تاریخ انتشار :جمعه ۷ میزان ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۳۳
کد مطلب : 150641
در مراسم باشکوهی تحت عنوان(جوانان عاشورایی؛ درک درست و اقدام انقلابی) در کابل عنوان شد:

افراط و تفریط و تفکر وهابیت در میان اهل سنت و شیعه انگلیسی در میان شیعیان بزرگترین چالش فرا راه نسل جوان امروز است

افراط و تفریط و تفکر وهابیت در میان اهل سنت و شیعه انگلیسی در میان شیعیان بزرگترین چالش فرا راه نسل جوان امروز است
جوانان عزیز، خواهران و برادران، امروز اسلام به خون نیاز دارد که این خون در بدن جوانان باشد، اما در برابر دشمن اهدا گردد، نباید این خون را خود ما به زمین بریزانیم. امام حسین(ع) این درد را نداشت که جوان خود را به دست خویش به زمین بریزد، بلکه درد امام حسین درد دین است، درد انحرافات است، درد معضلات اجتماعی و فرهنگی است که باید در برابر این معضلات مبارزه صورت بگیرد و در برابر این مشکلات باید مجاهده صورت بگیرد.

در هشتمین روز محرم الحرام مراسم با شکوهی تحت عنوان "جوانان عاشورایی؛ درک درست و اقدام انقلابی" در لیسه عالی خصوصی عترت با حضور علما، روحانیون، دانش آموزان مکاتب، دانشجویان و اقشار مختلف مردم اعم از زن و مرد از سوی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، سخنرانان پیرامون ویژگی های جوانان عاشورایی، درک و فهم درست از مکتب امام حسین(ع) و همچنین درسها و عبرت های این نهضت بزرگ صحبت کردند.

حجت الاسلام و المسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، دبیر کل حزب اسلامی تبیان، به اهمیت نیروی جوان و نقش آفرینی آن در زنده نگهداشتن مکتب عاشورا اشاره کرد و گفت: واقعیت امر این است که جوان سرمایه انسانی است، جوان انسان ساز است، جوان جامعه ساز است، جوان تاریخ ساز است و میتواند حتی افسار هدایت بشری را در دست بگیرد.

اما به گفته او، به شرطی اینکه این جوان، جوان خدایی باشد. جوان هر مقداری که با خدا نزدیک باشد، با همان میزان تاثیر گذاری اش بیشتر می شود. جوان هر مقدار که در دایره نفوذ و نظارت خدای متعال قرار بگیرد، به همان میزان نقش آفرینی می کند و جامعه ساز و تاریخ ساز می شود و میتواند در راستای ساختن سایر انسان ها عمل جدی و اثر گذار داشته باشد.

این عالم دینی افزود: ما اگر اندکی به خود زحمت بدهیم و مطالعه‌ی در رابطه با نیروهای جوانی که خدایی بودند و خدایی عمل کردند و مطیع مطلق اوامر پیامبران و اولیای الهی بودند داشته باشیم، خواهیم دید و خواهیم فهمید که این جوانان و نیروی جوان در تاریخ چقدر اثر گذار عمل کرده اند.

شما خود متوجه هستید که از صدر اسلام تاکنون جوانان از چه نقش های عمده و اثر گذاری برخوردار بوده اند. از خود پیامبر اسلام بگیر تا حضرت امام علی(ع) که نوجوان است و سپس در میان همه اصحاب پیامبر اسلام جوانترین نیرو است، چه عملیات ها و فعالیت های اثر گذاری دارد. علی به عنوان یک نیروی جوان کاری میکند و عملی انجام میدهد که تا امروز هم برای بشریت الگوست و تا تاریخ، تاریخ است، الگو خواهد بود و تا روز قیامت این شخصیت و این بزرگمرد الگو خواهد بود.

از آن که بگذریم و بیاییم در رابطه با بحث محرم و عاشورا و به خصوص در روز عاشورا و در لحظات نبرد با دشمن و شخصیت جوانان عضو کاروان امام حسین (ع) نگاهی بیندازیم، می بینیم که این ها چقدر کارهای زیبایی انجام دادند و زیبایی های عملکرد اینها و فعالیت اینها تا هنوز هم برای ما الگوست، حرکتی که حُر انجام میدهد، حرکتی که حضرت علی اکبر(ع) انجام میدهد و کاری را که حضرت ابوالفضل العباس (ع) انجام میدهد؛ اینها کارهای ساده و سهل و پیش پا افتاده ای نیستند و کافیست که ما مطالعه اندک و سر انگشتی در رابطه با شخصیت اینها و امتیازات و شاخص های اینها بکنیم.

آقای مزاری، به مشکلات موجود فراراه جوانان نیز اشاره کرد و گفت: بزرگترین مشکل بحث افراط و تفریط است. بخصوص افراط گرایی که امروز در جامعه ما و شما وجود دارد، در سطح مردم اهل سنت بحث وهابیت است. خوب امروز ترویج بحث وهابیت به اوج خودش رسیده است و در خود کابل گروه های مختلف وهابی، از سنگر های مساجد و مراکز دینی استفاده می کنند. در ولایت بلخ در کوچه و پس کوچه های این شهر، وهابی ها مدرسه هایی مثلا آموزش قرآن گذاشته اند و بچه های کوچک و نونهال ما را جذب می کنند و به بهانه آموزش قرآن، آموزش وهابیت می دهند. در هرات که مرکز وهابیت و خاستگاه وهابیت در کشور است. در ولایت قندوز، وهابیت امروز رویکرد خود را عوض کرده است و با وصفیکه قبلا برای زنان سهمی برای حضور نمیدادند اما امروزی زنان را تحت آموزش وهابیت قرارداده اند و به همین ترتیب در سایر ولایات عملکرد فعال وهابی ها به چشم می خورد.

به گفته این آگاه دینی، وهابیت قبلا مخالف زن و فعالیت اجتماعی زنان بود و برای حضور زن در صحنه سهم قایل نبود، اما امروز در قندوز می شنویم که مدارس مخصوص برای زن ها ایجاد کرده اند و هزاران زن را جذب کرده اند و آموزش وهابیت می دهند. خوب معلوم است، وقتی که یک خواهر در یک خانه با تفکر وهابی باشد و مادر در یک خانه با تفکر وهابی باشد، آهسته آهسته روی سایر اعضای خانواده تاثیر گذار می شود وبقیه اعضای خانوداه را به این مسیر می کشاند.

امروز در سایر ولایت نیز همین گونه است؛ در ننگرهار شما شاهد هستید که حتا دانشجویان ما علنی به حمایت از داعش تظاهرات می کنند. معنای این حرکت چی است؟! معنای این حرکت، این است که وهابیت آنقدر نفوذ کرده است و جوانان ما را آنقدر گستاخ بار آورده است که دیگر از اظهار این که من وهابی هستم و اظهار این که من حامی گروه وحشی، منفور و به هر حال رذل داعشی هستم ابا نمی کنند و بالاخره اعلام می کنند که در دانشگاه های کابل؛ چه در دانشگاه های دولتی و چه در دانشگاه های خصوصی و در صف مردم اهل سنت ما این برنامه وجود دارد و حامی اصلی حرکت وهابیت یعنی حکومت رذل و پست عربستان هم با قاطعیت عمل می کند و صدها میلیون دالر را سرازیر کرده است که در این راستا توفیق پیدا بکند. این جای نگرانی است و علمای اهل سنت ما باید متوجه باشند و مردم اهل سنت ما باید متوجه باشند که این وهابیت اگر در درون این مردم ریشه دواند، آنگاه خود آنها را هم قبول ندارد، وهابیت همه مسلمانان را مرتد و به هر حال مهدور الدم حساب می کند، هم پیروان حنفی و هم پیروان جعفری و جمله پیروان مذاهب اسلامی را مرتد و کافر حساب می کند و خون این ها را به هر حال می ریزاند.

آقای مزاری اظهار داشت: این طرف در میان مردم شیعه هم تفکرات شیعه انگلیسی در حال ترویج شدن است. من خیلی علاقه ندارم که مطلب را باز کنم و به صورت ریز وارد این مسئله شوم چون وقت کم است و اگر وقتی در این رابطه فراهم  شد، صحبت خواهم کرد.

شیعه انگلیسی؛ دین را از سیاست جدا می داند، یعنی سعی می کند که جوان ما را از سیاست دور کند. شیعه انگلیسی در برابر اهل سنت تفکر افراطی دارد و لعن و نفرین را علیه صحابه سه گانه اهل سنت واجب می داند. اگر کسی لعن و نفرین نکند می گوید این ها بدعت کرده اند، این شیعه و با این تفکر  علیه جوان ما عمل می کند و سعی می کند که گروه وسیع و گسترده ای از جوانان ما را در این مسیر قرار بدهد.
امروز متاسفانه من شاهد حرکت خزنده این تفکر در بین جوانان افعانستان هستم و این تفکر سعی می کند که جوانان را گرفتار خود و سرگرم خود شان بکند، نگذارد که این جوان با فکر انقلابی، با فکر حسینی و با فکر اصیل عاشورایی وارد صحنه شود و برای دین خدمت کند، برای مذهب خدمت و برای مردم خودشان مصدر خدمت انقلابی و اسلامی باشند.

لذا به گفته وی، این عناصر سعی می کنند که برنامه هایی در بین مسلمانان اجرا بکنند که موجبات سرگرمی نیروهای جوان ما شود، حتا در بحث عزاداری و در بحث محافل دینی به گونه ای عمل می کنند که جوانان جذب این مجالس شوند و جذب این محافل شوند، اما سرگرم این محافل. به اعتقاد ما، همه مجالس عزاداری، همه مجالس نوحه خوانی ها و همه روضه خوانی ها برای ما ابزار است، ابزار برای رسیدن به خدا باید باشد، ابزار رسیدن به خدا و ابزاری برای دیدن اهداف ائمه معصومین باشد و برای ما هدف نیست، سینه زدن هدف نیست، گریه کردن هدف نیست، عزاداری کردن هدف نیست، حتا قرآن خواندن و امثال این ها هدف نیست، ما می خواهیم از این طریق به خدا برسیم.

اما پیروان تفکر شیعه انگلیسی سعی می کنند که جوانان را به گونه ای بار بیاورند که مسایل حاشیه ای را به عنوان هدف بنگرند.  چه معنا دارد که امروز جوانی مسلمان شیعه با زنجیر های تیغ دار و قمه ها و امثال این ها بر سر و صورت و پشت خود بزنند و خون خود را به زمین بریزند و خون خود را به هدر بدهند. مگر امام حسین(ع) از ما خواسته بود که خود را بزنیم؟ مگر امام از ما خواسته بود که این کاردها و این قمه ها را بجای اینکه به سر و صورت دشمن بکوبیم و به جای اینکه علیه دشمن بکار بگیریم علیه خود بکار گیریم؟ در کجای صحبت های امام حسین این مسئله مطرح شده است و در کدام صحبت امام، شما سند و مدرک دارید.
او ادامه داد: روحانیتی که امروز مردم را به سمت و سوی سبک مذهبی خاص سوق می دهید! بفرمایید سندی که عقل که بپذیرد و قبول بکنیم، چی سند دارید که هزاران جوان شعیه را وارد خیابان می کنید و دست شان زنجیر های تیغ دار می دهید تا به سر و صورت خود بزنند و خون خود را به زمین بریزانند.

او خطاب به جوانان گفت: جوانان عزیز، خواهران و برادران، امروز اسلام به خون نیاز دارد که این خون در بدن جوانان باشد، اما در برابر دشمن اهدا گردد، نباید این خون را خود ما به زمین بریزانیم. امام حسین(ع) این درد را نداشت که جوان خود را به دست خویش به زمین بریزد، بلکه درد امام حسین درد دین است، درد انحرافات است، درد معضلات اجتماعی و فرهنگی است که باید در برابر این معضلات مبارزه صورت بگیرد و در برابر این مشکلات باید مجاهده صورت بگیرد.

در همین حال رضا ملکی؛ رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، در این مراسم گفت: هزار و چهارصد سال از حادثه عاشورا می گذرد، اما هرچه در آن توجه کنیم، ابعاد تازه تر از آن آشکار می شود.

همچنین به گفته این فعال فرهنگی، این حادثه بزرگترین و پر معنی ترین حادثه است که همراه با فدا کاری و ایثار خون واجد شده است و شاید در طول تاریخ بعد از حادثه عاشورا کمتر قیامی را بتوان پیدا کرد که با داشتن هدفهای انسانی از عاشورا سرمشق نگرفته باشد.

ملکی ادامه داد: هر چه از این حادثه عظیم می گذرد، سال بسال و دوره به دوره موجش بیشتر، برجسته تر و همه گیرتر می شود.

به گفته وی، برای درک عظمت حادثه عاشورا، تحلیل سه دوره زندگی امام حسین(ع) ضروری است.
ملکی بیان داشت که آیا می توان حدس زد شخصیتی که در این سه دوره همه او را می شناسند کارش به آنجایی برسد که در روز عاشورا یک عده از مسلمانان و امت جدش او را محاصره کنند و با تمام یاران و اصحابش به شهادت برسانند و اهلبیت و زنانش را اسیر کنند.

ملکی اظهار داشت: دوره اول زندگی امام حسین(ع) دوره پیامبر(ص) و دوره دوم دوره جوانی امام حسین و زمان حکومت امام علی(ع) است و دوره سوم از شهادت امام علی تا حادثه کربلا می باشد.

به گفته وی، در زمان پیامبر(ص) امام حسین(ع) نور چشم رسول خدا و فرزند یگانه دخترش فاطمه زهرا(س) و عزیز ترین عزیزان آن حضرت می باشد که در وصفشان پیامبر فرموده است: "الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة" اینها سرور جوانان اهل بهشتند.

آقای ملکی ابراز داشت: آنروز باور اینکه این کودک به دست امت پیامبر به شهادت می رسد، غیر قابل تصور بود. چنانکه پیامبر وقتی از شهادت فرزندش خبر داد و گریه کرد، همه تعجب کردند که چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد؟

آقای ملکی در ادامه سخنانش افزود: دوره دوم زندگی امام حسین پس از رحلت پیامبر(ص) تا زمان حکومت امام علی(ع) که در این زمان امام حسین جوان بالنده، عالم، شجاع و در جنگها شرکت می کرد و در کارهای بزرگ دخالت می کند و همه او را به خوبی می شناسند و در میان مسلمانان مثل خورشید می درخشد و همه به او احترام می گذارند و نامش را به عظمت یاد می کردند و اگر آن روز نیز میگفتند همین جوان به دست همین مردم کشته می شود، هیچ کس باور نمی کرد.

دوره سوم زندگی امام حسین(ع) بعد از شهادت امام علی(ع) است که آن حضرت بیست سال به عنوان امام معنوی مورد احترام مسلمانان بود، شخصیت محبوب، بزرگ، شریف و عالم بود. اگر در همان اوقات هم کسی می گفت که در آینده نزدیک این مرد که تجسم کننده اسلام و قرآن می باشد، ممکن است به دست همین امت اسلام و قرآن کشته شود کسی باور نمی کرد، اما این حادثه حیرت انگیز اتفاق افتاد.

آقای ملکی ادامه داد: چه کسانی مرتکب این جنایت شدند؟ جواب روشن است؛ همانهایی که به خدمتش می آمدند و سلام و عرض اخلاص می کردند، امام حسین(ع) را کشتند. این به آن معنی است که در طول پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر(ص)، امت از حقیقت اسلامی دور شده اند که فقط ظاهرش اسلامی است. اما باطنش کاملاً مسخ شده است.

به گفته وی، خطر همینجاست که نمازها برقرار است، جماعت ها ادامه دارد، مردم هم اسم شان مسلمان است، اما به حق عمل نمی کنند، اینجاست که قیام امام حسین(ع) مفهوم واقعی خود را پیدا می کند.
ملکی اضافه کرد: در مباحث عاشورا سه بخش عمده قرار دارد که یکی از آن مبحث علل و انگیزه های این نهضت ماندگار است.

به باور ملکی، سوال اینگونه مطرح می شود که این قیام چه بوده و چه تحلیلی میتوان برای آن داشت و هدف این نهضت چه بوده؟ جواب واضح است؛ هدف حضرت از این قیام انجام یک واجب عظیم (امر به معروف و نهی از منکر) و بر چیدن انحرافی که در جامعه اسلامی بوجود آمده بود که باز گرداندن جامعه به حالت اولی کاری بس دشواری بود.

امام حسین(ع) از لحاظ عمل درسی بزرگی به همه تاریخ اسلام داد و در واقع اسلام را در زمان خودش و هر زمان دیگری زنده کرد. لذا می توان گفت که هدف اصلی امام حسین(ع) اصلاح در امت پیامبر(ص) بود.


به عقیده او، هرجا فسادی باشد، امام حسین(ع) در آنجا زنده است و با شیوه عمل خود می گوید که شما مسلمانان باید چه کار کنید؟ لذا یاد امام حسین و کربلا باید زنده باشد، چون یاد کربلا این درس عملی را جلو چشم ما می گذارد.
ملکی اذعان کرد: موضوع دیگر این است که در اصحاب عاشورا یک بحث زنده، جاودانه و همیشگی است که مخصوص زمان معین نیست، درس عاشورا درس فداکاری، شجاعت و قیام در راه خدا محبت و عشق است که در همه زمانها و مکانها زنده است.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلام ایران تصریح کرد که عاشورا درسی می دهد که برای حفظ دین باید فدا کاری کرد و در راه قرآن از همه چیز باید گذشت و در نبرد حق و باطل همه باید در کنار یکدیگر و در یک صف متحد باشیم. با اتحاد مسلمین جبهه دشمن با همه توانایی هایش در برابر حق بسیار آسیب پذیر است.
او همچنان بیان داشت: عاشورا درس می دهد که در ماجرای دفاع از دین پیش از همه چیز برای انسان بصیرت لازم است. زیرا بی بصیرت ها فریب می خورند و در جبهه باطل قرار می گیرند، بدون اینکه خود بدانند، همچنانکه می بینم در جبهه ابن زیاد کسانی بودند که فساق و فجار نبودند، ولی از بی بصیرت ها بودند و تصمیم درست و عاقلانه نمی گرفتند.
او تاکید کرد: آنچه گفته شد درسهای عاشورا است که یک ملت را از ذلت به عزت می رساند و همین درسها است که می تواند جبهه کفر و الحاد و استکبار را شکست دهد.
و اما به گفته ملکی عبرت های عاشورا اینجاست که امت پیامبر، فرزند او را به فجیع ترین وجه به شهادت برسانند و اهلبیتش را اسیر کنند.
روزگاری بود که پیامبر(ص) در گوش این مردم آیات خداوندی را می خواند و آنان را به سرعت در جاده هدایت پیش می برد، ولی چه شد که کار این مردم بجایی رسید که آنقدر از اسلام دور شدند تا کسی مثل یزید بر آنها حکومت کند و وضعی پیش آید که برای کسی مثل امام حسین(ع) جز فداکاری راهی باقی نماند.
این پیام عبرت از دیگر پیامهای عاشورا است برای کسانی که می خواهند در راه امام حسین گام بردارند و جهالت و ندانم کاری دور باشد.
او یکبار دیگر تاکید کرد که چه بلایی بر سر این امت آمد که امام حسین(ع) شخصیت اول دنیای اسلام در آن روز و فرزند خلیفه مسلمین در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت نشست، سر بریده شد و به عنوان خارجی و پشت کننده از اسلام معرفی گردید.
این در حالی است که به گفته ملکی، زمان زیادی از رحلت پیامبر نگذشته بود و آب از آب تکان نخورده بود، اما از همان کوفه آدمهای به کربلا آمدند و حسین را با لب تشنه به شهادت رساندند وحرم رسول خدا را به اسارت بردند.
به باور ملکی وقتی که معیار خدایی عوض شود و هرکس دنیا پرست تر و شهوتران تر، برای منافع شخصی زرنگ تر است و با صدق و راستی بیگانه تر بر سرکار آید آنوقت نتیجه اش این میشود که عمر سعد، شمر و عبیدالله ابن زیاد به مسند برسند و کسی مثل امام حسین را به مذبح بیاورد و درکربلا به شهادت برساند.
او تاکید کرد: در قدم اول باید کسانی از مسلمانان که دلسوز هستند، نگذارند که معیارهای الهی درجامعه عوض شود، زیرا اگر معیارها عوض شد، معلوم است که انسان با تقوی مانند امام حسین(ع) خونش باید ریخته شود که نتیجه آن پیروزی خون بر شمشیر رقم خورده و اسلام و مکتب رسول الله(ص) بیمه شده و بدور از هرخدعه و نیرنگی باقی بماند.

او در ادامه سخنان خود افزود: خداوند وعده داده است که اگر کسی اورا نصرت کند او هم نصرتش خواهد کرد به این معنی که اگر کسی برای خدا تلاش و حرکت کند پیروزی نصیبش خواهد شد و این سنت الهی است.

وی خاطر نشان کرد که به عنوان نمونه پیروزی جمهوری اسلامی ایران یکی از نصرتهای الهی و برگرفته از نهضت و قیام عاشورا بود.

به باور وی، امام خمینی (ره) آن بزرگ مرد الهی با توکل بر خدا و با حمایت ملت ایران از انقلاب و آرمانهای امام حسین(ع) توانست بر یک رژیم تا بن دندان مسلح و غاصب پیروز شود و نظام جمهوری اسلامی را پایه گذاری کند که با پیروی از دستورات اسلام تاکنون توانسته است به قله های ترقی و پیشرفت وعلوم و فنون جدید برسد و همچنان در برابر استکبار جهانی که همان فرعونیان و یزیدیان زمان ما هستند بایستد و حامی ملل مستضعف و مسلمان جهان باشد.

لازم به ذکر است که محفل امروزی با قرائت آیاتی چند از کلام الله مجید توسط قاری نورعلی امامی و مداحی مداح اهلبیت حاج کاظم گل محمدی، سروده ها و غمنامه ها از سوی دانش آموزان لیسه عترت آغاز و با ذکر ذکر مصیبت و نوحه خوانی به یاد بود شهدای کربلا پایان یافت.

اجرای جلسه به عهده سیدخداداد احمدی، مدیر فعال لیسه عالی عترتبود.

 

https://avapress.com/vdcee78zzjh8npi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما