کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

کارگر و آتش‌نشان فداکار؛ قصه‌ای که نانوشته ماند

خبرگزاری صدای افغان(آوا) سرویس تحلیل و پژوهش اخبار , 25 میزان 1395 ساعت 18:34


اخیرا فرونشست زمین در خیابان قیام تهران؛ پایتخت ایران، جان یک کارگر افغانستانی و یک آتش نشان ایرانی را گرفت.

این خبر در بسیاری از رسانه های جهان، به همین سادگی، نقل شد و مخاطبان نیز قاعدتا به همین سادگی از کنار آن گذشتند؛ بی توجه به اینکه جان عزیز دو انسان در این رویداد، برای همیشه گرفته شد و فراتر از آن، قصه یک فداکاری بزرگ و آموزنده نیز در این رویداد تلخ و غم انگیز نیز صورت گرفت که همچنان نانوشته ماند.

البته این واکنش تا حدود زیادی طبیعی و قابل انتظار بود؛ زیرا در جهانی سراسر وحشت و خشونت و خون ریزی و کشتار و جنایت، مرگ های ده ها نفری انسان ها به اندازه ای فراگیر گشته است که هرگز کسی، دیگر به جان یک یا دو انسان در واقعه ای مانند فرونشست زمین، توجهی نمی کند.

این، پیامد ناامیدکننده تاریخ خونین جنایت های انسان در زمین است؛ پیامدی که انسانیت و ابراز همدردی انسانی را به محاق می برد و جنایت و جنگ و جنون و مرگ را به رویدادهای عادی زندگی روزمره انسان ها تبدیل می کند؛ اما برای کسانی که هنوز به جان انسان اهمیت می دهند، موهبت زندگی را قدر می نهند و از تلاش و مبارزه برای نجات زندگی یک فرد، خوشنود می شوند و آن را صمیمانه ستایش می کنند، رویداد خیابان قیام تهران، غم انگیزتر از آن بود که تصور می شود.

مهاجری غریب که برای پیدا کردن یک لقمه نان و گوشه ای امن، خانه و وطن اش را واگذاشته بود، در یکی از امن ترین پایتخت های جهان و در حالی که مثل همه روزهای زندگی کارگری اش، کار می کرد، در اثر بروز حادثه ای غیر قابل پیش بینی، جان سپرد.

در سوی دیگر ماجرا، مأموری که برای نجات جان انسان ها تلاش می کرد، این بار تلاش اش را بی هیچ تبعیض و توفیر و تفاوتی، صرف نجات جان یک مهاجر غریب دور از وطن افغانستانی کرد تا شاید بتواند او را تا سالیان سال از موهبت غیر قابل جایگزین حیات، بهره مند سازد؛ اما با دریغ و درد، اینجا ایستگاه آخر زندگی خود او هم بود. هردو در یک رویداد، غریبانه و غم انگیز قربانی شدند و جان سپردند.

این رویداد دیگر مرزهای موهوم و برساخته جغرافیایی و تباری و هویتی را درهم شکست و آنها را در مقام دو قربانی از یک رویداد، در کنار هم نشاند و سرنوشت تلخ و یگانه ای را برای هردو رقم زد.

این آموزه تکان دهنده مستتر در ماهیت مرگ است. با مرگ، بندهای هرگونه تعلقی از هم گسسته می شود، هویت های اعتباری و مجازی، رنگ می بازند، مرزبندی های موهوم این جهانی، شکسته می شوند و انسان بماهو انسان، برای آغاز مرحله تازه ای از هستی و وجودش، برانگیخته می شود.

با این حساب، در آنسوی ایستگاه زندگی، دیگر کسی به شناسنامه کارگر افغانستانی یا مأمور آتش نشانی ایرانی، نگاه نخواهد کرد؛ اما تردید نمی کنیم که به کار فداکارانه ای که آنها انجام دادند، توجه خواهد شد و در حساب و کتاب اخروی شان، منظور خواهد گردید.

کارگر افغانستانی در سرزمینی غریب، صادقانه تلاش کرد تا ویرانی‌ای را بازسازی کند، آسیبی را ترمیم نماید و از آن مهمتر، نانی پاک و حلال برای خانواده و فرزندانش فراهم آورد. او حین انجام این مأموریت پاک و مقدس، به دام اجل افتاد و در معرض مرگ قرار گرفت.

مأمور آتش نشانی ایرانی هم جانش را به خطر انداخت تا خطر از جان کارگر افغانستانی برگیرد و در نهایت، هردو قهرمان این قصه، در پایانی تلخ و غم انگیز، تسلیم مرگ شدند.

برای ما زندگان، هردو وجه این رویداد، قصه های ناگفته بسیاری دارد؛ آموزه های ارزشمندی که با اندکی دقت و تأمل به ابعاد پیام های شریف و انسانی آن، می توان به رهیافت های ارزشمند تازه ای در زمینه همزیستی در جهان و زیست بوم مشترک مان برسیم.

از این قصه ناگفته می توان به اشتراکات انسانی فراوان موجود میان ایرانیان و افغانستانی ها پی برد؛ اشتراکات بی مانندی که ما را تا مرز فداکاری ها و ایثاگری های مرگبار برای نجات جان همدیگر هم پیش می برد.

البته تاریخ روابط دو ملت، نمونه های فراوانی از این نوع به خاطر دارد؛ نمونه هایی که شاید نیاز به غبارروبی و گردافشانی داشته باشند تا بتوان با استفاده از آنها همزیستی انسانی تری میان ملت های همسایه و همکیش و همزبان و هم مرز و هم عقیده و هم سرنوشت ایران و افغانستان، پدید آورد.

شهادت بیش از ۳۰۰۰ افغانستانی در جریان دفاع مقدس ایران در برابر تهاجم نظامی عراق و نیز میزبانی کریمانه ایران از ۳ میلیون مهاجر افغانستانی طی نزدیک به چهار دهه، دو نمونه از این دست هستند.

پس در یک نگاه فراگیر و فارغ از تبعیض و تعصب و تفوق طلبی، بهانه برای خوب بودن بسیار بیشتر از کنش ها و واکنش های مسموم و گزنده و دون شأن همزیستی انسانی میان دو ملت است.

یاد و نام هردو شهید رویداد غم انگیز خیابان قیام تهران را گرامی می داریم و برای خانواده های عزیز شان، آرزوی صبر و اجر می کنیم.


کد مطلب: 132151

آدرس مطلب :
https://www.avapress.com/fa/note/132151/کارگر-آتش-نشان-فداکار-قصه-ای-نانوشته-ماند

آوا
  https://www.avapress.com