صبح امروز اکثريت قريب به اتفاق روزنامه هاي کشور با توجه به سه انفجار خونين روز گذشته در کابل با واکنش شديد در برابر ضعف امنيتي حکومت در برابر تروريستان و افزايش تلفات افراد غير نظامي، سرمقاله ها و يادداشت هاي خود را به اين موضوع اختصاص دادند.
بعد از ظهرِ و شامگاه روز گذشته، سه انفجارِ شديد در شهرِ کابل رٌخ داد و دستکم باعثِ کشته شدنِ 21 نفر و زخمي شدنِ ۷۰ نفر گرديد. البته اين آماري است که تاکنون وزارت داخله ارائه کرده است.
اين در حالي است که اين حملات و انفجار ها در يکي از مناطق تحت تدابير شديد امنيتي رخ داده و در نزديکي برگزاري کنفرانس بروکسل ، توانايي حکومت را به چالش مي کشد.
در اين رابطه روزنامه "ماندگار" در سخن ماندگار خود تحت عنوان "دو انفـجارِ شديد و صـد سـؤالِ درشت" به تحليل اين واقعه پرداخته و مي نويسد : اين حوادث، گپِ سادهيي نيستند که با چند اظهارِ تأسف و تأثر جبران گردند؛ مسلماً دستهاي پليدي از درونِ نظام نيز به کشتنِ پاسدارانِ راستينِ ميهن کمر بستهاند. اما متأسفانه هر بار اظهاراتِ ارگ رياستجمهوري در قبالِ اين حوادث نشان ميدهد که ارگ تمايلي به بررسيِ ريشهييِ رويدادهاي امنيتي ندارد. گويي اين نهادِ عالي دولتي، کاري بهجز تقبيحِ حملات و اعلامِ تسليت نميتواند انجام دهد. حال آنکه مردم انتظار دارند خاينين و ستونپنجميها که اسبابِ و مقدماتِ حملات را براي تروريستان فراهم ميدارند، گرفتار و به پنجه قانون سپرده شوند.
نويسنده با ترديد در عزم حکومت در ريشه کن کردن نا امني ها در کشور ادامه مي دهد : مسلماً، اگر رهبريِ دولت وحدت ملي و وزارتهاي داخله و دفاعِ کشور نيت و اراد? قاطع براي قطعِ حملاتِ تروريستان داشته باشند، ميتوان تدابيرِ ويژهيي سنجيد تا نهتنها دامنِ انفجار و انتحار از شهرهاي کشور برچيده گردد، بلکه با شناسايي و طردِ ستونپنجميها و جاگزينيِ افراد کارکشته و متعهد، شاهد برقراري ثباتِ پايدار در سراسرِ افغانستان باشيم.
در اين بين روزنامه "چراغ" با تيتري متفاوت ، خواننده را به پرسش از خود وامي دارد و در اين سرمقاله با عنوان "آيا اميدوار باشيم افغانستان از داخل انفجار نکند" نگاشته است : در ارتش نيز اختلافات عميقي وجود دارد. در ولايات، هيچيکي از واحدهاي جداگانه ارتش، نيروهاي ويژه، پوليس، مليشههاي منطقهاي و روستاها و جنگسالاران محلي که بهظاهر همه در کنار حکومت هستند، آماده? همکاري يا پذيرش يک رهبر واحد نيستند تا در برابر طالبان مقاومت کنند. در عينزمان، ارتش بايد با لوجستيک ضعيف و ترک خدمت ستيزه کند – دليل بخشي از پيشرفتهاي اخير طالبان اين بوده است که سربازان ، اسلحه و غذا يا آب تمام ميکنند.
نويسنده اين سرمقاله را حل اين مشکل را فراتر از تعهد دولت دانسته و مي نگارد :تروريستان اسلامگرا که از افغانستان و پاکستان به کشورهاي ديگر ميروند مهار نميشوند مگر اينکه تعهد کلانتر بينالمللي براي پايان دادن به جنگ وجود داشته باشد. مسئله، مسئله? سربازان خارجي بيشتر نيست بلکه مسئله? فشار بينالمللي بيشتر بر جناحهاي افغانستاني است تا اختلافاتشان را درمان کنند و فشار بر پاکستان که همچنان ميزبان برخي از گروههاي طالبان هستند. حکومت امريکا ظاهراً تمايلي به تعهدات بيشتر قبل از انتخابات رياستجمهوري در ماه نوامبر ندارد. اما آيا اميدوار باشيم افغانستان در عينزمان از داخل انفجار نکند. فقط روز هاي آتي به اين پرسش ما پاسخ خواهد داد.
اما "هشت صبح" هم با اعلام موضع در برابر اين نا امني ها ، مستقيما به انتقاد از نهادهاي امنيتي پرداخته و نوشته است : سوال مهم اين است که چرا تدابير ايمني وزارت دفاع آن قدر ضعيف است که تروريست انتحاري موفق به حمله انتحاري در کنار در ورودي اين وزارت ميشود و از اثر آن سرباز، افسر و جنرال، جان خود را از دست ميدهند؟
نگارنده خود به اين سوال با طرح سوالي ديگر پاسخ داده و مي گويد : اين طور نيست که تنها نيروهاي امنيتي ما در يک جنگ نامتعارف تروريستي مصروف باشند، بسياري از کشورهاي جهان با اين مشکل دست و گريباناند، اما در کشورهاي ديگر از هر حملهاي تجربه کافي اندوخته ميشود و تدابير امنيتي بهگونهاي سازمان مييابد که در هر حملهاي تلفات به حداقل ممکن کاهش يابد. اما در کشور ما از حوادث عبرت گرفته نميشود. در اين سرزمين نيروهاي ناتو بيشتر از ده سال ماموريت جنگي داشتند، آنان در ناامنترين مناطق کشور حتي در نزدکي ساحات پايگاهي طالبان، گارنيزيونهاي نظامي درست کرده بودند. چرا ورودي پايگاههاي آنان مورد حمله قرار نميگرفت؟
سرمقاله روزنامه "آرمان ملي" با لحني شديد تر با عنوان "مسؤولان امنيتي! با اين بي کفايتيها استعفا بدهيد" به اين موضوع دامن زده و اين سوال را مطرح مي کند که : اگر نهادهاي امنيتي و کشفي در وظايف شان رسيدگي درست کنند پس چگونه تروريستان با سلاح سنگين و موترهاي پر از مواد انفجاري وواسکتهاي انتحاري از دروازههاي امنيتي شهر عبور ميکنند و خودشان را نزديک به ارگ رياست جمهوري ميرسانند؟
سرمقاله نويس روزنامه فوق الذکر بي کفايتي را شاخصه مسئولين مربوطه دانسته و ادامه مي دهد : تا اکنون در حالي که جوي خون را تروريستان د رهمين شهر کابل جاري ساخته اند، اما هيچ يک از مقامات نهادهاي امنيتي احساس کم کاري، غفلت و مسؤوليت نکرده و داوطلبانه از وظايف شان استعفا نداده اند. باتوجه به اين گفتهها و حادثه ديروز در شهر کابل بايد مسؤولان نهادهاي امنيتي داوطلبانه استعفا بدهند و زمينه را براي کساني که ميتوانند کاربهتر کنند، فراهم نمايند.
تيتر اول روزنامه "اطلاعات روز" از روز گذشته عبور کرده و از پانزده سال قبل روايت مي کند و با عنوان "پانزده سال بعد، صداي جنگ افغانستان هنوز هم بلند است" نگاشته است : امروزه، طالبان بيش از هر زماني در گذشته مناطق بيشتري از خاک افغانستان را در اختيار دارند، تلفات غيرنظاميان به ميزان بيپيشينهيي افزايش يافته است و تلفات نظاميان افغان تا حدي درحال افزايش است که فرماندهان امريکايي هشدار ميدهند [اين ميزان تلفات] غير قابل تحمل است.
براهما چيلاني نويسنده اين تحليل تصريح مي کند : براي حفظ گزينهي دستيابي به چانهزني با طالبان افغانستان، ايالات متحده در طول سالها حملات هواپيماهاي بدون سرنشيناش را در منطقهي وزيرستان پاکستان متمرکز کرده است و گاهي طالبان پاکستاني را هدف قرار داده است. اين امر به رهبري طالبان افغان اجازه داده است تا با موافقت ارتش پاکستان در بلوچستان پنهان بمانند. قرار گفتهها، ايالات متحده طالبان افغان را يک گروه تروريستي نميداند.