تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۷ حوت ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۳
کد مطلب : 123470
هر حزبی به آنچه دارد، خوشحال است!
"بر اساس خبرها، محمد اشرف غنی، رئیس جمهور کشور در مراسم هشتمین دور فراغت افسران اکادمی ارتش ملی افغانستان در کابل گفت که جنگ ما جنگ حق بر باطل است.
در این مراسم رئیس جمهورخطاب به گروه طالبان گفت که خود را از حلقه تروریستان خلاص کنید و بیائید با پروسه صلح یکجا شوید که اگر در پروسه صلح نپیوندید توسط نیرو های امنیتی از بین برده می شوید. اردوی ملی بر حق می جنگد نه بر باطل، و نیروهای اردوی ملی اراده دارد که از تمام خاک و نوامیس ملی دفاع کنند.
جنگ در افغانستان یکی جنگ تحمیلی است که این جنگ قابل تحمل ما نیست. برای نابودی تروریستان برای بد ترین شرایط آمادگی داریم و امیدواری هم وجود دارد که این آمادگی ها در بهترین شرایط باشد."
رئیس جمهور در مراسم مذکور به مسائل دیگری هم اشاره هایی داشته که به دلیل رعایت اختصار و انعکاس موضع نیاز، از باقی اظهارات ایشان پرهیز صورت گرفت. و اما در ربطِ به اظهارات رئیس جمهور نکته ای در خور یادآوری است که در زیر به آن اشاره می شود:
آن نکته موضوع حق و باطل است که شخص اول مملکت به آن اشاره کرده و شاید اصل و اساس قضایای افغانستان را همین موضوع و تبیین آن شکل بدهد. حقانیت، موضعی است که همه ی اطراف درگیر در قضیه کشور به آن تمسک می کنند و هر یک خود را بر حق و دیگران را بر باطل می دانند.
در آن سوی قضیه، طالبان و سایر مخالفان مسلح دولت نیز خود را معیار و ملاک حق و عدالت می دانند و به کسی اجازه نمی دهند تا در این وادی با آنها رقابت کند. البته هر کدام برای خود شان دلائل و مستنداتی هم دست و پا می کنند. حکومت خود را نماینده چند میلیون افغانستانی ای می داند که به آن رای داده اند و موجب شده اند تا زمام اداره کشور به دست حکومت کنونی بیفتد.
از سوی دیگر، طالبان و اخیراً داعشی ها نیز علاوه بر آنکه مدعی داشتن پایگاه و جایگاه مردمی در میان بسیاری از مردم افغانستان هستند، بر انتصاب بلا قید و شرط خویش به عنوان حاکم و فرمانروا و خلیفه بر امت اسلامی از جانب خداوند، تاکید می کنند و می گویند جنگ شان علیه نیروهای خارجی و دست نشاندگان داخلی آنها در افغانستان، بر اساس حق و عدالت و جهاد در راه خدا است.
اما مردم افغانستان که دو طرف طالبان و دولت مدعی نمایندگی از آنها هستند، هیچ کدام را تائید نمی کنند و عملکرد و رفتار هیچ یک را بر اساس حق و عدالت و مبانی و آموزه های مکتب آزادی بخش و انسان سازِ اسلام نمی دانند. مردم معتقدند که آئین پویا و زندگی ساز اسلام بر اساس احترام به انسان و به خصوص انسانِ مسلمان و محترم دانستن جان و مال و ناموس امت اسلامی، پی ریزی و بنا شده است و از طرفی مشاهده می شود که در هر دو سوی ادعای حقانیت و عدالت، به انسانِ مسلمانِ افغان، بد ترین ستمها و اجحافها صورت گرفته و می گیرد.
از دید مردم افغانستان مردم نه در زیر لوای دولت و حکومت فعلی احساس امنیت جانی ومالی و ناموسی دارند و نه هم در زیر پرچم سفید و سیاه طالب و داعش و امثال آنها از گروههای مدعی دیانت و مذهب، خاطر آرام و مطمئنی از نواحی یاد شده دارند و نه تنها چنین امنیتی وجود ندارد که از هر ناحیه و جهتی، اعتقادات و باورهای دینی- مذهبی مردم بر علاوه آرامش روحی و روانی فردی و اجتماعی آنان، ضربه ها خورده و لطمئه ها دیده است.
از دیدگاه مردم و علما و اندیشمندانی که در میان همین مردم وجود دارند، اسلام چیزی نیست که هر کدام از دولت و مخالفان آن برای ملت معرفی می کنند؛ چرا که در دایره ی وسیع و گسترده ای از ساحه نفوذ فکر و رفتار هر دو جناح، بسیاری از احکام و قوانین مسلم اسلامی نقض و شکسته می شود و هر دو طرف را از این بی پروایی ها و بی اعتنائی ها نسبت به شکستن حریم دین و مذهب، کوچک ترین دغدغه و پروائی نیست!
اشکال و ایراد عمده مردم و علما و اندیشمندان به هر یک از دولت و مخالفان مسلح آن این است که می گویند دولت با پذیرش سلطه سیاسی- نظامی بیگانگان، بزرگترین اشتباه و خطای الهی و مردمی را مرتکب شده و همین انتقاد را در ناحیه مخالفان مسلح دولت نیز مطرح می کنند که آنان نیز در این جهت با دولت اشتراک تقصیر دارند و خود را وابسته به غیر کرده اند و آنهم اغیاری که نه مسیحی و نه مسلمان آنها هیچ کدام دل شان بحال مردم افغانستان نمی سوزد و جز به تخریب همه جانبه ملت و کشور ما نمی اندیشند!
مردم و آگاهان دلسوز آنها می گویند ملت افغانستان امروزه در خانه خویش هیچ گونه امنیت جانی و فکری و فرهنگی ندارد؛ چرا که اگر طالبان و مخالفان مسلح زیر نام جهاد، دسته دسته از افغانهای بی گناه را با حملات انتحاری و غیر آن می کشند، از سوی دیگر حکومت نیز با آزاد گذاشتن رسانه های وابسته به فرهنگ مبتذل و ضد اخلاقی غرب، مرگ روحی و اعتقادی مردم ما را تسجیل و تعجیل بخشیده است.

امروزه در کشور شاید به تعداد دهها رادیو و تلویزیون وجود دارند که به طور شبانه روزی، در جهت فرهنگ زدائی شدیداً کار می کنند و بد محتوا و سخیف مضون ترین برنامه ها اعم از فلم سینمائی و داستانی و سریالهای تلویزیونی و حتی برنامه های اطفال با محتوای غیر اخلاقی و دینی را داخل کانون گرم خانواده ها می کنند؛ تا مسلمانان را از درون خلع سلاح و متلاشی کنند.
به نظر می رسد با این اوضاعی که در افغانستان ساری و جاری است، هیچ یک از دولت و مخالفان مسلح آن را سزاوار نیست تا خود را به اسلام بچسبانند و افکار و رفتار پرسش برانگیز خویش را آئینی و خداپسند جلوه بدهند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcefx8z7jh8wei.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما