تاریخ انتشار :شنبه ۱ عقرب ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۴۶
کد مطلب : 132451
سید طیب آغا
سید طیب آغا

یک مقام پیشین گروه طالبان طی نامه ای، از رهبری این گروه خواسته که به جنگجویان طالبان دستور دهد تا از حمله بر نهادهای عمومی و کارمندان دولتی خودداری کنند.

این مقام پیشین طالبان تاکید کرده که باید جاسوسان از صفوف طالبان بیرون رانده شده و شورای کویته، پاکستان را ترک کند.

سید طیب آغا؛ مسؤول پیشین دفتر غیر رسمی طالبان در قطر و از مذاکره کنندگان این گروه از هبت الله آخندزاده؛ رهبر طالبان خواسته تا طالبانی که با استخبارات پاکستان و دیگر کشورها به گونه مستقیم و غیرمستقیم ارتباط دارند شناسایی و از صف طالبان بیرون براند.

طیب آغا گفته که ارتباطات با استخبارات خارجی، طالبان را به سوی شر و تباهی می‌کشاند.
او در نامه ای که عنوانی هبت الله آخندزاده فرستاده، اساس مبارزه و تشکیلات فعلی طالبان را زیر سؤال برده و نوشته است که ملا هبت الله نباید خود را امیرالمومنین بخواند؛ زیرا به گفته او برای «امارت» به قلمرو نیاز است و این در حالی است که رهبری طالبان در پاکستان حضور دارد.

کارشناسان می گویند که ارسال این نامه از سوی کسی که تا همین چندماه پیش از مسؤولان اصلی هیات مذاکره کننده صلح طالبان در قطر بود و بعد از افشای خبر مرگ ملا عمر؛ رهبر و پایه گذار طالبان، در اعتراض به پنهانکاری قدرت طلبانه رهبران این گروه تحت تأثیر مستقیم دولت و سازمان استخباراتی، از عضویت در دفتر قطر و بدنه این گروه، فاصله گرفت، می تواند بیانگر این واقعیت باشد که رهبری این گروه، بعد از مرگ ملا عمر، دچار شکاف های عمیق و جدی بر سر اهداف و رویکردهایی شده است که پیش از این، جزو آرمان های راهبردی و استراتژيک این گروه محسوب می شد و رهبران و سپاهیان طالبان، بی محابا و با تمام توان، برای رسیدن به این اهداف بی توجه به عواقب، هزینه های جانبی و بازتاب های حاشیه ای آن، اقدام می کردند.

نامه سید طیب آغا و توصیه هایی که او در این نامه خطاب به رهبران کنونی طالبان در مورد پرهیز از آماج قرار دادن غیر نظامیان، اماکن عمومی و حتی کارمندان دولتی افغانستان و نیز فاصله گرفتن از پاکستان با انتقال شورای کویته به داخل کشور، مطرح کرده است، نشانگر آن است که پس از مرگ ملا عمر، شماری از رهبران و اعضای ارشد و مهم این گروه، حتی از رویکردها و اصول مبارزاتی گروه طالبان که در زمان حیات ملا عمر، عمیقا و شدیدا از جانب او، حمایت و ترویج و تکرار و تأکید می شدند، فاصله گرفته و در پی نقد و اصلاح و چالش با این اصول، برآمده اند.

این تحولی جدی و عمیق در رهبری گروه طالبان به حساب می آید؛ چیزی که می تواند از نشانه های مرگ و افول سازمانی این گروه شمرده شده و شاید عمده ترین دلیل فروپاشی ساخت یکپارچه و به ظاهر منسجم آن، بعد از خبر مرگ ملا عمر نیز باشد.

اما این نامه، علیرغم فراخوان های مثبت و امیدبخش زیادی که در آن وجود دارد، همچنان ناخوانده و ناشنیده مانده است. این از دید کارشناسان به معنای آن است که هنوز جناح جنگ طلب و تندرو که ظاهرا وابستگی های عمیق و پیچیده ای با استخبارات خارجی دارد و در پیوند مستقیم با پاکستان و سایر رژيم های حامی تروریزم در منطقه قرار دارد، از نفوذ و سلطه همه جانبه و گسترده ای بر کانون اصلی رهبری گروه طالبان، بهره مند است که اجازه نمی دهد تفکرات اصلاحی، نقاد، چالش گر و میانه رو، در میان رهبران این گروه به رشد و قدرت و کمال برسند و ریشه بدوانند.

این نامه و هر نامه دیگری که با این محتوا و پیام منتشر شود، احتمالا همچنان نادیده گرفته شده و ناخوانده خواهد ماند؛ درست همان گونه که التماس های مکرر دولت افغانستان برای صلح با این گروه، تاکنون موفق نشده به توفیقی مطلوب و امیدبخش دست پیدا کند.

عامل اصلی به بن بست خوردن این تلاش ها، فراخوان ها و نامه ها هم نفوذ عمیق و گسترده پاکستان بر رهبری گروه طالبان است و به باور آگاهان، تا زمانی که دولت و سایر جریان های مدافع و حامی صلح نتوانند میان رهبری طالبان و دولت پاکستان، فاصله بیاندازند، هیچ تلاشی در این زمینه به نتیجه نخواهد رسید حتی اگر طالبان هیچگاه قادر به ایجاد قلمرو برای احیای «امارت» نشوند تا لقب «امیرالمؤمنین» برازنده رهبر این گروه واقع شود!

https://avapress.com/vdcdkx0ffyt0so6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما