تاریخ انتشار :سه شنبه ۳۱ سنبله ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۳۲
کد مطلب : 116692
مؤلفه هایی که یک روحانی در افغانستان به آن ضرورت دارد
در سالروز شهادت امام محمد باقر(ع) سید عیسی حسینی مزاری ضمن بیان دستاوردهای امام محمد باقر(ع) در طول حیات خویش، به وظیفه علما و مؤله هایی که یک روحانی در افغانستان باید داشته باشد اشاره کرد و این موضوع را به صورت دقیق و کارشناسانه به تحلیل گرفت.
مشروح سخنان سید عیسی حسینی مزاری رهبر حزب اسلامی تبیان در سالروز شهادت امام محمد باقر(ع):

بسم الله الرحمن الرحیم
سالروز شهادت امام محمد باقر روزی مهمی است و صحبت های زیادی در این زمینه وجود دارد که می شود ارائه کرد، ولی از ظرفیت مجلس خارج است که ما بتوانیم به همه مطالب برسیم.

اما باید گفت که حضرت امام محمد باقر(ع) ۵۷ سال و ۵ ماه در دنیا عمر کردند و این مدت در سه مقطع تقسیم می شود، مقطع اول ۳ سال و ۶ ماه و ۱۰ روز با جدش امام حسین(ع) بودند و ۳۴ سال و ۱۵ روز هم با پدر بزرگوارش امام سجاد(ع) سپری کردند و بعد از پدرشان ۱۹ سال و ۲ ماه و ۱۲ روز امامت کردند و رهبری مسلمانان را به عهده داشتند.

حضرت امام محمد باقر(ع) در طول زندگی گهربارشان به خصوص در ایام امامت شان کارهای بسیار بزرگ و اثرگذاری را انجام دادند به خصوص بعد از تضعیف خاندان اموی که بر اثر حادثه کربلا و تبلیغات وسیع برعلیه خاندان اموی چهره کریه آنان را افشا ساخت و نقاب از صورت اینها گرفته شد و در نتیجه این دستگاه و نظام تضعیف شد، حضرت امام محمد باقر(ع) از ظرف زمانی و فرصت پیش آمده حسن استفاده را بردند.

من در این فرصت فقط به چند تا از دست آورد های امام باقر(ع) به طور فهرست وار اشاره می کنم:
۱- تحکیم مبانی عقیدتی و باورهای دینی جامعه
۲- نقد و تخطئه اندیشه های نادرست راه یافته در عقاید مسلمانان.
۳- گسترش فرهنگ فقهی و احکام دینی.
۴- مبارزه با بکارگیری روش های نادرست اجتهاد و استنباط احکام فقهی.
۵- تربیت شاگردان کارآمد در میدان فقه و کلام و مباحث اخلاق و اجتماع.
۶- رهبری جامعه شیعی به سوی اندیشه های ناب اسلامی.
۷- باز داشتن تشکیلات شیعی از نابودی در زیر فشار حکومت خود کامه اموی.
۸- ترویج اندیشه های اعتقادی سیاسی شیعه همراه با در پیش گرفتن خط مشی مبارزاتی خاص شرایط و زمان آن دوره که نیاز به سازمان دهی جدی داشت.
۹- نمایاندن الگوهای علما به جامعه اسلامی در زمینه عبادت، زهد، کار و تلاش، علم، اخلاق و حضور اجتماعی.

اینها بخشی از دست آوردهای امام محمد باقر(ع) است و عمده ترین کاری که امام انجام می دهد تربیت شاگردان و علمای دین است. البته اکثر ائمه دین ما به این کار اهتمام داشتند و برای تربیت شاگرد اقدامات جدی کردند و همین علما و شخصیت هایی که شاگردی این طیف از شخصیت های آسمانی را داشتند باعث شدند که مذهب زنده بماند و تا حالا گسترش پیدا کند و نام اسلام ناب محمدی(ص) در دنیا از درخشش خاصی بر خوردار گردد.

بنا بر این در تمام عصرها و شرایط، تربیت علما و شخصیت های دینی و مذهبی نیاز است و ما در هر یکی از جلسات عنوان کردیم که چون ما پیروان ائمه معصومین(ع) هستیم، حتی اگر آنها چیزی را به ما دستور ندهند باید زندگی آنها را مطالعه کنیم و از آنها به عنوان الگو از حرکات و سکنات و برنامه ها و فعالیت های سیاسی و فرهنگی شان بهره بگیریم.

حالا در بحث علما این موضوع مطرح است به خصوص در شرایط موجود که ما نیاز بسیار شدید به اینگونه علما داریم.
علمایی که بتوانند کار کنند و از دین و مذهب به صورت درست دفاع کنند و به گفته رسول خدا(ص) ورثه انبیا باشند، علمایی که امام کاظم(ع) فرموده "الفقها حصون الاسلام" یا چنانچه حضرت امام حسن عسکری(ع) می فرمایند: الفقیه من انقذ الناس من شر اعدائهم، اگر علما یک چنین ویژگی هایی داشته باشند در شرایط موجود به شدت نیاز است.

اگر چه امروز در حوزات علمیه ما در قم، مشهدمقدس، نجف اشرف، افغانستان و برخی از کشورهای اسلامی، علمایی هستند و داریم و کار می کنند و امروز اگر اسلام در دنیا مطرح است و روز به روز از نظر علمی، فکری و اندیشه ای رو به فزونی است و این گسترش سبب شده که استکبار جهانی را به تکاپو بیندازد و مشغول فعالیت ها و عملیات های انفعالی شود از برکت همین علمای دین است.

امروز کارهایی را که استکبار جهانی علیه اسلام و کشورهای اسلامی انجام می دهند، فعالیت های انفعالی است و از سر ناچاری و حفظ زیاده خواهی های خودشان می باشد.

اینجاست که این علما و شخصیت ها در صحنه هستند و در راس آنان شخصیت بزرگوار جهان اسلام حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) و نیز مراجعی چون حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی و سایر علما و فقها قرار دارند.

اما برای اینکه ما به عنوان پیروان حضرت امام محمد باقر(ع) وظیفه خود را بدانیم و به عنوان طلبه هایی که در اینجا هستیم و افغانستان به ما نیاز دارد، لازم می دانم عوامل و مولفه هایی را برای کارا شدن یک طلبه بیان کنم که کشور به یک چنین طلبه ها و علمایی نیاز دارد.

مولفه هایی که برای علما ضروری است
چند تا مؤلفه و یا عامل و یا بهتر بگویم خصوصیت و ویژگی که یک عالم و روحانی با داشتن تمام آنها می تواند خادم درستی برای دین و مردم باشد:

۱- عالم باید تمام دین را بداند و به همه هم عمل کند
اولین خصوصیتی که علما، فقها و شخصیت های ما باید داشته باشند این است که معرفت دینی شان، به عنوان یک اصل مهم و اساسی مطرح باشد و یا به عبارت دیگر تفقه در دین داشته باشند. وقتی بحث تفقه مطرح می شود گاهی شاید این تصور پیش بیاید که دانستن دین صرفاً دانستن فروعات است، مانند نماز، روزه، زکات، خمس، جهاد و مانند آن، در حالی که از دیدگاه کارشناسان علوم دینی، یک چنین چیزی نیست و حتی مطالبی که قرآن و ائمه معصومین(علیهم السلام) مطرح می کنند این است که فقیه را نه به درس خواندن زیاد و نه به چسپیدن به فروعات خلاصه نمی کند بلکه وظیفه آنان را در سطح کل دین گسترش می دهد.

امروز ما فقهایی داریم که خیلی درس خواندند اما مطابق این روایت امام حسن عسکری(ع) نیست که مؤثر در نجات جامعه ما از شر اعدا باشد. ما امروز علما و فقهایی داریم که اصلاً در جهت هدایت جامعه بشری اثرگذار نیستند، صرفاً در گوشه ای نشستند، رساله نوشتند و گوشه عزلت را اختیار کردند.

پس آدم فقیه کسی است که ضمن اینکه تمام دین را و مطالب مربوط به دین را بداند، در رابطه با نجات جامعه اسلامی نیز برنامه داشته و اثرگذار باشد.

بنابراین، دین عقاید، سیاست، معارف، تفسیر، حدیث، اخلاق و تاریخ است و به همین ترتیب در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و مباحث اقتصادی و نظام و امنیت نقش دارد.
شخصی که علاقه دارد برای هدایت جامعه اسلامی و انسانی تاثیرگذار باشد، باید فهم دین را با این وسعت و گستردگی داشته باشد.

چنانچه عالمی فهم درست از دین نداشت متحجر می شود
اگر عالمی و یا یک شخصیت دینی، فهم درست از دین و معرفت بالا در تمام ابعاد نداشت و یا درست نفهمید و یا بخشی از مسایل دینی را دانست و بخشی دیگر را ندانست طبعاً اینجا بحث تحجر پیش می آید.
وقت عالمی و یا طلبه ای متحجر شد این تحجر در سه زمینه و میدان خودنمایی می کند.

الف) گاهی آدم متحجر بخشی از احکام دین را می گیرد و مشغول نماز و روزه و مانند آن است و حتی اگر برای همسایه اش بلا و مشکلی پیش بیاید به این آدم ربطی ندارد و راحت در خانه خود نشسته و مشغول عملکرد خودش است و فقطه به دنبال این است که خود را به خدا برساند و بهشت را فقط برای خود صاحب شود.
این آدم متحجر با وجود اینکه درس خوانده است و فقیه هم شده است اما منزوی است.

ب) بخش دوم تحجر این است که شخص متحجر در رابطه با مباحث اجتماعی و سیاسی و برخی مسایل، موضع می گیرد. اگر در یک محفل دینی و مذهبی بحث سیاست را مطرح کنید اعتراض دارد که چرا همه چیز را سیاسی می سازید. روضه خوانی و نماز جمعه و جماعات از دید این آدم ربطی به سیاست ندارد و سعی می کند که اجتماع را به یک سمت و سوی خاص حرکت بدهد و دیدگاه جدایی دین از سیاست را در نظر دارد.

این دسته از متحجرین با این دیدگاه در جامعه فعالیت می کنند و کسانی را که به عنوان عناصر متدین مسلمان که در تمام ابعاد دین آشنایی دارند و می خواهند به آن عمل کنند و سیاست را در قالب دیانت پیاده کنند، تخطئه می کنند. در حالیکه تمام دین برای مدیریت جامعه انسانی است و سیاست مسلمان عین دیانتش است.

سیاست از دیدگاه اسلام معنی خاص دیگری ندارد فقط مدیریتِ درستِ اجتماع است. بنابراین اسلام به عنوان کاملترین دین از سوی خداوند، توانایی بیشتری برای مدیریت دارد و پیامبر اسلام(ص) به عنوان اولین حاکم و مدیریت اجتماع، وارد جامعه انسانی شد و فعالیت کرد تا حالا نیز این خط تحت عنوان ولایت فقیه که در حقیقت همان خط پیامبر است، ادامه دارد.

بنا بر این یک عده از متحجرین یک چنین دیدگاهی دارند که دین را از سیاست جدا می دانند در حالیکه تمام ائمه دین، حرکات شان در راستای مدیریت جامعه انسانی بوده و تفکر آنان امروز نیز در راستای مدیریت، کارساز است اما کجاست آن مردمی که بتوانند از این اندیشه به درستی استفاده کنند و جامعه و مجموعه خود را درست مدیریت کنند.

اگر دنیا به هم ریخته به خاطر عدم استفاده از تفکر مدیریت اسلامی است
امروز اگر دنیا به هم ریخته به خاطر این است که ما از تفکر مدیریت اسلام استفاده نمی کنیم ومطالعه درست از اسلام نداریم.

گذشته از کسانی که مسلمان نیستند، پیروان دین اسلام نیز مطالعه درست از اسلام ندارند، اگر علمای اسلام و تمام مسلمانان از اسلام مطالعه درست داشته باشند جامعه ما از این بحران نجات پیدا می کند.

اگر علما از تفکر مدیریت اسلامی بهره گیرند در هیچ عرصه ای مشکل نخواهیم داشت
امروز در افغانستان چه در سطح شیعه و چه سنی علمای زیادی وجود دارند که اگر همه بنشینند و به صورت دقیق از اسلام مطالعه داشته باشند و آن فکر مدیریتی اسلام را در جامعه پیاده کنند درهیچ عرصه مشکل نخواهیم داشت.

بنا بر این بخش دوم تحجر این است که در سایه آن، چنین افرادی پرورش پیدا می کند و وجود این افراد است که امروز جامعه ما را با مشکل رو برو ساخته است و این تفکر است که در بین جامعه ما اختلاف به وجود آورده است.

علمای ما با داشتن یک چنین تفکری گاهاً باعث تفرقه و شقاق و نفاق می شوند و گاهی مرتکب بعضی غیبت ها و تهمت ها، تخریب ها و تضعیف های علما و روحانیتی می شوند که در صحنه به صورت تمام و کمال در رابطه با مباحث اسلامی می خواهند عمل کنند.

ج) وجهه سوم تحجر به گونه ای در صحنه خودنمایی می کند که برخی از شخصیت ها و عناصر و حلقات فقط خود را مسلمان می دانند.

این نوع متحجر هم در جمع اهل سنت هستند و هم در جمع اهل تشیع، در حقیقت تکفیری هایی هستند که در دنیا تبارز کرده اند و تظاهر دارند و در برخی از کشورها دارند خودِ مسلمانان را قتل عام می کنند.

متحجرینی که در بین اهل سنت هستند به عنوان داعش، القاعده و جبهه النصره و سایر حلقات فعالیت دارند و جنایت های عجیب و غریبی را مرتکب می شوند و افزون بر آن خود را به عنوان کسانی معرفی می کنند که گویا مسلمان تنها اینها هستند.

متحجرین دسته اول، دوم و سوم کسانی هستند که در دام استکبار جهانی گیر می افتند، بعضی ناآگاهانه در دام استکبار قرار می گیرند و مورد استفاده واقع می شوند و برخی آگاهانه در خدمت استکبار هستند، امروز به خصوص دسته سوم متحجرین آگاهانه در خدمت استکبار جهانی هستند چه آن تکفیری های منتسب به اهل سنت و چه تکفیری های منتسب به شیعه، افسارشان در دست استکبار است و پولی که به اینها می دهند، استکبار جهانی می دهد و آموزش و تمام ابزار و ادواتی که امروز در اختیار این نوع متحجرین قرار می دهند استکبار جهانی است.

نماد و نماینده شیعه تکفیری شبکه اهلبیت الله یاری است
این طرف هم تکفیری های شیعه است که طرف مقابل خود را کافر می داند و امروز در سطوح مختلف از این چنین شخصیت ها وجود دارد.

واین تکفیری های منتسب به شیعه هستند که مجوز قتل شیعه ها را در اختیار وهابیها و متحجرین دسته سوم قرار می دهند که البته آنها اهل سنت نیستند اهل سنت مردمانی که پیروان مذاهب چهار گانه هستند اینها اهلبیت را دوست دارند و در محوریت کارشان قرار دارد و اینها مسلمانان واقعی هستند و برای گسترش دین کار می کنند و اینها نیز در زیر تیغ دو دم متحجرین دسته سوم قرار دارند، چه متحجرین وهابی و چه متحجرین شیعه که باز اینها آله دست مستکبرین هستند.

شیعه های تکفیری، شیعه هایی هستند که از لندن تبلیغ و ترویج می شوند. شیعه های تکفیری شیعه هایی هستند که خواستگاه و آبشخور فکری و مالی شان در واشنگتن هستند.

نماد و نماینده شیعه تکفیری شبکه اهلبیت الله یاری است، شما ببینید که الله یاری از چه ادبیاتی علیه اهل سنت استفاده می کند، ادبیاتی که به شدت محکوم علمای اهل تشیع و مکتب و مذهب ما است.

ادبیاتی که این آدم علیه برادران اهل سنت ما استفاده می کند ناجایز و حرام است، حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) به صراحت می گویند حتی بی احترامی به نمادهای اهل سنت حرام است، چطور ممکن است که این آقا با رکیک ترین الفاظ در برابر اهل سنت حرف می زند.

بی بی سی و العربیه در راستای ترویج و تبلیغ تکفیری ها کار می کنند
و نماینده، نماد و کانال تبلیغاتی جبهه النصره و داعش و... و یا بهتر بگویم تکفیری های منتسب به اهل سنت، شبکه هایی مثل وصال حقی که ظاهراً حق است، شبکه نور، شبکه وصال فارسی و چندین شبکه دیگری است که مشخصاً در این راستا تابلودار عمل می کنند و بسیاری از شبکه های غربی به صورت غیر تابلودار و به ظاهر با ژست بی طرفانه اما به عنوان رسانه های آنها دارند عمل می کنند.

امروز شبکه بی بی سی، شبکه صدای امریکا، یورو نیوز و العربیه عربستان و الجزیره قطر اینها همه در راستای ترویج و تبلیغ این نوع تحجر برنامه و فعالیت خیلی جدی دارند.

اینجاست که اگر عالم دینی ما درست عمل نکند و نیندیشد و از اسلام مطالعه درست نداشته باشد به این بلا گرفتار می شود، آنوقت بجای اینکه در مسیر حق قرار داشته و در خدمت دین خدا باشد در خدمت دشمنان خدا و شیطان بزرگ و در مسیر اهداف استکبار قرار می گیرد.

این یک نشانه و یک ویژگی است که عالمی که می خواهد به عنوان دژ اسلام عمل کند و مسلمانان را از شر دشمنان نجات بدهد این ویژگی را باید داشته باشد یعنی دین را بداند با تمام ابعادش و به همه آن عمل کند.

۲- مولفه یا ویژگی دوم یک عالم دین
عالم انقلابی باید مثل شمع بسوزد اما جامعه را روشن کند
مولفه دیگر این است که یک عالم دین باید روحیه انقلابی داشته باشد اگر روحیه انقلابی در وجود عالم ما نباشد این عالم توان بازگویی حقیقت و موضع گیری صریح را در عرصه های دینی ندارد و حقایق دینی را به راحتی نمی تواند بیان کند و حق و باطل را برای مردم به درستی مشخص نمی سازد.

بعضی از علمای ما در پشت دوربین تلویزیون قرار می گیرند و یک ساعت و یا بیشتر صحبت می کنند اما اصلاً نمی فهمی که این عالم دینی چه می گوید و نمیدانی که راه کدام و چاه کدام است، دوستان ما و دشمنان ما چه کسانی هستند.

اینجاست که نداشتن روحیه انقلابی بلای دیگری است که علما و شخصیت های دینی ما را تهدید می کند و ما امروز از این علمایی که دارای روحیه انقلابی نیستند کم نداریم.

داشتن روحیه انقلابی و معرفت دینی دو بالی است که یک روحانی باید داشته باشد
روحیه انقلابی یعنی داشتن روحیه شجاعت، نترسی و فدا کاری و داشتن روحیه اینکه خودش غرق شود اما موج ایجاد کند و جامعه را بیدار کند و به سمت ساحل نجات سوق دهد.

عالم انقلابی یعنی اینکه خودش مثل شمع بسوزد اما جامعه را روشن بکند، به فکر زندگی خود نباشد و به فکر مال و اولاد و مقام نباشد، به فکر این نباشد که من اگر فلان موضع حق و حقیقت را گفتم به ریش فلان آقا بر نخورد، فلان کشور ناراحت نشود، فلان کشور خوش شود، اگر عالم دین به فکر این موضوع بود از مسیر دین و حقیقت خارج است، عنوان عالم دین روی یک چنین افرادی گذاشته نمی شود.

من بارها گفتم کسانی که طلبه می شوند، در روز اول ورودشان در حوزه علمیه با امام زمان(عج) یک قرارداد نانوشته دارند و آن این است که اعلام می کنند که امام زمان! ما که آمدیم در این حوزه و می خواهیم درس بخوانیم و چند روز بعد عمامه سیاه و سفید روی سر خود بگذاریم، معنایش این است که می خواهیم سرباز تو باشیم و هر آن چیزی را که تو می خواهی عمل کنیم و هرچه را تو می خواهی در جامعه پیاده کنیم. اشکال ندارد که در راه تو مال ما برود، کشته شویم، زندان برویم، تهدیدات مختلف متوجه ما باشد و یا مورد هجمه های گوناگون قرار بگیریم.

علما و طلبه های ما باید دارای یک چنین روحیه انقلابی باشند. هم دین را به صورت درست و تکمیل فهمیده باشند و هم بر اساس آن فهم خودش به تمام دین عمل کنند و عملش نیز بر اساس روحیه انقلابی گری باشد.

این دو ویژگی به عنوان دو بال مهم و اثرگذار عمل روحانی است. اگر روحانی این دو بال را نداشته باشد از کارکرد مثبت و اثر گذار باز می افتد و مردم هم باید چهره های یک چنین روحانیت را بشناسند، اینها را تشویق بکنند که به صورت درست بیایند به اسلام عمل کنند و اگر نمی توانند مردم باید از چنین روحانیتی دست بکشند.

روحانی باید در تمام ابعاد زندگی نجات دهنده مردم باشد
مردم باید به دنبال روحانیتی باشند که آنها را از شر دشمن نجات بدهد. نجات دادن از شر اعدا تنها بحث نماز و روزه نیست، بحث اقتصاد است، نظام، امنیت و بحث مسایل فرهنگ و رسانه و همه است. روحانی بایستی در تمام ابعاد زندگی نجات دهنده مردم باشد.

امروز کشور ما در حقیقت در معرض یک چنین تهاجمی قرار دارد علما باید از هر گوشه بلند شوند و در کنار هم قرار بگیرند، برنامه ارائه کنند و مردم را از این نگرانی و ناراحتی و از این آشوب و دلهرگی نجات دهند وگرنه شما متوجه هستید که مردم در این شب و روزها چقدر نگران هستند، چقدر جوانان ما در حال خروج از کشور هستند، سرمایه ها دارند از کشور بیرون می شوند و آهسته آهسته دست ما از این کشور خالی می شود و ما دیگر از نیروی کار آمدی که باید استفاده کنیم بی بهره می شویم و آن زمان است که دشمن خیلی به راحتی سنگر به سنگر افغانستان را مثل فلسطین اشغال خواهد کرد و دیگر دست ما به جایی بند نیست و یک عده و یک مشت ملا و عالم و متنفذین و مردمی هم که در این کشور می مانند یا باید اسیر باشند و صدها سال دیگر حلقه اسارت به گردن بیندازند یا اینکه عبا و چپن خود را تکان بدهند و از یک مرزی قاچاقی خارج شوند.

۳- مدیریت از ضرورت های یک روحانی کار آمد
مسئله سوم که برای روحانی لازم است، بحث مدیریت است، روحانی علاوه بر آن دو ویژگی باید بحث مدیریت را حتماً فرا بگیرند که امروز در جامعه ما روحانیانی که مدیریت قوی داشته باشند وجود ندارد و یا اگر هستند به اندازه ای کم هستند که نمی توانند در این جامعه مدیریت اسلامی را پیاده کنند و نمی توانند مردم ما را به صورت درست مدیریت کنند و به یک سمت و سو هدایت و جهت بدهند.

بحث این نیست که ما به عنوان یک کشور اسلامی بیاییم در برابر این دولت بیایستیم، خیر! من در جلسه قبلی گفتم؛ با اینکه دولت کنونی مشکلاتی دارد، با وجود اینکه این حکومت از نظر فکری با ما اصلاً هماهنگ نیست و یا بخشهای زیاد وجود دارند که با ما ناهماهنگ است اما ما طرفدار این حکومت و این نظام هستیم، چون خود مردم در به وجود آوردن این حکومت نقش دارند و خود مردم تلاش کردند که این حکومت به وجود بیاید و من خودم به پای صندوق های رای رفتم و به تیم مورد علاقه ام که تیم داکتر عبد الله بود رای دادم و از ایشان حمایت کردم و تا حالا هم بر اساس این استراتژی خود عمل می کنم.

استراتژی مبارزاتی ما رای دادن به یک فکر و اندیشه و یک کلیت است
در هفته گذشته گفتم که حمایت ما از داکتر عبدالله بر اساس خواسته خاصی نبوده است که مثل برخی ها امروز بیاییم در برابر عبدالله موضع بگیریم که شما به ما فلان نکردید و تلفن ما را جواب ندادید.

ما به فرد رای ندادیم، استراتژی مبارزاتی ما رای دادن به یک فکر و اندیشه و یک کلیت است و این اندیشه را اندیشه سالم هم می دانیم و امیدوار هستیم که در آینده این اندیشه درست بتواند کار کند و افرادی که در چارچوب این اندیشه هستند خود را بازسازی کنند، حتی اگر خود داکتر عبدالله مشکلاتی در این اواخر پیدا کرده و افراد دور و برش این مشکلات را به وجود آورده است ایشان خود را بازسازی کند.

این اندیشه و استراتژی را که ما و امثال ما انتخاب کردیم، حالا هم داریم این استراتژی را تقویت و حمایت جدی می کنیم.
حالا وقتی ما به این تیم(تیم داکتر عبدالله) رای دادیم معنایش این نیست که علیه آن تیم دیگر هستیم، نه خیر! حالا چه این تیم برنده شد و یا آن تیم، امروز یک حکومتی به نام حکومت وحدت ملی وجود دارد و ما باید در همه ابعاد حامی این حکومت وحدت ملی باشیم.

من معتقدم این انتقاداتی که بدون ارائه راهکار در رسانه ها علیه حکومت وحدت ملی مطرح می شود انتقادهای بی جاست و انتقادهایی است که یا عمداً برای تخریب و بر اندازی صورت می گیرد و یا انتقادهایی است که انتقاد کننده ها به صورت ناخودآگاه در دایره و چهارچوب طرح ها و توطئه های دشمنان بیرونی این کشور قرار گرفته و قرار بر آن دارند که این حکومت بر انداخته شود.

اما ما به دنبال این براندازی نخواهیم بود بلکه در راستای تقویت این نظام باید کار کنیم، اینجاست که علمای ما باید برنامه مدیریتی داشته باشند و در راستای انسجام و وحدت بخشیدن به حلقات و مجموعه های مختلف مردم اثرگذار باشند. من حتی بعضی وقتها مشاهده می کنم که علمای ما ماه ها همدیگر را نمی بینند، من به عنوان یک طلبه، خیلی مدت ها برخی از علما را نمی بینم این یک ضعف است و ضرر این ضعف تنها متوجه من و آن طلبه نخواهد شد بلکه ضررش متوجه مردم و جامعه است. زیرا ما مسولیت اجتماعی، ملی و اسلامی داریم و خداوند بزرگ روز قیامت از یخن ما خواهد گرفت که شماهایی که ادعای حجت الاسلامی و آیت اللهی داشتید و شمایی که ادعای داشتن لیسانس و دکتورا داشتید در دنیا چه غلطی کردید؟ شما آبروی اسلام و مذهب و تشیع و تسنن و جبهه اسلامی را بردید و برای دشمنان کار کردید و آب در آسیاب آنها ریختید!.
اینجاست که صحبت مدیریت به عنوان یک اصل در کنار آن دو اصل دیگر برای علمای ما از اهمیت جدی بر خوردار است.

۴- اقتصاد ضرورتی دیگر برای کارآمد شدن فعالیت علما
هدف علما اقتصادی و اکتسابی نباشد
اصل چهارمی که در این عرصه مطرح می باشد، بحث اقتصاد است. علما نباید از نظر اقصادی ضعیف باشند. نباید چشم شان همیشه به جیب مردم باشند و نباید امیدشان به آن پولی باشد که در مساجد از هیئت امنا گیرشان می آید. البته این موضوع به این معنی نیست که ما نیاز به پول و امکانات نداریم. منظور من این است که کار ما برای اقتصاد نباشد. هدف ما اقتصادی و اکتسابی نباشد که ما این لباس را پوشیدیم و این وظیفه را داریم و این شغل را به عنوان یک شغل در آمد زا برای خود انتخاب نکنیم.

ما اگر یک چنین تفکر و طرز دید داشتیم، بدانید که خیلی محتاج هستیم و اگر کار و برنامه و حرکت ما برای خدا باشد تمام احتیاجات ما را خداوند بر آورده می کند، هیچ نیازی نیست که ما امید به فلان آقا و جریان و یا کشور داشته باشیم. اگر خداوند همراه ما بود، تمام اسباب را آماده می کند تا برای شمای روحانی که در راه دین قدم گذاشتید کمک کند. برای خداوند ارتشیان و لشکریانی در زمین و آسمان است و کسی که در راستای شریعت عمل بکند خداوند به تمام سربازان خود دستور می دهد با فردی که با محوریت شریعت عمل می کند، کمک نمایند.

اما این به آن معنی نیست که روحانیت ما برنامه اقتصادی نداشته باشد، برنامه اقتصادی عمومی، نه برای شخص خودش، نه اینکه خودش برای اقتصاد حرکت بکند، بلکه برای بالا بردن اقتصاد جامعه و برای بالا بردن زندگی مادی جامعه باید روحانیت برنامه داشته باشد.

روحانیتی که معتقد است من امام جماعت نماز هستم، باید در همه عرصه ها امام باشد، در عرصه اجتماعی، فرهنگی، نظامی و امنیتی و اقتصادی پیشگام باشد.

و این چهارتا مولفه و گزینه است که کمک می کند تا روحانیت ما روحانیتی بار بیاید که این روحانیت را ائمه ما در زمان خود شان تربیت کردند و امام باقر(ع) این روحانیت را در زمان خود تربیت کرد و این چنین علما و فقها بودند که حصون دین شدند و جامعه اسلامی را از شر دشمنان نجات دادند. مثل شخصیت عصر ما حضرت امام خمینی(ره) که تمام این مولفه ها بلکه بیشتر از این مولفه ها را داشتند، بحث با خدا بودن و حرکت در محور شریعت و ذوب به هدف بودن تمام این ویژه گی ها را داشتند. و همچنین شخصیتی مانند امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) که امروز با تمام این مولفه ها بلکه بیشتر از اینها در عرصه حضور دارند و می بینید که خودش از نظر شخصی هیچ چیزی ندارد و در زیر خانه و دفترش ترپال(بریزنت) فرش است و همچنین از نظر تغذیه و سایر مسایل، اما قدرت معنوی و قدرت فکری و دینی این شخص را شما می دانید که تمام شرق و غرب عالم را به خود وا داشته و همگی کلک حیرت، به دندان می گیرند که این چه آدمی است، هر کاری که می کنند نمی توانند در برابر این آقا طرح و نقشه خود را اجرا کنند و سعی کنیم که ما انشا الله اگر از پیروان امام محمد باقر(ع) هستیم در را ه کسب یک چنین ویژگی ها و مولفه ها کوشش کنیم و تلاش کنیم تا برای ساختن کشور مسلمان افغانستان اثرگذار باشیم و برای اقتصاد و بیرون ساختن کشور از این بحران اثرگذار باشیم و نگذاریم که وضعیت کشور از این بدتر شود.

شما باور کنید اگر روحانیت ما با این ویژگی ها در صحنه حضور داشته باشد دیگر نیاز به هیچ عامل و قدرت و امکانات و پولی نخواهد بود که برای بهبود این کشور کار کند. تنها کافیست علما با این ویژگی ها حضور داشته باشند و کشور را می توانند از این بحران نجات بدهند و این را هم توجه داشته باشید که تا هر زمانیکه ما با وضعیت موجود همراه باشیم و اختلافات در بین ما وجود داشته باشد، مجموعه ها، سازمانها، احزاب، حوزات علمیه، علما، همه و همه به حزب و به مجموعه و به سازمان خود بنازند و سرشان گرم باشند به کار خودشان، شما باور داشته باشید که وضع ما بدتر از این خواهد شد.

من در جلسه قبل گفتم شرق و غرب عالَم اولاً نمی خواهند که وضع ما خوب شود و بعد هم اگر بخواهند توان این را ندارند که در رابطه با بهبود وضعیت ما کاری کنند، چون گفتم اینها اگر می توانستند بحث یونان را درست می کردند، اینها اگر می توانستند و مردم های قدرتمند بودند با هجوم چند صد هزار مهاجر این همه جنجال و هیاهو و سر و صدا را به وجود نمی آوردند. شما می دانید که آنها چقدر گرفتار جنجال و ناتوانی هستند.

بنا براین اینها اگر بخواهند که کشور ما را درست کنند توانایی این کار را ندارد، تا زمانی که خود ما مردم حرکت نکنیم و علمای این مملکت به حال نیایند و درست عمل نکنند و بر اساس وظایف اسلامی و بر اساس مولفه هایی که من عنوان کردم عمل نکنند این کشور خوب نخواهد شد و بیش از این بد خواهد شد و جای همه طلبه ها و علمایی که بر اساس احکام دین و اسلام عمل نکنند درروز آخرت، در پایین ترین طبقه جهنم خواهد بود.
https://avapress.com/vdccoeqsi2bqse8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما