشنائی مختصری هم با آموزه های دین انسان ساز اسلام داشته باشد، می داند که اظهارات وی جز تهمت و افترا به آئین برگزیده ی الهی، چیزی دیگری نیست و اظهارات وی شال و امثال او فقط و فقط از سر عقده مندی های هدفمند و حساب شده و طراحی شده در مراکز استخباراتی و تبلیغاتی قدرتهای استعماری غربی می باشد و لا غیر.
می دانیم که جهان غرب در دشمنی با اسلام و مسلمانان، دیر زمانی است که شمشیر را از رو بسته است و در همه ی جبهه ها اسلام و امت اسلامی را مورد حمله و هجمه قرار داده اند و یکی از این جبهه ها جبهه رسانه ای و تبلیغاتی است و غرب به خصوص دولتهای غربی، پس از فروپاشی نظام شوراها در شوروی سابق، نوک تیز جنگهای روانی خود را به سمت اذهان و افکار امت اسلامی نشانه گرفته اند و هر آنچه از تهمت و دروغ و افتراء به ذهن های بیمار و علیل شان می رسد به اسلام و مسلمانان نسبت می دهند.
دقیقاً شبیه کاری که این کشیش اما در واقع کارمند استخبارات یکی از دولتهای غربی انجام داده است و به گمان و پندار واهی خودش اسلام را تشریح کرده و ذات و کنه خشونت آمیز آن را به جهانیان نمایانده است! این مرغ بد آذان از شواهد تاریخی وجود خشونت در اسلام حرف می زند؛ اما گویا شواهد تاریخی وجود خشونت در غرب و در جنگهای خونینی که میان غربیها در طول قرنها به وقوع پیوسته است را یا از یاد برده است و یا مامور به فراموش کردن آنها شده است!
غیر از وجود بالفعل خشونت در رگ رگ انسان غربی و غیر از کشتارهای وحشیانه و فجیعانه که در غرب در عرض و طول قرنها و سالها میان کشورهای غربی و ملتهای آنها اتفاق افتاده؛ تاریخ جانکاه و اسفبار برخی از کشورها مانند جاپان که شاهد بمبارانهای وحشیانه اتمی بوسیله دولت وقت امریکا بود، خود نوعی از پیشرفته ترین شکل وجود خشونت در جوامع را فریاد می زند.
امثال این کشیش از اسلام و آموزه های انسان ساز آن همان اندازه خبر و اطلاع دارند که مراکز استخباراتی غربی و دولتهای شان در اختیار آنان قرار می دهند و نمونه هایی از داعش و القاعده و طالبان و بوکوحرام را که در واقع دست پروردگان استعمار غرب هست را به عنوان مسلمان برای آنها به معرفی می گیرند! گروههای وحشی و تروریستی ای که حتی خود سران استعمار غربی به خوبی می دانند که هیچ میانه و نسبتی با اسلام و آموزه های آن و با مسلمانان ندارند.
وی شال؛ کشیش کاتولیک نام متعالی و بلند مرتبه "الله" را مرکز و محور خشونت ذاتی در اسلام معرفی می کند و با این مغلطه آشکار، حقانیت همه ی ادیان الهی از جمله یهودیت و مسیحیت راستین و تحریف نشده را زیر سوال می برد. بر رغم آنکه این کشیش قلم بدست است و گویا کتابهای بسیاری نیز به رشته تحریر در آورده است؛ اما به نظر می رسد دچار فتور در اندیشه و بیان گشته و قدرت تفکیک میان مسائل را از دست داده است و طوطی وار هر آنچه اسخبارات دولتش می گوید و به او دیکته می کند، تکرار می کند!
در هر حال، به نظر می رسد تعرضات هر از گاه برخی از نویسندگان و کشیشان غربی نسبت به اسلام و آموزه های آن و نیز جامعه اسلامی، فقط در یک کته گوری قابل ارزیابی و گنجایش است و آن همان جنگ تمدنها است که بدل از گفت و گوی تمدنها بوسیله برخی از به اصطلاح فلاسفه غربی مانند " ساموئل هانتینگتون" مطرح شده و دولتهای غربی و در راس همه ایالات متحده امریکا از آن الگو می گیرند.
مولف : سیدفاضل محجوب
