چکیده:
صلح و امنیت از جمله نیازهای فطری بشری است و تنها در سایه این موهبت الهی است که می توان به رشد و تعالی در جامعه دست یافت. در طول سال ها جنگ در کشور افغانستان دستیابی به صلح و امنیت گویی به آرزویی دست نیافتنی مبدل شده است وضرورت وجود صلح در این کشور به خوبی نمایان است.
به نظر می رسد صرف نظر از بسیاری از عوامل خارجی در عدم دستیابی به صلح در کشور، شناخت این اصل بر اساس مبانی اسلامی و دستورات قرآنی با توجه به اوضاع کنونی در افغانستان قابل بررسی است.
دین مبین اسلام که خود منادی صلح در جهان است در آموزهای خود به خوبی اهمیت این اصل را مشخص می سازد. امید است نگاهی به زندگی پیامبر گرامی اسلام و امام علی (ع) به عنوان بزرگان دین اسلام و تامل در شیوه آنان در مورد صلح و امنیت، به اجرای صلح وامنیت در میان مسلمانان افغانستان کمک کننده باشد.
کلید واژه : صلح، امنیت، افغانستان
مقدمه:
سال های متمادی جنگ و ناآرامی در افغانستان صدمات و خسارات جبران ناپذیری به این کشور ومردمانش وارد ساخته است. عدم وجود صلح و بروز اختلاف در میان اقوام افغان و احاد جامعه اسلامی افغانستان از سویی و حملات تروریستی گروه های منسوب به القاعده دراین کشور، امنیت و صلح را به مخاطره انداخته است.
بی گمان در این تراژدی غمبار مردم قربانی اصلی نا امنی ها هستند، چه آنان که در کشور ماندند و متحمل سختترین رنج ها شدند و چه آنان که به کشورهای همجوار پناهنده شدند و رنج آوارگی را به جان خریدند همگی از صدمات عدم امنیت در کشور لطمه دیدند.
از آنجا که صلح از اصول دین اسلام است و پایبندی به آن از وظایف شرعی هر مسلمانی است بر آن شدیم تا بار دیگر به شناخت آموزه های اسلامی و سیره بزرگان دین به موضوع صلح بپردازیم. در این مقاله در صدد آن هستیم که با تاکید بر آموزه های اسلامی و شناخت سیره بزرگان دین بتوانیم الفت و مودت را درمیان مسلمانان به ویژه در افغانستان غنا بخشیم و مسیری به سوی صلح و امنیت بگشاییم.
مفهموم شناسی:
صلح در لغت به معنای سازش و ضد فساد و ازبین بردن نفرت است. این واژه در علوم سیاسی به معنای آرامش و امنیت عمومی در کشور است. در قرآن کریم این واژه در معنای سلم نیز به کار رفته است.
بی گمان صلح خواهی و زندگی همراه با سازش و مسالمت از نیازهای فطری بشری ایست که در دین مبین اسلام که دینی جامع و کامل است این مهم مورد توجه و عنایت واقع شده است وعمل به دستورات و راهکارهای صلح و امنیت از وظایف شرعی مسلمانان است.
امنیت در لغت به معنای در امان بودن، ایمنی و آسودگی است. ایمان نیز از همین ماده و به معنای قرار دادن خود و دیگران در امن و آسایش است. زیرا مومن با پذیرش ایمان، خود را از عذاب الهی حفظ می کند. در اصطلاح سیاسی و حقوقی به حالت فراغت از هرگونه تهدید و یا حمله و نیز آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله ای را امنیت گویند و به صورت امنیت فردی، اجتماعی، ملی و بین المللی کاربرد دارد.
رابطه صلح و امنیت:
ناگفته پیداست که امنیت مولود صلح است. تنها در جامعه ای که برصلح استوار است و مردم در آن با هم زندگی مسالمت آمیزی دارند امکان برقراری امنیت وجود دارد. پس این دو اصل در کنار یکدیگر معنا می یابند. در سایه این صلح و ا منیت است که کرامت انسانی حفظ خواهد شد و همکاری میان انسان ها همراهی با مودت و مسالمت را رقم خواهد زد و جامعه و مردم رو به سوی پیشرفت و علم رهنمون خواهد شد.
اسلام داعیه دار صلح در جهان:
اسلام منادی صلح و دوستی میان تمام انسان هاست و دیدگاه اسلام در باره روابط انسان ها در زندگی اجتماعی بر پایه صلح و همکاری نیکو کارانه بشری استوار است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: "يا أيها الناس إنا خلقناكم من ذكر وأنثى وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا إن أكرمكم عند الله أتقاكم إن الله عليم خبير".
ای آدمیان ما شما را از زن و مرد آفریدیم و بر دسته ها و طوایف گوناگون قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید و بدانید که در این میان آنکه نزد خداوند گرامی ترین است که پرهیزکار باشد و خداوند بر همه چیز آگاهی دارد.
اما این اصل میان مسلمانان به وظیفه شرعی مبدل شده است و اجرای آن برای هر مسلمانی واجب است. به طور مثال در آموزه های اسلام بر هر مسلمانى توصیه شده هنگامی كه به مسلمان ديگر برخورد کند به یکدیگر سلام بگویند.
سلام ثناى بندگان صالح خداوند است. خداوند در قرآن مىفرمايد:
"دعواهم فيها سبحانك اللهم وتحيتهم فيها سلام وآخر دعواهم أن الحمد لله رب العالمين"
بهشتیان زبان شوق به تقديس خدا گشايند كه بار الها تو از هر نقص و آلايش پاك و منزهى و درود آنها در بهشت "سلام" است و آخرين سخنشان حمد پروردگار عالميان است.
سلام هديه مومنان به يكديگر نیز هست که باعث نزدیکی قلوب و الفت و دوستی در جامعه خواهد بود که خود زمینه ساز نوعی صلح در میان مسلمانان است.
در معنای بزرگتر ارشادات الهى، مومنین و ایمان آورندگان دعوت به صلح می شوند. در قران كريم آمده است:
"قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا
يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون"
بگو: اى اهل كتاب، بياييد از آن كلمه حق كه ميان ما و شما يكسان است پيروى كنيم كه به جز
خداى يكتا را نپرستيم، و چيزى را با او شريك قرار ندهيم، و برخى برخى را به جاى خدا به
ربوبيّت تعظيم نكنيم. پس اگر از حق روى گردانند بگوييد: شما گواه باشيد كه ما تسليم فرمان
خداونديم. خداوند جهان ما را به صلح رهنمون شده است تا در راه تامين آن، چشم از چند كيشى
بپوشيم و وجود كسى را كه به آيين ما در نيامده است عامل دشمنى و تجاوز قرار ندهيم.
پس مسأله صلح در اسلام موضوعی اصيل و ريشه داري است كه ارتباط و پيوند ناگسستنى و محكمى باطبيعت اسلام و نظريه عمومى و كلى آن درباره جهان و زندگى و انسان دارد.
صلح در آیات قران :
خداوند در آیات متعددی مساله صلح را مورد عنایت قرار داده است و مىفرمايد:
"يا ايها الذين آمنواادخلوا فى السلم كافه ولا تتبعوا خطوات الشيطان انه لكم عدو مبين"
اى اهل ايمان، همگی در مقام تسليم خدا در آييد و از وسوسه های شيطان پيروى مكنيد كه او همانا شما را دشمنى آشكار است.
دين اسلام صلح و آشتى را فقط در میان مسلمانان نمىداند بلكه در زمان جنگ مسلمانان با مشرکان نيز به مسلمانان توصيه به سازش نموده و مىفرمايد:
"و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توكل على الله انه هو السميع العليم"
و اگر دشمنان به صلح ومسالمت تمايل داشتند تو نيز مايل به صلح باش و كار خود به خدا واگذار كه خدا شنوا و داناست.
صلح در سیره نبوی:
نگاهی به تاريخ اسلام نشان می دهد که سیره پیامبر نیز بر مبنای صلح و مسالمت است چه آنکه حضرت هرگز آغاز گر جنگ نبودند و در تمامی مدت زندگی پر برکتش به دفاع از دین اسلام برخواستند. اما شیوه حضرت در دفاع نیز مبتنی بر صلح و دوستی بود، چنانکه در سال های نخست حکومتش در مدینه برای ایجاد فضای امن و از بین بردن اختلافات میان مسلمانان مدینه پیمان اخوت را میان مهاجرین و انصار مطرح و اجراء نمود. پس از آن در وضع اولین اساس نامه قوانین اسلام، یهودیان مدینه را در دین و دارایی شان آزاد گذاشتند و آنان را در انسانیت و حقوق شهروندی با مسلمانان شریک دانستند.
بدین ترتیب از اولین اقدامات حضرت در حکومت اسلامی ایجاد صلح و دوستی میان همه اقشار جامعه بود.
نمود دیگری از سیره مصلحت جوی پیامبر زمانی است که شهر مكه فتح شد. پيامبر دستور داد سپاه او به چهار قسمت تقسيم شده و از چهار دروازه شهر وارد شوند. حضرت به صراحت دستور داد كه جز به هنگام اضطرار به كسى تعرض نكنند و خون كسى را نريزند و به احدى تجاوز نكنند، بالاخره بدون جنگ و خونريزى شهر مكه توسط سپاه اسلام فتح شد و لشكر پيامبر وارد مكه شده و در كنار خانه خدا دور هم جمع شدند، ناگهان فرمانده سپاه پيامبر(ص) بالاى بلندى رفت و با صداى بلند فرياد زد:
"اليوم يوم الملحمه " امروز روز انتقام است اين نعرههاى پى در پى ترس و وحشت عجيبى در دل مردم مكه و سران آن ها انداخت تا حدى كه قريش مرگ خود را به چشم مىديد. پیامبر مصلح اسلام در این هنگام که به آرزوی دیرینه خویش دست یافته بود و پس از تحمل سیزده سال رنج، این شهر را فتح کرده است، زمانی که چنین سخنانی به گوش پيامبر(ص) رسيد حضرت بسيار آشفته شد وحضرت على(ع) را فرستاد تا پرچم را از او بگيرد و اعلام دارد كه"اليوم يوم المرحمه» امروز روز رحمت ومحبت است.
در آن موقع حساس سخن آغاز كرد و قسمتى از تعاليم عاليه اسلام را بيان نمود. سپس خطاب به قريش فرمود:
"اى گروه قريش فكر مىكنيد كه چه رفتارى با شما خواهم كرد؟ گفتند اى رسول خدا از تو جز
نيكى و خوش رفتارى انتظار نداريم تو برادر كريم و فرزند برادرى كريم هستى".
پيامبر(ص)با خوشرويى فرمود: برويد شما آزاد هستيد و كسى مزاحم شما نخواهد شد، اين
جمله را فرمود و عفو عمومى را درباره قريش و مردم مكه كه آنهمه سوابق دشمنى با وى داشتند، صادر كرد. پيامبر(ص) در اوج پيروزى انتقام نگرفت، دشمنان كينهتوز خود را شكست داد ولى از آنها اسير نگرفت و كسى را به قتل نرساند و اموال آنها را غارت نكرد بلكه با كمال مهربانى و مسالمت شهر را فتح كرد.
صلح در سیره علوی:
امام علی(ع) نیز مانند رسول مکرم اسلام(ص) به صلح و امنیت در جامعه اسلامی تاکید داشتند و شاید نمونه بارز این امر فرمانی است که حضرت برای مالک اشتر نوشت و در آن فرمود:
"ای مالک، از صلحی كه دشمن ترا بدان خواند و رضای خدا بدان باشد، هرگز روی متاب كه صلح و آشتی به سربازان تو آسایش رساند و از اندوه برهاند و شهرهایت ایمن ماند".
روح صلح طلبی و اصرار جدی حضرت به پرهیز از خشونت در بسیاری از خطبه های ایشان نمودار است چنانکه در دستور خود می فرماید:
«بهترین چشم روشنی فرمانداران، برقراری و بسط عدالت در كشور و آشكار شدن دوستی ملت است. و بدون شك دوستی و مهر آنان وقتی ظاهر شود كه كینه ایی در دل نداشته باشند. و نیكخواهی آنان آنگاه روشن گردد كه دولتشان را بار سنگین بر دوش خود نبینند.»
نگاهی به اوضاع افغانستان کنونی:
کشور افغانستان متشکل از اقوامی چون پشتون، هزاره،تاجیک، ازبک،ترکمن، نورستانی و... است .اکثریت 99 درصدی آنان مسلمان هستند و به دو مذهب شیعه و حنفی تقسیم می شوند. مردمی که سال ها طعم تلخ جنگ را با تمام وجود حس کرده اند.
پس از خروج نیروهای روس در سال(1989-م)پس از ده سال جنگ، مردم امید وار بودند تا در سایه صلح و آرامش زندگی را از سر بگیرند اما با خروج روس ها ، جنگ های داخلی و قومی در کشور به راه افتاد و این بار فقدان وحدت ملی باز هم شعله های جنگ را درافغانستان شعله ور ساخت و زمینه ظهور و پیدایش طالبان را رقم زد.
گروه طالبان در سال (1994-م) به قدرت رسید و در اندک مدتی کابل را تصرف کرد. این در شرایطی بود که کشور هم چنان درگیر جنگ های داخلی بود. این گروه با استفاده از اعتقادات مردم و با شعار پیاده کردن دستورات اسلام به قدرت رسید. با پیوستن گروه القاعده به سرکردگی اسامه بن لادن به این گروه به اوج قدرت خود رسید .
اما دیری نپایید که با قتل عام مردم در شهرهای مختلف خصوصا درشهر مزارشریف چهره واقعی این گروه نمایان شد. حمله به شهر مزار شریف برای قتل عام شیعیان در سال (1998-م)کشتاری خونین به راه انداخت. تعداد کشته شده ها در این شهر به حدود6 تا 7 هزار نفر تخمین زده شده است. این کشتار در شهر های دیگری چون یکاولنگ تکرار شد و قربانیان زیادی گرفت.
تلفیق این دو گروه با یکدیگر زمینه ساز بسیاری از حملات تروریستی و قتل ها و جنایات در افغانستان شد به طوری که تا به امروز،هنوز هم اخبار حملات تروریستی گروه القاعده در افغانستان از بسیاری از مراکز خبری به اطلاع مردم می رسد.در این میان اختلافات قومی و مذهبی در میان ساکنین افغانستان نیز بر نا امنی دراین کشور دامن می زند . با توجه به آنکه طبق قانون اساسی مصوبه چهارم جدی در سال 1382شمسی و در ماده سوم از این قانون در افغانستان هیچ قانونی نمی تواند مخالف اعتقادات احکام دین مقدس اسلام باشد. با این حال شاهد هستیم که بسیاری از احکام اسلامی توسط این گروه نادیده گرفته می شود.
هر چند نمی توان نقش حملات تروریستی در عدم دست یافت به امنیت را در کشور نادیده گرفت اما عمل نکردن به فرامین اسلامی و غفلت از آموزه های قرآنی نیز مسبب بسیاری از اختلافات و تنش بین احاد جامعه اسلامی است که در نتیجه آن بسیاری قتل ها و تجاوزات، عدم امنیت در این کشور را رقم می زند.
بی گمان همین امر سبب شده تا بسیاری از کشورها نسبت به اوضاع امنیت در افغانستان ابراز نگرانی کنند و به دور نمای صلح و ثبات در این کشور هم چنان بدبین باشند.
آثار منفی عدم وجود صلح در افغانستان:
صلح و امنیت لازمه زندگی بشری است و عدم دستیابی بدان موجبات بسیاری از صدمات خواهد بود. بسیاری از جنایات و قتل ها و هتاکی ها، که در کشور ستمدیده افغانستان رخ داده است از عدم وجود صلح و امنیت بهره می گرید .
عدم صلح در یک اجتماع انس و مودت میان مردم را از بین می برد و نه تنها اتحاد ملی به وجود نخواهد آمد بلکه به اختلافات دامن و به همگان صدمه می زند. امری که در افغانستان به وضوح نمایان است.
امروزه دست یابی به علوم از مهمترین نیازهای جامعه افغانستان محسوب می شود. در چنین فضایی چگونه می توان به تحصیل و پیشرفت ودستیابی به علوم امید وار بود؟
مشهود است که برقراری عدالت و حق در جامعه اسلامی نیز نیازمند صلح و امنیت است. بدون صلح و امنیت کرامت انسانی نادیده گرفته خواهد شد و حقوق اولیه بشری چون تحصیل وبهداشت محقق نخواهد شد.
نتیجه گیری:
گفته شد که صلح از نیازهای اولیه زندگی انسانی ایست. دین مبین اسلام که خود داعیه دار صلح جهانی است تاکید بر صلح و زندگی مسالمت آمیز انسان ها با هم دیگر دارد. امری که در آیات قرآن تبلور دارد و در سیره بزرگان دین جلوه گر است. در اسلام حقیقی صلح اصل شرعی است و عمل بدان وظیفه هر مسلمانی است.
با این حال در کشور افغانستان این امر محقق نشده و با درگیری و اختلاف میان اقوام، اختلاف میان آحاد جامعه اسلامی محقق گشته است. این امر سبب ساز بسیاری از تنش ها و درنتیجه کشتار ها و جنایات در افغانستان شده است و صلح و امنیت در این کشور را از بین برده است. امری که بر خلاف دستورات اسلام و سیره پیامبر است.
پس همه گروه های افغانستان که داعیه مسلمان بودن دارند، و حتی گروه طالبان که با شعار اسلام خواهی بنیان گذاری شده است، می بایست به اسلام واقعی باز گردد و از دستورات قرآن تبعیت کند و صلح و امنیت را در جامعه اسلامی باز گرداند.
امید است روزی شاهد صلح و امنیت در کشور افغانستان باشیم .
و من الله التوفیق
منابع :
قران کریم
نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی،چاپ هفتم، انتشارات علمی و فرهنگی،تهران1374
پیامبر و جهاد،جلال الدین فارسی،موسسه انجام کتاب،تهران،1362ش
تاریخ تحقیقی اسلام،حسین علی عربی،چاپ چهارم،موسسه امام خمینی،قم،1383ش
لسان العرب،هشام ابن منظور،نشر ادب الحوزه،قم1405ق
افغانستان در مسیر صلح و امنیت،عبدالحمید محمدی،انتشارات بین المللی الهدی،کابل،1390ش،
العین،خلیل فراهیدی،موسسه دارالهجره،بی جا،1401ق
موسوعة الامام علی بن ابی طالب(ع)فی الکتاب و السنة و التاریخ،محمد ری شهری،چاپ دوم،دار الحدیث،قم 1425ق
امتاع الاسماء،مقریزی،تحقیق محمد عبدالحمید نمیسی،چاپ اول،بیروت1420ق
جنگ و صلح از دیدگاه امام علی(ع)محمد مهدی شمس الدین،نشر روشنگر،بی جا،1366ش.
افغانستان و نظام سیاسی آینده،محمد عزیزی بختیاری،نشر زلال کوثر،قم1381ش
تاریخ تحلیلی افغانستان از ظاهر شاه تا کرزی،سید علی موسوی،نشر میوند،چاپ اول،کابل1390ش، افغانستان ریشه یابی و باز خوانی تحولات معاصر،سید مهدی علیزاده،نشر کیش،قم 1381ش
بنیاد های فکری القاعده،محمد محمودیان،چاپ اول،نشر دانشگاه امام صادق(ع)،تهران 1390
نویسنده: سید علی امیری
صلح و امنیت از جمله نیازهای فطری بشری است و تنها در سایه این موهبت الهی است که می توان به رشد و تعالی در جامعه دست یافت. در طول سال ها جنگ در کشور افغانستان دستیابی به صلح و امنیت گویی به آرزویی دست نیافتنی مبدل شده است وضرورت وجود صلح در این کشور به خوبی نمایان است.
به نظر می رسد صرف نظر از بسیاری از عوامل خارجی در عدم دستیابی به صلح در کشور، شناخت این اصل بر اساس مبانی اسلامی و دستورات قرآنی با توجه به اوضاع کنونی در افغانستان قابل بررسی است.
دین مبین اسلام که خود منادی صلح در جهان است در آموزهای خود به خوبی اهمیت این اصل را مشخص می سازد. امید است نگاهی به زندگی پیامبر گرامی اسلام و امام علی (ع) به عنوان بزرگان دین اسلام و تامل در شیوه آنان در مورد صلح و امنیت، به اجرای صلح وامنیت در میان مسلمانان افغانستان کمک کننده باشد.
کلید واژه : صلح، امنیت، افغانستان
مقدمه:
سال های متمادی جنگ و ناآرامی در افغانستان صدمات و خسارات جبران ناپذیری به این کشور ومردمانش وارد ساخته است. عدم وجود صلح و بروز اختلاف در میان اقوام افغان و احاد جامعه اسلامی افغانستان از سویی و حملات تروریستی گروه های منسوب به القاعده دراین کشور، امنیت و صلح را به مخاطره انداخته است.
بی گمان در این تراژدی غمبار مردم قربانی اصلی نا امنی ها هستند، چه آنان که در کشور ماندند و متحمل سختترین رنج ها شدند و چه آنان که به کشورهای همجوار پناهنده شدند و رنج آوارگی را به جان خریدند همگی از صدمات عدم امنیت در کشور لطمه دیدند.
از آنجا که صلح از اصول دین اسلام است و پایبندی به آن از وظایف شرعی هر مسلمانی است بر آن شدیم تا بار دیگر به شناخت آموزه های اسلامی و سیره بزرگان دین به موضوع صلح بپردازیم. در این مقاله در صدد آن هستیم که با تاکید بر آموزه های اسلامی و شناخت سیره بزرگان دین بتوانیم الفت و مودت را درمیان مسلمانان به ویژه در افغانستان غنا بخشیم و مسیری به سوی صلح و امنیت بگشاییم.
مفهموم شناسی:
صلح در لغت به معنای سازش و ضد فساد و ازبین بردن نفرت است. این واژه در علوم سیاسی به معنای آرامش و امنیت عمومی در کشور است. در قرآن کریم این واژه در معنای سلم نیز به کار رفته است.
بی گمان صلح خواهی و زندگی همراه با سازش و مسالمت از نیازهای فطری بشری ایست که در دین مبین اسلام که دینی جامع و کامل است این مهم مورد توجه و عنایت واقع شده است وعمل به دستورات و راهکارهای صلح و امنیت از وظایف شرعی مسلمانان است.
امنیت در لغت به معنای در امان بودن، ایمنی و آسودگی است. ایمان نیز از همین ماده و به معنای قرار دادن خود و دیگران در امن و آسایش است. زیرا مومن با پذیرش ایمان، خود را از عذاب الهی حفظ می کند. در اصطلاح سیاسی و حقوقی به حالت فراغت از هرگونه تهدید و یا حمله و نیز آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله ای را امنیت گویند و به صورت امنیت فردی، اجتماعی، ملی و بین المللی کاربرد دارد.
رابطه صلح و امنیت:
ناگفته پیداست که امنیت مولود صلح است. تنها در جامعه ای که برصلح استوار است و مردم در آن با هم زندگی مسالمت آمیزی دارند امکان برقراری امنیت وجود دارد. پس این دو اصل در کنار یکدیگر معنا می یابند. در سایه این صلح و ا منیت است که کرامت انسانی حفظ خواهد شد و همکاری میان انسان ها همراهی با مودت و مسالمت را رقم خواهد زد و جامعه و مردم رو به سوی پیشرفت و علم رهنمون خواهد شد.
اسلام داعیه دار صلح در جهان:
اسلام منادی صلح و دوستی میان تمام انسان هاست و دیدگاه اسلام در باره روابط انسان ها در زندگی اجتماعی بر پایه صلح و همکاری نیکو کارانه بشری استوار است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: "يا أيها الناس إنا خلقناكم من ذكر وأنثى وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا إن أكرمكم عند الله أتقاكم إن الله عليم خبير".
ای آدمیان ما شما را از زن و مرد آفریدیم و بر دسته ها و طوایف گوناگون قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید و بدانید که در این میان آنکه نزد خداوند گرامی ترین است که پرهیزکار باشد و خداوند بر همه چیز آگاهی دارد.
اما این اصل میان مسلمانان به وظیفه شرعی مبدل شده است و اجرای آن برای هر مسلمانی واجب است. به طور مثال در آموزه های اسلام بر هر مسلمانى توصیه شده هنگامی كه به مسلمان ديگر برخورد کند به یکدیگر سلام بگویند.
سلام ثناى بندگان صالح خداوند است. خداوند در قرآن مىفرمايد:
"دعواهم فيها سبحانك اللهم وتحيتهم فيها سلام وآخر دعواهم أن الحمد لله رب العالمين"
بهشتیان زبان شوق به تقديس خدا گشايند كه بار الها تو از هر نقص و آلايش پاك و منزهى و درود آنها در بهشت "سلام" است و آخرين سخنشان حمد پروردگار عالميان است.
سلام هديه مومنان به يكديگر نیز هست که باعث نزدیکی قلوب و الفت و دوستی در جامعه خواهد بود که خود زمینه ساز نوعی صلح در میان مسلمانان است.
در معنای بزرگتر ارشادات الهى، مومنین و ایمان آورندگان دعوت به صلح می شوند. در قران كريم آمده است:
"قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا
يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون"
بگو: اى اهل كتاب، بياييد از آن كلمه حق كه ميان ما و شما يكسان است پيروى كنيم كه به جز
خداى يكتا را نپرستيم، و چيزى را با او شريك قرار ندهيم، و برخى برخى را به جاى خدا به
ربوبيّت تعظيم نكنيم. پس اگر از حق روى گردانند بگوييد: شما گواه باشيد كه ما تسليم فرمان
خداونديم. خداوند جهان ما را به صلح رهنمون شده است تا در راه تامين آن، چشم از چند كيشى
بپوشيم و وجود كسى را كه به آيين ما در نيامده است عامل دشمنى و تجاوز قرار ندهيم.
پس مسأله صلح در اسلام موضوعی اصيل و ريشه داري است كه ارتباط و پيوند ناگسستنى و محكمى باطبيعت اسلام و نظريه عمومى و كلى آن درباره جهان و زندگى و انسان دارد.
صلح در آیات قران :
خداوند در آیات متعددی مساله صلح را مورد عنایت قرار داده است و مىفرمايد:
"يا ايها الذين آمنواادخلوا فى السلم كافه ولا تتبعوا خطوات الشيطان انه لكم عدو مبين"
اى اهل ايمان، همگی در مقام تسليم خدا در آييد و از وسوسه های شيطان پيروى مكنيد كه او همانا شما را دشمنى آشكار است.
دين اسلام صلح و آشتى را فقط در میان مسلمانان نمىداند بلكه در زمان جنگ مسلمانان با مشرکان نيز به مسلمانان توصيه به سازش نموده و مىفرمايد:
"و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توكل على الله انه هو السميع العليم"
و اگر دشمنان به صلح ومسالمت تمايل داشتند تو نيز مايل به صلح باش و كار خود به خدا واگذار كه خدا شنوا و داناست.
صلح در سیره نبوی:
نگاهی به تاريخ اسلام نشان می دهد که سیره پیامبر نیز بر مبنای صلح و مسالمت است چه آنکه حضرت هرگز آغاز گر جنگ نبودند و در تمامی مدت زندگی پر برکتش به دفاع از دین اسلام برخواستند. اما شیوه حضرت در دفاع نیز مبتنی بر صلح و دوستی بود، چنانکه در سال های نخست حکومتش در مدینه برای ایجاد فضای امن و از بین بردن اختلافات میان مسلمانان مدینه پیمان اخوت را میان مهاجرین و انصار مطرح و اجراء نمود. پس از آن در وضع اولین اساس نامه قوانین اسلام، یهودیان مدینه را در دین و دارایی شان آزاد گذاشتند و آنان را در انسانیت و حقوق شهروندی با مسلمانان شریک دانستند.
بدین ترتیب از اولین اقدامات حضرت در حکومت اسلامی ایجاد صلح و دوستی میان همه اقشار جامعه بود.
نمود دیگری از سیره مصلحت جوی پیامبر زمانی است که شهر مكه فتح شد. پيامبر دستور داد سپاه او به چهار قسمت تقسيم شده و از چهار دروازه شهر وارد شوند. حضرت به صراحت دستور داد كه جز به هنگام اضطرار به كسى تعرض نكنند و خون كسى را نريزند و به احدى تجاوز نكنند، بالاخره بدون جنگ و خونريزى شهر مكه توسط سپاه اسلام فتح شد و لشكر پيامبر وارد مكه شده و در كنار خانه خدا دور هم جمع شدند، ناگهان فرمانده سپاه پيامبر(ص) بالاى بلندى رفت و با صداى بلند فرياد زد:
"اليوم يوم الملحمه " امروز روز انتقام است اين نعرههاى پى در پى ترس و وحشت عجيبى در دل مردم مكه و سران آن ها انداخت تا حدى كه قريش مرگ خود را به چشم مىديد. پیامبر مصلح اسلام در این هنگام که به آرزوی دیرینه خویش دست یافته بود و پس از تحمل سیزده سال رنج، این شهر را فتح کرده است، زمانی که چنین سخنانی به گوش پيامبر(ص) رسيد حضرت بسيار آشفته شد وحضرت على(ع) را فرستاد تا پرچم را از او بگيرد و اعلام دارد كه"اليوم يوم المرحمه» امروز روز رحمت ومحبت است.
در آن موقع حساس سخن آغاز كرد و قسمتى از تعاليم عاليه اسلام را بيان نمود. سپس خطاب به قريش فرمود:
"اى گروه قريش فكر مىكنيد كه چه رفتارى با شما خواهم كرد؟ گفتند اى رسول خدا از تو جز
نيكى و خوش رفتارى انتظار نداريم تو برادر كريم و فرزند برادرى كريم هستى".
پيامبر(ص)با خوشرويى فرمود: برويد شما آزاد هستيد و كسى مزاحم شما نخواهد شد، اين
جمله را فرمود و عفو عمومى را درباره قريش و مردم مكه كه آنهمه سوابق دشمنى با وى داشتند، صادر كرد. پيامبر(ص) در اوج پيروزى انتقام نگرفت، دشمنان كينهتوز خود را شكست داد ولى از آنها اسير نگرفت و كسى را به قتل نرساند و اموال آنها را غارت نكرد بلكه با كمال مهربانى و مسالمت شهر را فتح كرد.
صلح در سیره علوی:
امام علی(ع) نیز مانند رسول مکرم اسلام(ص) به صلح و امنیت در جامعه اسلامی تاکید داشتند و شاید نمونه بارز این امر فرمانی است که حضرت برای مالک اشتر نوشت و در آن فرمود:
"ای مالک، از صلحی كه دشمن ترا بدان خواند و رضای خدا بدان باشد، هرگز روی متاب كه صلح و آشتی به سربازان تو آسایش رساند و از اندوه برهاند و شهرهایت ایمن ماند".
روح صلح طلبی و اصرار جدی حضرت به پرهیز از خشونت در بسیاری از خطبه های ایشان نمودار است چنانکه در دستور خود می فرماید:
«بهترین چشم روشنی فرمانداران، برقراری و بسط عدالت در كشور و آشكار شدن دوستی ملت است. و بدون شك دوستی و مهر آنان وقتی ظاهر شود كه كینه ایی در دل نداشته باشند. و نیكخواهی آنان آنگاه روشن گردد كه دولتشان را بار سنگین بر دوش خود نبینند.»
نگاهی به اوضاع افغانستان کنونی:
کشور افغانستان متشکل از اقوامی چون پشتون، هزاره،تاجیک، ازبک،ترکمن، نورستانی و... است .اکثریت 99 درصدی آنان مسلمان هستند و به دو مذهب شیعه و حنفی تقسیم می شوند. مردمی که سال ها طعم تلخ جنگ را با تمام وجود حس کرده اند.
پس از خروج نیروهای روس در سال(1989-م)پس از ده سال جنگ، مردم امید وار بودند تا در سایه صلح و آرامش زندگی را از سر بگیرند اما با خروج روس ها ، جنگ های داخلی و قومی در کشور به راه افتاد و این بار فقدان وحدت ملی باز هم شعله های جنگ را درافغانستان شعله ور ساخت و زمینه ظهور و پیدایش طالبان را رقم زد.
گروه طالبان در سال (1994-م) به قدرت رسید و در اندک مدتی کابل را تصرف کرد. این در شرایطی بود که کشور هم چنان درگیر جنگ های داخلی بود. این گروه با استفاده از اعتقادات مردم و با شعار پیاده کردن دستورات اسلام به قدرت رسید. با پیوستن گروه القاعده به سرکردگی اسامه بن لادن به این گروه به اوج قدرت خود رسید .
اما دیری نپایید که با قتل عام مردم در شهرهای مختلف خصوصا درشهر مزارشریف چهره واقعی این گروه نمایان شد. حمله به شهر مزار شریف برای قتل عام شیعیان در سال (1998-م)کشتاری خونین به راه انداخت. تعداد کشته شده ها در این شهر به حدود6 تا 7 هزار نفر تخمین زده شده است. این کشتار در شهر های دیگری چون یکاولنگ تکرار شد و قربانیان زیادی گرفت.
تلفیق این دو گروه با یکدیگر زمینه ساز بسیاری از حملات تروریستی و قتل ها و جنایات در افغانستان شد به طوری که تا به امروز،هنوز هم اخبار حملات تروریستی گروه القاعده در افغانستان از بسیاری از مراکز خبری به اطلاع مردم می رسد.در این میان اختلافات قومی و مذهبی در میان ساکنین افغانستان نیز بر نا امنی دراین کشور دامن می زند . با توجه به آنکه طبق قانون اساسی مصوبه چهارم جدی در سال 1382شمسی و در ماده سوم از این قانون در افغانستان هیچ قانونی نمی تواند مخالف اعتقادات احکام دین مقدس اسلام باشد. با این حال شاهد هستیم که بسیاری از احکام اسلامی توسط این گروه نادیده گرفته می شود.
هر چند نمی توان نقش حملات تروریستی در عدم دست یافت به امنیت را در کشور نادیده گرفت اما عمل نکردن به فرامین اسلامی و غفلت از آموزه های قرآنی نیز مسبب بسیاری از اختلافات و تنش بین احاد جامعه اسلامی است که در نتیجه آن بسیاری قتل ها و تجاوزات، عدم امنیت در این کشور را رقم می زند.
بی گمان همین امر سبب شده تا بسیاری از کشورها نسبت به اوضاع امنیت در افغانستان ابراز نگرانی کنند و به دور نمای صلح و ثبات در این کشور هم چنان بدبین باشند.
آثار منفی عدم وجود صلح در افغانستان:
صلح و امنیت لازمه زندگی بشری است و عدم دستیابی بدان موجبات بسیاری از صدمات خواهد بود. بسیاری از جنایات و قتل ها و هتاکی ها، که در کشور ستمدیده افغانستان رخ داده است از عدم وجود صلح و امنیت بهره می گرید .
عدم صلح در یک اجتماع انس و مودت میان مردم را از بین می برد و نه تنها اتحاد ملی به وجود نخواهد آمد بلکه به اختلافات دامن و به همگان صدمه می زند. امری که در افغانستان به وضوح نمایان است.
امروزه دست یابی به علوم از مهمترین نیازهای جامعه افغانستان محسوب می شود. در چنین فضایی چگونه می توان به تحصیل و پیشرفت ودستیابی به علوم امید وار بود؟
مشهود است که برقراری عدالت و حق در جامعه اسلامی نیز نیازمند صلح و امنیت است. بدون صلح و امنیت کرامت انسانی نادیده گرفته خواهد شد و حقوق اولیه بشری چون تحصیل وبهداشت محقق نخواهد شد.
نتیجه گیری:
گفته شد که صلح از نیازهای اولیه زندگی انسانی ایست. دین مبین اسلام که خود داعیه دار صلح جهانی است تاکید بر صلح و زندگی مسالمت آمیز انسان ها با هم دیگر دارد. امری که در آیات قرآن تبلور دارد و در سیره بزرگان دین جلوه گر است. در اسلام حقیقی صلح اصل شرعی است و عمل بدان وظیفه هر مسلمانی است.
با این حال در کشور افغانستان این امر محقق نشده و با درگیری و اختلاف میان اقوام، اختلاف میان آحاد جامعه اسلامی محقق گشته است. این امر سبب ساز بسیاری از تنش ها و درنتیجه کشتار ها و جنایات در افغانستان شده است و صلح و امنیت در این کشور را از بین برده است. امری که بر خلاف دستورات اسلام و سیره پیامبر است.
پس همه گروه های افغانستان که داعیه مسلمان بودن دارند، و حتی گروه طالبان که با شعار اسلام خواهی بنیان گذاری شده است، می بایست به اسلام واقعی باز گردد و از دستورات قرآن تبعیت کند و صلح و امنیت را در جامعه اسلامی باز گرداند.
امید است روزی شاهد صلح و امنیت در کشور افغانستان باشیم .
و من الله التوفیق
منابع :
قران کریم
نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی،چاپ هفتم، انتشارات علمی و فرهنگی،تهران1374
پیامبر و جهاد،جلال الدین فارسی،موسسه انجام کتاب،تهران،1362ش
تاریخ تحقیقی اسلام،حسین علی عربی،چاپ چهارم،موسسه امام خمینی،قم،1383ش
لسان العرب،هشام ابن منظور،نشر ادب الحوزه،قم1405ق
افغانستان در مسیر صلح و امنیت،عبدالحمید محمدی،انتشارات بین المللی الهدی،کابل،1390ش،
العین،خلیل فراهیدی،موسسه دارالهجره،بی جا،1401ق
موسوعة الامام علی بن ابی طالب(ع)فی الکتاب و السنة و التاریخ،محمد ری شهری،چاپ دوم،دار الحدیث،قم 1425ق
امتاع الاسماء،مقریزی،تحقیق محمد عبدالحمید نمیسی،چاپ اول،بیروت1420ق
جنگ و صلح از دیدگاه امام علی(ع)محمد مهدی شمس الدین،نشر روشنگر،بی جا،1366ش.
افغانستان و نظام سیاسی آینده،محمد عزیزی بختیاری،نشر زلال کوثر،قم1381ش
تاریخ تحلیلی افغانستان از ظاهر شاه تا کرزی،سید علی موسوی،نشر میوند،چاپ اول،کابل1390ش، افغانستان ریشه یابی و باز خوانی تحولات معاصر،سید مهدی علیزاده،نشر کیش،قم 1381ش
بنیاد های فکری القاعده،محمد محمودیان،چاپ اول،نشر دانشگاه امام صادق(ع)،تهران 1390
نویسنده: سید علی امیری