تاریخ انتشار :جمعه ۱۸ حمل ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۵۰
کد مطلب : 39265
بن بست استراتژی ده ساله آمریکا در افغانستان(6)
طالبان تأکید داشتند که حکومت افغانستان صلاحیت مذاکره را ندارد. دلیل طالبان این بود که حکومت افغانستان دست نشانده ی آمریکاست .

حامد کرزی در عین حالی که رضایت خود را از روند مذاکرات و بازگشایی دفتر طالبان در قطر اعلام کرده بود، اما به شدت از روند مذاکرات در قطر احساس سرخوردگی می کرد.
لذا تأکید داشت که این مذاکرات در ترکیه و یا عربستان اگر برگذار می گردید بهتربود، بکارگیری این گونه ادبیات نشان از نارضایتی کابل از روند مذاکرات در قطر بود، زیرا در این مذاکرات حکومت افغانستان هیچ نقشی نداشت و تنها میان آمریکا و طالبان صحبت ها جریان داشت، در این میان تنها آمریکا و آلمان بود که تلاش داشتند رضایت حکومت کابل را از مذاکرات بدست آورند و به همین دلیل آقای گراسمن نماینده ویژه آمریکا در افغانستان و پاکستان به افغانستان و منطقه سفر کرد و سعی نمود شتاب بیشتری به روند مذاکرات قطر بدهد. حال اگر فاز دیگری از مذاکرات با طالبان درعربستان آغاز گردد، اولین دست آوردش این است که دولت افغانستان از انزوا بیرون آمده و احساس می کند که در روند مذاکرات با طالبان شریک است.

از سوی دیگرعربستان سعودی که خود را مقتدرترین کشور منطقه عربی حوزه خلیج فارس می داند و روزی با طالبان روابطه نزدیک داشت و کمک های زیادی به این گروه کرده بود، از این که قطر، این کشور کوچک ابتکار مذاکره با طالبان را از چنگ این کشور ربوده و به میزبان صلح تبدیل شده بود چندان دل خوشی نداشت و به همین دلیل این کشور از پیشنهاد حکومت افغانستان از شروع مذاکرات در عربستان استقبال می کند.
دولت افغانستان مذاکرات در عربستان را مذاکرات بین الافغانی می خواند. دولت افغانستان با این ادبیات و شعار به عربستان می رود که گویا این خود افغانها است که می توانند مشکلات خود را با نشست و گفتگو حل کنند و به جای تفنگ و جنگ و خونریزی روی میز مذاکره با سنت و عنعنات افغانی به چاره جویی بپردازند، البته چنین پیشنهادی و بکار گیری چنین ادبیاتی تازگی ندارد، در طول بیش از سی سال که میلیون ها افغان کشته شدند و افغانستان به ویرانه ای تبدیل گردید طرفین درگیر با خونسردی تمام پس از یک نبرد سنگین و خونین وقتی احساس خستگی می کردند، چنین ادبیاتی را بکار می بردند و هنوز هم بکارگیری این گونه ادبیات به یک سنت تبدیل شده است.
تا پیش از این طالبان دولت افغانستان را دست نشانده و عاری از هرگونه ابتکار عمل می خواندند. به همین دلیل طالبان با آمریکا مذاکرات را در قطرآغاز کردند.

طالبان تأکید داشتند که حکومت افغانستان صلاحیت مذاکره را ندارد. دلیل طالبان این بود که حکومت افغانستان دست نشانده ی آمریکاست و براین اساس طالبان با آمریکا بهتر می توانند به نتیجه برسند تا دولت افغانستان.

حال اگر مذاکرات طالبان با حکومت افغانستان در عربستان آغاز گردد، این نشان می دهد که طالبان از حرف قبلی خود عقب نشینی کرده و برای حکومت افغانستان جایگاهی برای مذاکرات قایل شده است. البته برای حکومت افغانستان این یک امتیاز است که طالبان اعلام کنند که با حکومت افغانستان هم مذاکره می کنند و ارزش مذاکره را این حکومت دارد.
ولی واقعیت این است که هنوز روشن نیست که طالبان چنین بهایی را مفت و رایگان به حکومت افغانستان بدهد، هنوز روشن نیست که طالبان راضی به مذاکره با دولت افغانستان می شوند یا خیر. و اصلا چنین طرحی را قبول می کنند یا خیر؟ هنوز هیچ خبری از سوی طالبان در این زمینه منتشر نشده است. اما با فرض این که طالبان بپذیرند که با حکومت افغانستان مذاکره می کنند، این گروه چه اهدافی را دنبال خواهند کرد؟.

برخی از کار شناسان به این باورند، برفرضی که طالبان قبول کنند که در عربستان با حکومت افغانستان مذاکره می کنند، این گروه دو هدف و امتیاز را دنبال می نمایند، اولین امتیازی که از مذاکرات عربستان نصیب طالبان می گردد این است که این گروه باید یک دفتر رسمی در عربستان هم باز کند و بدین ترتیب در سایه گسترش جغرافیای مذاکرات دفاتر رسمی گروه طالبان هم گسترش پیدا می کند.

چه آنکه مذاکرات در عربستان زمانی می تواند صورت بگیرد که طالبان نیز در این کشور از یک آدرس مشخصی برخور دار باشند، آدرسی که آقای کرزی ده سال است به دنبال آن است و تاکنون پیدا نتواسته است و از آدرسی که آمریکا درقطر از طالبان پیدا کرده ناراضی است.

دومین هدفی که طالبان ممکن است از مذاکرات عربستان دنبال کند این است که این گروه به دنبال کسب امتیاز در مذاکرات قطر با آمریکا است. اگر آمریکا به خواسته های این گروه تن در ندهد، می تواند از مذاکرات عربستان به عنوان اهرم فشار علیه آمریکا استفاده کند و همچنین از مذاکرات قطر به عنوان اهرم فشار بالای حکومت افغانستان در مذاکرات عربستان.

زیرا اگر واقعا طالبان به دنبال رسیدن به یک راه حل بود نیازی نبود که فاز دوم مذاکرات در عربستان شروع شود و طالبان موافقت می کرد که در مذاکرات قطر هم آمریکا و هم حکومت افغانستان یکجا شرکت کنند و در سایه ی مذاکرات جدی به صلح و سازش برسند.

اما طالبان این هدف را دنبال نمی کنند، بلکه می خواهند در سایه تداوم مذاکرات و وقت کشی با بازگشایی دفاتر متعدد وجهه سیاسی خود را در جهان بالا ببرد و امتیاز بین المللی کسب کند و از سوی دیگر اهرم فشاری از روند هردو مذاکرات در دست داشته باشند و نیز با وقت کشی های غیر لازم به اهداف خشونت باری که در داخل افغانستان دنبال می کنند نیز برسند و خشونت ها را همچنان در کشور ادامه دهند.

نویسنده: یاسین حکیم

یادآوری: این سلسله مقاله درتاریخ 25 دلو سال 1390 به رشته نگارش درآمده است.
منبع : خبرگزاری آوا - کابل
https://avapress.com/vdcenw8x.jh8opi9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما