تاریخ انتشار :جمعه ۳۱ ثور ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۸
کد مطلب : 126554
نشست چهارجانبه بار دیگر شکست خورد؟
اواسط هفته جاری، پنجمین دوره نشست های چهارجانبه با مشارکت افغانستان، پاکستان، امریکا و چین در اسلام آباد پایتخت پاکستان با میزبانی وزارت خارجه آن کشور برگزار شد.

بررسی زمینه های گفتگوی مستقیم میان نمایندگان طالبان و دولت افغانستان، هدف اصلی این نشست ها خوانده می شود.

افغانستان در این نشست، در سطح سفیر شرکت کرد. عمر زاخیلوال؛ سفیر افغانستان در پاکستان، سرپرستی هیات افغانستان را بر عهده داشت.

این نشست در شرایطی برگزار شد که شماری از رسانه ها به نقل از منابع پاکستانی، از شرکت نماینده طالبان در این نشست نیز خبر داده بودند.

به همین دلیل، انتظارهای تازه ای از نتیجه بخش واقع شدن این نشست، علی رغم شکست چهار نشست قبلی، به وجود آمده بود.

با این حال، این نشست بی سر و صدا پایان پیدا کرد.

تنها چیزی که در نهایت از این نشست، به بیرون درز کرد یک اعلامیه رسانه ای بود که از سوی سفارت افغانستان در پاکستان ارسال شده بود؛ اعلامیه ای کلی با محتوای مبهم و بدون جزئیات.

این همه آن چیزی بود که در واقع در پنجمین دوره نشست های چهارجانبه در پاکستان به دست آمده بود.

حضور و مشارکت طالبان در این نشست نیز ظاهرا یک جوسازی دروغین رسانه ای بوده است.

با این حساب، به باور آگاهان، دولت افغانستان یکبار دیگر از همان سوراخی گزیده شد که بارها گزیده شده است.

این یعنی تجدید شکست های پی در پی تلاش های مستمر صلح با گروهی که تابع اراده و اداره قدرت های خارجی است.

پاکستان یکبار دیگر، برنده این نشست ها شد؛ کشوری که فقط زمان می خرد تا بیشتر از پیش، روند صلح افغانستان را به سخره بگیرد؛ بدون آنکه کمترین مسؤولیتی را در قبال جنایت هایی که طالبان مورد حمایت آن کشور، علیه مردم و دولت افغانستان، مرتکب می شوند، بر عهده بگیرد.

دستگاه دیپلماسی کشور، بی تردید باید در قبال آنچه در پنجمین دوره نشست های چهارجانبه به دست آمد، احساس شرمندگی و سرافکندگی کند؛ دستگاهی که به طور آشکار، بازیچه دست پاکستان قرار گرفته است.

البته در این میان، به عقیده شماری از کارشناسان، دیگر قدرت های خارجی شرکت کننده در این سلسله نشست ها نیز کمتر از پاکستان، در قبال ناکامی این نشست ها مسؤولیت ندارند.

امریکا در رأس این کشورها قرار دارد؛ کشوری که گفته می شود هم بر پاکستان و هم بر طالبان، نفوذ عمیق و گسترده ای دارد؛ اما در عمل، هیچ تدبیر و تمهیدی علیه هیچیک از آنها صورت نمی دهد تا زمینه های صلح و آشتی و ثبات در افغانستان، مهیا شود و کشور از این مرحله خونین و خشونت بار، عبور کند.

دولت امریکا هم به لحاظ سیاسی و هم از نقطه نظر نظامی، طرف پیمان با افغانستان است؛ بنابراین، بر پایه پیمان های امضا شده، کابل می تواند واشنگتن را تحت فشار و مورد مؤاخذه قرار دهد؛ اما ضعف بنیادی نهادهای دیپلماتیک و سیطره بلامنازع و عمیق انفعال، ناکارآمدی و جبن و ترس بر این نهادها،‌ موجب شده است که حتی یک اعتراض ساده نیز صورت نگیرد.

این امر، وضعیت صلح و جنگ در کشور را به نحو ناامیدکننده ای، با پیچیدگی مواجه کرده است.

یکی دیگر از مسایل، کنش پذیری کامل دستگاه دیپلماسی کشور در قبال روند صلحی است که خود آن را آغاز کرده است.

دولت افغانستان، ظاهرا هیچ برنامه ای جایگزین و عملی برای برنامه به بن بست خورده کنونی ندارد.

ابتکار عمل به طور کامل در اختیار پاکستان، امریکا و طرف های مورد حمایت این کشورها است.

این آنها هستند که تعیین می کنند، آیا اساسا مذاکره ای صورت بگیرد یانه، چه کشورهایی در آن شرکت داده شوند، چه چیزی مورد بحث واقع شود و در نهایت، نتیجه به سود کدامیک از طرف های جنگ، به دست آید.

این نهایت کنش پذیری است. این در حالی است که به باور آگاهان، اکنون که تلاش های چهارجانبه برای صلح نیز با شکستی قطعی و آشکار رو به رو شده، دستگاه دیپلماسی افغانستان، می بایست طرح جایگزین خود را ارائه کند؛ طرحی که هم بتواند چارچوب و چشم انداز صلح را در آینده مشخص کند و هم مانع از گسترش جنگ و ناامنی و بی ثباتی به نفع تروریست ها و قدرت های خارجی حامی و همدست آنها شود.
https://avapress.com/vdcamin6y49num1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما