تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۲۸
کد مطلب : 61737
سفیر پاکستان
سفیر پاکستان
بر اساس گزارش ها، پولیس سرحدی افغانستان اعلام کرده که فعالیت های تعمیراتی و استحکامی نظامی پاکستان از چندی بدینسو در نزدیکی قریه های حاتم و گودزرده ولسوالی گوشته در امتداد خط دیورند آغاز شده است.
گزارشها می افزاید این فعالیتها، همزمان شده است با دور جدیدی از حملات راکتی و توپخانه ای کشور همسایه جنوبی در این سوی خط دیورند.
اگر چه مقامات دولت افغانستان، با احضار سفیر پاکستان در وزارت امور خارجه و بیان نگرانی جدی مقامات دولت افغانستان از حملات مذکور را به گوش دولتمردان پاکستانی رسانده اند که این عمل در ذات خودش و بر اساس عرف دیپلماتیک، لازم و ضروری می باشد و بایستی دولت افغانستان خیلی زودتر از اینها این کار را انجام می داد.
اما از سویی نیز دیده می شود که نسبت به عکس العمل لازم در ربطِ به حملات هر از گاه و ناپیوسته راکتی و توپخانه ای اردوی پاکستان به افغانستان، دولت کابل ساکت نبوده و تا جایی که از توانایی و امکاناتش بر می آمده، از شکایت به مراجع بین المللی گرفته تا پرخاش لفظی و اخیرا نیز احضار سفیر آن کشور، دریغ نورزیده است.
اما جان کلام این است که از یک سو، توانایی ها و امکانات دولت کابل در برابر اسلام آباد، معدود و محدود است و حقیقتاً فراتر از همین اقدامات سمبولیک و نمایشی، کاری دیگری از دست مقامات افغانستان ساخته نیست و اساساً صلاح هم در آن نیست تا در یک چنین حال و اوضاعی که جنگ و ناامنی از هر سوی و جهتی بر دولت کابل تحمیل شده و می شود، جبهه ی جدیدی از جنگ و کشمکش، در امتداد خط طولانی دیورند و آنهم با کشوری که علاوه بر دارا بودن نیروی هسته ای، از قدرت استخباراتی قوی ای نیز برخوردار است، باز شود.
طرف پاکستانی نیز به خوبی از این نقطه ضعف و جهت آسیب پذیری دولت و ملت افغانستان آگاهی کامل داشته و با تکیه به همین نقص راهبردی دولت و ملت افغان، سیاست های دخالت جویانه و استعماری خویش را در عرض و طول رابطه خویش با افغانستان و در زمانها و مکانهای مقتضی، ادامه داده و خواهد داد.
مقامات دولت افغانستان به روشنی دریافته اند که روشهایی چون تهدید به شکایت در نهادهای بین المللی و حقوق بشری و نیز احضار سفیر و غیر آن، در برابر پاکستانی که- البته به کمک امریکا و غرب- به هیچ یک از معیارهای همسایگی و حقوق بشری، اعتنا و اعتباری قایل نیست، ابدا فایده و اثری ندارد؛ اما از سویی نیز دولت افغانستان، خود را در برابر ملتش مسئول و پاسخگو احساس می کند و با آنکه به عدم کارایی بسیاری از اقدامات در برابر دولت اسلام آباد، مطلع و واقف است، اما به ناچار حرفی باید بزند و موضعی بگیرد.
اما اینکه چرا حملات راکتی و توپخانه ای اردوی پاکستان مقطعی و ناپیوسته است، بیشتری از آگاهان مسایل سیاسی بر این باوراند که از آنجا که حملات مذکور به مثابه اهرم فشاری در دست دولت و اردوی اسلام آباد قرار دارد، لذا دولت همسایه جنوبی هر زمان که لازم ببیند از این اهرم کارساز و موثر استفاده می کند.
از نظر کارشناسان، همهمه مذاکره امریکایی ها با طالبان در قطر و شایعه باز شدن دفتر سیاسی برای آنان و نیز اشتیاق مقامات امیر نشین قطر جهت گشایش سفارت آن کشور در کابل، فاکتورهایی هستند که سران اسلام آباد را وسوسه می کند تا جهت کسب امتیازات بیشتر برای عوامل طالب شان در حاکمیت آینده افغانستان، فشارها را بر دولت کابل بیشتر و بیشتر کنند و به همین دلیل نیز حملات راکتی و توپخانه ای از سر گرفته می شود.
چه بخواهیم و چه نخواهیم؛ چه خوشامد ما باشد و چه ناخوشایند، امروزه این دیگرانند که می نشینند و برای اداره و آینده کشور و سرزمین ما طرح و نقشه کشیده و برنامه ریزی کرده و تصمیم می گیرند. چنانچه بارها یادآور شده ایم، اراده استخباراتی منطقه و جهان، هر کدام برای افغانستان خواب علی حده و جداگانه ای دیده اند.
بیشتر دولتهای منطقه می خواهند تا در افغانستان دولت و حکومتی روی کار باشد که به منافع آنان بیشتر نظر داشته باشد تا منافع امریکا و غرب و حتی منافع دولت و ملت افغانستان! در مقابل اراده فرامنطقه ای به سرکردگی امریکا و متحدان غربی و منطقه ای آنان، سعی دارند تا در افغانستان دولت و نظامی حاکم باشد که حامی سیاستهای استعماری و استکباری آنان در افغانستان و منطقه باشد.
تا کنون این دو سناریو در افغانستان وجود داشته و پس از این نیز حضور خواهد داشت و اما اینکه کدام یک از این دو طرحی که- البته هیچ یک به سود دولت و ملت افغانستان نیست- برنده شده و در کشور عملی خواهد شد؛ هنوز معلوم نیست و صد البته که حامیان هر دو سناریو، آخرین تلاشهای خویش را به کار خواهند بست تا افغانستان و دولت آن را به سمت وسویی بکشانند که نتیجه آن به سود منافع و مطامع سیاسی و اقتصادی آنان باشد.
در این میان سران اسلام آباد از همه حریص تر می نمایند تا از آب گل آلود افغانستان، ماهی های مراد بزرگتر و بیشتری بگیرند، اما وجود و حضور رقبای قدری چون امریکا، اروپا و برخی از دولتهای منطقه ای، با آنکه پشت شان را می لرزاند، اما باز هم امیدوارند تا در سناریوی فرامنطقه ای نیز نقش کلیدی به آنان داده شود تا یک بار دیگر و در پرتو زمامداری طالبان، بر سرنوشت دولت و ملت افغانستان حاکم شوند.
اما اینکه آیا امریکا ومتحدان آن، برای یکبار دیگر این فرصت را در اختیار سران پاکستان قرار خواهند داد یا نه، این خیلی نمی تواند برای مقامات پاکستانی امید بخش باشد و به همین دلیل نیز دولتمردان اسلام آباد ترجیح می دهند تا دو جانبه عمل کنند و به جای بسنده کردن حضور شان در جبهه منطقه ای، به حضور در سازمان استخباراتی فرامنطقه ای نیز بیندیشند تا سرانجام، از روزنه ای در افغانستان نفوذ کرده و به عمق استراتژیک خویش، عمیق تر برسند.

مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcd5509.yt0fs6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

پاکستان یک همسایه حسود و تنگ نظر است و البته از موضع برتر به افغانستان نگاه می کند.
مادامیکه نقاط مرزی پاکستان محل زیست درندگان طالب باشد افغانستان رنگ آرامش را نخواهد دید.
پاکستان زخمی را که روسها بر پیکر افغانستان زده بودند را دردناک تر ، عمیق تر و مزمن کرد به گونه ای که تا امروز هزاران ضهید و معلول تقدیم صلح کشور شده است و لی افغانستان آباد و آرام نشده است.
حتی پاکستان امریکارا شناخته ست ولی هنوز افغانستان امریکارا نشناخته ست
عملکرد ها وگفته های حکومت پاکستان نسبت به افغانستان همواره دو پهلو بوده زیرا از یکطرف اظهار دوستی می کند وسوی دیگر از پشت خنجر میزند بنا بر این هیج وقت به گفته های پاکستان نباید اعتماد کرد.
حملات راکتی پاکستان در خاک افغانستان از دو سال به این طرف ادامه دارد گمان میرود که پاکستان صبر مردم افغانستان حمل بر ضعف نموده است.
همه بدبختی های مردم افغانستان زیر سر کشور پاکستان میباشد پاکستان گرگی است در لباس میش و هیچوقت دوست مردم افغانستان نبود فقط در غالب یک دوست خودش را نشان داده.